دیپلمات/ حبیب ویند
ترجمه: معصومه عرفانی
پاکستان به زودی میزبان یک کنفرانس منطقهای بسیار مهم در اسلامآباد خواهد بود. در این کنفرانس، وضعیت در افغانستان با تمرکز خاص بر کمک به اقتصاد این کشور جنگزده مورد بحث قرار خواهد گرفت؛ اگرچه وضعیت امنیتی نیز یکی از موضوعات مهم این کنفرانس است. بهطور خاص، هدف این جلسه، بررسی شیوههای تقویت همکاری، مقابله با چالشهای امنیتی، و ایجاد روابط اقتصادی میباشد.
کنفرانس «قلب آسیا» برای روزهای 8 تا 10 دسامبر برنامهریزی شده است. پاکستان در تلاش برای متقاعدساختن رییسجمهور افغانستان اشرف غنی، برای شرکت در این جلسه بههمراه نخستوزیر پاکستان نواز شریف است. تا زمان نوشتن این مطلب، هنوز مشارکت غنی و همچنین وزیر امور خارجهی هند سوشما سواراج، بهطور رسمی تایید نشده است. بااینحال، غنی و شریف در حاشیهی کنفرانس COP21 برای تغییر آب و هوا که هفتهی گذشته در پاریس برگزار شد، ملاقاتی داشتهاند. این ملاقات به واسطهی نخستوزیر بریتانیا، دیوید کامرون، و ترغیب رهبران پشتون پاکستانی در سفر اخیرشان به کابل صورت گرفت.
ابتکارشجاعانهی غنی برای گفتوگو با پاکستان پس از مراسم تحلیفش، با شکست مذاکرات موری در ماه جولای سال جاری، دچار وقفه شد. پاکستان به رییسجمهور افغانستان وعده داده بود که این کشور رهبران طالبان را بر سر میز مذاکره خواهد آورد، اما تایید مرگ رهبر سابق طالبان ملا عمر در لحظهی آخر، نه تنها مذاکرات را از مسیر خارج کرد، بلکه شک و تردید جدی درمورد نیت پاکستان مطرح شد.
پس از شکست مذاکرات، کابل شاهد چندین حملهی تروریستی بزرگ بود – بدتر از تمام حملاتی که در 14 سال گذشته تجربه کرده است. این حوادث کابل را به تجدیدنظر در رویکرد خود نسبت به پاکستان ترغیب کرد. درنتیجه کابل تصمیم گرفت تا گفتوگو با اسلامآباد را تنها زمانی آغاز کند که پاکستان تصمیم بگیرد صادقانه درمورد صلح در افغانستان صحبت کند.
کنفرانس این هفته به هر دو کشور افغانستان و پاکستان، فرصتی واقعی برای حلوفصل اختلافاتشان و مذاکره برای رسیدن به یک راهحل میدهد. دیگر طرفهای کلیدی ذینفع، مانند سواراج و وزیر امور خارجهی چین وانگ یی، همراه با نمایندگان ارشد جمهوری آذربایجان، چین، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، عربستان سعودی، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان و امارات متحدهی عربی نیز میتوانند از این فرصت استفاده کرده و به افغانستان و پاکستان برای رسیدن به توافق صلح با گروههای شورشی دو طرف مرز فشار بیاورند.
اخلالگران
بااینحال، پیش از آنکه این کنفرانس حتا آغاز شود، اخلالگران بار دیگر با استفاده از خبر مرگ ملا اختر منصور که موفق شد پس از ملا عمر رهبری طالبان را بهدست بگیرد، امیدوارهستند که این کنفرانس را تحتالشعاع قرار داده و اطمینان حاصل کنند که شرکتکنندگان با دست خالی باز خواهند گشت. (درواقع، سرنوشت رهبر طالبان هنوز نامشخص است.)
در این فضای سراسر بیاعتمادی و با فقدان یک باور قوی در پاکستان و افغانستان، این دو کشور – همراه با جامعهی بینالمللی – برای تضمین صلح و آشتی با گروههای شورشی چه باید انجام بدهند؟ از آنجا که نوبت بازی با پاکستان است، و باتوجه به اینکه اسلامآباد میخواهد کنترل کاملی بر روند مذاکرات صلح و نتایج آن داشته باشد، بنابراین بهنظر میآید چین باید پاکستان را برای آوردن عناصر طالبان بر سر میز و توافق با کشور افغانستان تحت فشار بگذارد. احتمالاً چین نقش مهمی در سالهای پیش رو در منطقه داشته باشد.
پاکستان باید آگاه باشد که حضور تحریک طالبان پاکستان (تی.تی.پی) در مناطق مرزی دو کشور، پیامدهای منفی برای پاکستان دربر خواهد داشت. هرچه پاکستان حمایت بیشتری از طالبان و شبکهی حقانی در تضعیف دولت افغانستان داشته باشد، پناهگاههای امن بیشتری نیز در افغانستان برای تحریک طالبان پاکستان برای حمله به پاکستان بهوجود خواهد آمد. حملهی ویرانگر سال گذشته در مدرسهی دولتی ارتش در پیشاور، کار همین گروههای مرزی بوده است.
از سوی دیگر، دولت افغانستان باید از دنبالکردن برنامههای غیرمسئولانه و غیرمنطقی ضدپاکستانی خودداری کرده و پاکستان را برای هر حادثهی تروریستی سرزنش نکند. همچنین دولت افغانستان باید فرصتهای اقتصادی کوتاهمدتی فراهم آورد که تمرکز آن بر اشتغالزایی همراه با اصلاحات دولتی، کاهش احتمال پیوستن و استخدام جوانان در گروههای شورشی، و توقف مهاجرت جوانان از کشور باشد.
جامعهی بینالمللی نیز باید سهم خود را در آوردن صلح به افغانستان ایفا کند. سطح فعلی پشتیبانیهای مالی به نیروهای امنیتی افغانستان باید حفظ شود، و ایالات متحده هدایت آموزشها، مشاوره و کمک به نیروهای امنیت ملی افغانستان را برعهده داشته باشد. این گامها، هم برای حفظ روحیهی نیروهای افغان و هم برای حفظ فشار نظامی که در آوردن طالبان بر سر میز مذاکره موثر بود، الزامی هستند. جامعهی بینالمللی باید به دولت افغانستان برای توسعهی یک سیاست مبارزه با تروریسم در افغانستان با حمایت بینالمللی در بخش اطلاعاتی، نظارتی و اکتشافی، و همچنین پشتیبانی هوایی نزدیک برای ازبینبردن پناهگاههای گروههای شورشی در افغانستان و منطقه همکاری کند که درنهایت در روند صلح تاثیرگذار خواهد بود.
آخرین نکتهی مهم این است که صلح در افغانستان میتواند فرصتهایی برای روابط اقتصادی گستردهتر میان آسیای مرکزی و آسیای جنوبی ایجاد کند. افغانستان بهعنوان یک کشور محصور در خشکی، تجارت خارجی خود را عمدتاً از طریق پاکستان انجام میداده است. بهنوبهی خود، پاکستان میتواند از افغانستان برای تجارت خود به آسیای میانه استفاده کند، و از همه مهمتر، افغانستان میتواند برای آوردن برق و گاز از تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان به جنوب آسیا استفاده شود.
اگر رهبران کنونی افغانستان و پاکستان بتوانند گامهایی واقعی برای آوردن گروههای شورشی بر سر میز مذاکره بردارند، این صلح میتواند پایدار باشد و درنتیجه، پتانسیل زیادی برای رشد اقتصادی در منطقه وجود خواهد داشت. ایالات متحده، چین و هند، نقشی حیاتی در این بازی ایفا میکنند.
کنفرانس اسلامآباد فرصتی برای یک شروع دوباره، شانسی برای بیرون راندن اخلالگران از هر دو طرف، خلق چشماندازی دوراندیشانه برای منطقه، و ایجاد استراتژیهایی برای دستیابی به صلح و رفاه پایدار خواهد بود.
