فرید انوری
شکی نیست که دموکراسی در جوامع نوپا زیباییها و تناقضات درونی خود را دارد. امری که گاهی میتواند رگههایی از نهادینه نشدن روند دموکراتیک را به نمایش بگذارد. ماندگار شدن ارزشهای دموکراتیک در جوامع نوپا نیازمند تشویق و ترغیب ذهنیت کارگزاران نظام دموکرات است که باید بتوانند بپذیرند که برگزاری انتخابات و ارزشهای دیگری چون مدارا، همپذیری، احترام متقابل و تفاهم اصولهای جداناپذیر دموکراسی در چارچوب قانون اساسی کشورها میباشند. چنانچه گمان میرفت این روند تا حدی امیدواریها را دامن بزند و خوشبینیهای نسبی را به وجود بیاورد، ولی تجربهها ثابت کرده که نخبگان با ذهنیت منفی به روند دموکراتیکساز، دموکراتیزه شدن افغانستان را به چالش کشیدهاند. تجربههای گذشتهی دموکراسی در افغانستان نشان داده که کارگزاران دموکراسی نتوانستهاند تجربههای دوران مدرن را بپذیرند. شتابزدگیها و سطحی نگریهای منفی توانسته مانع عمدهی نهادینه شدن ارزشهای دموکراسی شوند. در فضای دموکراتیک خواست عمومی مردم آن میباشد که باید انتخابات برگزار و نتایج آن در یک روند قانونی و مشروع با حمایتهای ملی و بینالمللی انجام شود. اما متأسفانه در یک نهادی که سازکارهای آن بر بنیاد آمال و آرزویهای دموکراتیک بنا شده، روز سهشنبه بعضی از سناتوران در نشت علنی مجلس سنا خواستار تمدید حکومت فعلی شدند. در این نشست بعضی سناتوران تأکید کردند که انتخابات به دلیل ناامنی باید به تعویق بیفتد و دورهی کاری حکومت فعلی باید تا چند سال آینده تمدید گردد. همچنان در واکنش به این سخنان، مجلس نمایندگان با غیرقانونی خواندن این درخواست اذعان داشت که انتخابات ریاست جمهوری و شورای ولایتی به صورت همزمان برگزار میشوند که با به تعویق افتادن انتخابات و تمدید دورهی کاری، سناتوران همچنان در جای خود خواهند ماند. همچنان در رد بیانات سناتوران رسانهها و کاربران فیسبوک واکنش نشان داده و آن را شدیدا محکوم کردند. اما آنچه در این میان مهم به نظر میرسد، عمل خود سناتوران است که با کدام منطق سیاسی توانستند خودشان را قانع بسازند و در صحن علنی سنا خواستار تمدید کار دولت کنونی باشند. گویای سخن آنان شاید این باشد که نفع شخصی به مراتب از منفعت ملی بالاتر است، که این نوع دید قابل تأمل به نظر میرسد:
یک: انتخابات یک مسئلهی ملی است و کسی به نمایندگی از ملت نمیتواند برای به تأخیر افتادن انتخابات تلاش نماید. بازی دموکراسی بهرغم کمی و کاستیهایش در افغانستان قواعد خاص و مشخص خود را دارد که هیچنهاد یا شخصی نمیتواند آن را به نفع خود مصادره نماید. دور زدن انتخابات به نفع کسی یا تیمی بهراحتی میتواند دموکراسی و نفس برگزاری انتخابات شفاف را به چالش بکشد و نشان دهد که حتا بعضی سناتوران ما نتوانستهاند مزیت چرخش نخبگان را در روند دموکراسی درک کنند. مسئلهی آزادی بیان در نوع خود امر مطلوب است، ولی نه اینکه با استفاده از آن از جایگاه خانهی ملت، منفعت ملت را به چالش کشید. گفتههای سناتوران در سنا نقض آشکار قانون اساسی به شمار میرود، زیرا قانون اساسی به صراحت زمان برگزاری انتخابات را بیان داشته که تخطی از قانون، آنهم توسط سناتوران، به معنای نقض آشکار قانون اساسی میباشد، روندی که نشان میدهد سناتوران به صورت مشخص نتوانستهاند روح قانون را درک نمایند تا بخواهند از آن پاسداری نمایند.
دوم: معلوم نیست بعضی نمایندگان در سنا به نمایندگی از چه کسانی سخن میرانند؛ به نمایندگی از ملتی که با قبول زحمات و داشتن آرزوهای فراوان در راستای زنده نگه داشتن نظام جدید تلاش میکنند، یا از تیم مشخصی که خواهان تسلط بر نظام کنونی برای حفظ دستآوردهای مالی و سرمایهیشان میباشند. این نمایندگان بهصراحت نشان دادند که در شرایط کنونی به جای طرح برنامههای کلی و جزئی برای برون رفت از وضعیت گرانی، ناامنی و فشارهای روانی عدم امضای توافقنامهی امنیتی با امریکا، به طرح مسایلی میپردازند که بیشتر میتوانند به اختلافات دامن بزنند. اشخاصی که به صورت مشخص بهترویج تناقضات دامن میزنند، نشان میدهند که روال دموکراسی و جابهجایی چرخش نخبگان را درک نمیکنند. امری که در نظامهای دموکراتیک یک اصل پذیرفته شده و بنیادین برای اصلاح یک ساختار نوپا است و کرامت نظامهای دموکراتیک را به نمایش میگذارد.
سوم: سناتوران با طرح این ادعاها نشان دادند که نمایندگان ملت نیستند، زیرا ملت بهرغم تهدیدها خواهان حضور در پای صندوقهای رای بوده و هرگونه دخالت یا تصاحب نمودن انتخابات توسط اشخاص را رد مینماید. اما سناتوران با کدام انگیزهی سیاسی توانستند چنین سخنان بیباکانه را به زبان بیاورند. به جای آنکه سناتوران در سنا به تمرکز برنامهها و طراحیهای سیاستهای کلان کشور فکر کنند و آگاهی عامه را راجع به انتخابات بالا ببرند، به نمایندگی از قشر خاص حکومتی به طرح تمدید حکومت میاندیشند. نادیده انگاشتن نکتهی مهم انتخابات و توجه به خواستهای دیرینهی تیم مشخص میتواند ما را در ورطهی سقوطهای پیدرپی و بیخردی و عدم درک شرایط موجود میاندازد. سقوطهایی که نمونههای آن در دو مجلس بهوضوح قابل مشاهده میباشند و نمیتوانند از دید ملت پنهان شوند. بعضی از سناتوران در سنا با تجارت رای ملت خواستند با برجسته کردن نفع شخصی به جای نفع و خیر عموم، به تشویش افکار عامه دامن بزنند. آنان میخواهند با تشویق کردن افکار عامه از تربیون سنا، روند نوگرایی و پیشرفت افغانستان را به فراموشی سپرده و مرجعیت سیاسی خود را در جامعه حفظ کنند. این درحالی است که انتخابات سیاسی و دموکراتیک تحت شعاع عدم امضای توافقنامهی امنیتی قرار گرفته و بعضی از سناتوران با رد امضا، به تشدید فشارهای روانی دامن میزنند. امری که با تشویق امضا و تلاش در راستای تشویق دولتمردان به برگزاری انتخابات شفاف میتواند بهراحتترین شیوههای ممکن شفافیت انتخابات را تضمین نماید.
از اینرو اقدامات بعضی سناتوران میتوانند نشان دهند که بعضی از وکیلانی که انتسابی هم نیستد، از وظایف اصلی قانونگذاری پا فراتر نهاده و کارهایی انجام میدهند که دور از شأن و منزلت سنا در روند دموکراتیزه شدن میباشد. دعوای تأخیر انتخابات یا تمدید دورهی کنونی نشانگر آن است که بعضی سناتوران به نمایندگی تیم مشخصی، پادشاهساز شدهاند.