منبع: Detroit news
برگردان: حمید مهدوی
صدها مرد ژندهپوش با کراچیهایشان قبل از طلوع آفتاب در چهارراهیهای بزرگ شهرهای عمدهای مثل کابل گردهم میآیند. آنها که ابزار کار اولیه؛ مانند بیل را با خود دارند، ساعتها انتظار میکشند تا کسی آنها را برای مدت زمان محدودی (معمولا یک روز) در بدل چند دالر به کار گمارند.
کارفرماها در چهارراهها دور زده و به جمعیت انبوهی از کارگران نظر میاندازند. آنها معمولا یک یا دو کارگر را برای کار ساختمانی اندک استخدام میکنند. قبل از این که حتا موتر کارفرما متوقف شود، انبوهی از کارگران به موتر وی هجوم آورده و برای به دست آوردن پنج یا شش فرصت کاری، یک روزه با هم دعوا میکنند.
نظر به گزارشی که از سوی سازمان جهانی کار به نشر رسیده، با وجود میلیاردها دالر کمک به این کشور جنگزده بعد از فروپاشی رژیم طالبان در پی حملهی ایالات متحدهی امریکا به افغانستان، دوازده میلیون نفر در این کشور یا هشتاد درصد مردم این کشور مهارت کاری نداشته و در کارهای موقتی مصروفاند.
این گزارش در ادامه میافزاید که مردم در مناطق روستایی نیز به کارهای موقتی، فصلی و غیرقانونی مصروفاند. در مناطق روستایی مزارع تولید مواد مخدر با ایجاد دهها هزار شغل کوتاهمدت، بزرگترین منبع شغلآفرینی محسوب میشوند. اما مزد در همهجا ناچیز است. نظر به گزارش بانک جهانی، افغانها، چه آنهایی که به صورت نیموقت یا تمام وقت کار میکنند، مزد سالانهی بیشتر از 410 دالر به دست نمیآورند یا مزدی در حدود یک دالر به دست میآورند.
میر افغان، یکی از کارگرانی که در چهارراهیای در کابل ایستاده و تا ناوقت روز کاری دستگیرش نشده است، میگوید، 13 روز تمام بیکار بوده و 1260 دالر قرضدار است. وی میگوید که همسایهها گاهی به او کمک میکنند و دوکانداران غذا را به قرض به وی میفروشند. اخیرا یکی از همسایهها به وی 9 دالر قرض داده است تا یکی از شش کودکش را تداوی کند.
وقتی وارد خانهی میر افغان در یکی از محلات مزدحم شهر کابل شدیم و از خانم او (صبرگل) در مورد غذای آنها پرسیدیم، وی به گریه افتاد. وی که گهوارهی کودک بیقرارش را میجنباند، گفت که روزانه یکبار غذا میخورند و گوشت برای آنها میسر نمیشود.
سازمان جهانی کار سال گذشته در گزارشی آمار تکان دهندهای را در مورد افغانستان منتشر کرد: تقریبا نیمی از جمعیت افغانستان غذای کافی در اختیار ندارند، 18 درصد کودکان زیر 15 سال کار میکنند و تقریبا 80 درصد مردم افغانستان بیسوادند.
بسیاری از بنگاهها در افغانستان ثبت نیستند، پس این بنگاهها به دولت مالیه نمیپردازند. این بدان معنا است که دولتی که توسط مقامهای فاسد رهبری میشود، بهشدت به کمکهای جامعهی جهانی و بازار سیاه وابسته است، بازار سیاهی که در خیلی از موارد با تجارت مواد مخدر ارتباط دارد.
سازمان جهانی کار ده سال قبل هشدار داده بود که اگر استخدام (از نوعی که درآمد منظم را در قبال داشته باشد) جزو اساسی پروژههای بازسازی این کشور جنگزده نباشد، افغانستان به ثبات درازمدت و شگوفایی دست نخواهد یافت، اما نهادهای کمکرسان به پروژههای شغلآفرین علاقه نشان ندادند. بخش خصوصی با وجود سرمایهگذاری هنگفت در بخش مخابرات در ایجاد شغل کمکی چندانی نکرد و بسیاری از افغانهای ثروتمند ترجیح دادند پولشان را در خارج از افغانستان سرمایهگذاری کنند.
این گزارش در ادامه گفته است که اکنون با نزدیک شدن به موعد خروج نیروهای نظامی ناتو و ایالات متحدهی امریکا از افغانستان در سال 2014 و کاهش کمکهای پولی جامعهی جهانی به افغانستان، بسیاری از افغانها شغل دایمی ندارند و حتا دست یافتن به کار موقتی نیز دشوار شده است.
گرایمی سمیت، تحلیلگر مسایل مربوط به افغانستان در گروه بینالمللی بحران که در بروکسل موقعیت دارد، گفت: «بیکاری در افغانستان به مشکل جدی تبدیل شده است». وی در ادامه گفت: «کارگران معمولی بهشدت به پروژههای بازسازی و پروژههای حملونقل که زمانی اوج داشتند، وابستهاند. از آنجایی که این پروژهها به حضور نیروهای خارجی در افغانستان و کمکهای جامعهی جهانی وابستهاند، بنابراین، با خروج نیروهای خارجی از کشور و کاهش در بودجهی انکشافی، بیکاری در افغانستان افزایش خواهد یافت. این امر میتواند بر ثبات و امنیت در افغانستان تأثیر بدی بهجا بگذارد».
معروف قادری، رییس اتحادیهی ملی کارگران افغانستان گفت: «آنها، یعنی کارگران هفتهی دو یا سه روز کار میکنند و بعضا از بانکها، خانواده و دوستانشان قرضدارند». در گزارشی که در سال 2011 از سوی گروه بینالمللی بحران به نشر رسید، آمده است که 57 میلیارد دالر از کمکهای جامعهی جهانی به افغانستان از سال 2001 بدینسو حیف و میل شده است. اگر این مبلغ هنگفت به 34.4 میلیون جمعیت افغانستان توزیع میشد، هرفرد به طور اوسط در ده سال گذشته 1657 دالر به دست میآورد یا هرافغان سالانه 166 دالر به دست میآورد.