رضا مِهسا
صفبندیهای سیاسی در خاور میانه حکایت از آن دارند که محور چین و ایران به رهبری روسیه علیرغم دستآوردهای چشمگیر در بحران سوریه، در صدد وارد کردن آخرین ضربههای فنی به امریکا در حغرافیای افغانستان است.
به نقل از خبرنامهی دفتر رسانههای ریاست جمهوری افغانستان، ضمیر کابلوف، نمایندهی روسیه در امور افغانستان و سفیر روسیه با رییس جمهور دیدار کردند. سفیر روسیه در کابل با ابلاغ پیام چندی پیش پوتین به کرزی اظهار داشته بود که رییس جمهور فدراسیون روسیه، پوتین از کرزی برای حضور در مسابقات المپیک مسکو دعوت کرده است.
این دعوت خیلی کنکاش برانگیز است و بهانهای است برای آخرین دور مشوره و تبادل نظر با آقای کرزی که تا کنون با امریکا از سر ناسازگاری سخن میگوید. روز جمعه آقای کرزی به روسیه پرواز کرد. گفته شده که آقای کرزی با ولادیمیر پوتین و همچنان رییس جمهور چین ملاقات خواهد کرد. نخستوزیر ترکیه و دیگر همتایان منطقهای کرزی نیز در همایش سوچی حضور خواهند داشت.
اوضاع منطقه طوری به پیش میرود که انگار ولادیمیر پوتین در این دیدار گذشته از نصیحتهای معمول دیپلماتیک، مشاورههای جدیدی برای چینش مهرههای درشت بازی جدیدی که قرار است در منطقه به رهبری روسیه شروع شود، داشته باشد.
گمانهها بر آناند که روسیه در صدد آن است که در پسا دو هزارو چهارده در بازیهای افغانستان نقش فعال و برجستهای را بازی نماید و از موضع انفعال و اغلبا رویکردهای دوگانه در پیوند با افغانستان خارج شود و افغانستان را در بازیای شامل سازد که قبلا گفته میشود پاکستان را در آن دخیل ساخته است و این بازی همان بازی معروفی خواهد بود که کشورهای در حال توسعه، مانند ایران و چین به رهبری روسیه در تلاش راهاندازی آن در خاور میانه و جنوب آسیااند.
در سوریه این سه کشور عمق استراتژیک قطر و عربستان به رهبری امریکا را با چالش مواجه ساختند و اینک با مهره قرار دادن افغانستان در بازی، سعی میکنند امریکا را مات یا ضربهفنی کنند. بازیگران اصلی این بازی پاکستان، چین، روسیه و ایراناند که سعی دارند روابط حسنه را بین هند و آمریکا به هم زنند و برای همین با هم یکدست و متحد شدند.
روسیه توانایی مصارف جنگ و حضور در افغانستان پساطالبان را نداشت، لذا لحظهشماری میکرد که حضور قانونمند ناتو و امریکا در افغانستان به سر رسد تا بیسروصدا وارد بازی شود، تا خلای حضور قدرتمند خویش را در بازیهای منطقهای تبارز دهد.
متأسفانه چیزی که بسیار مهم است، این است که پاکستانیها با دکترین و رویکرد سازشمحورانهای که دارند، همیشه موفقاند و برای دست یافتن به منافع کلانشان با هر کشوری میتوانند تعامل کنند یا هم در صورت لزوم روی برتابند. چین و پاکستان از زمانهای گذشته، از زمانی که چین با هند مشکل داشت، روابط حسنه داشتند، ولی اینکه روسیه و ایران هم به این جبهه پیوستهاند، بحث جدی است.
روسیه در آغاز در سال 2001 با آمریکا همکاریهایی کرد، اما آهسته آهسته زمان این همکاریها به پایان رسیده است و شاید هم روسیه به این نتیجه رسیده است که امنیت منطقه و افغانستان به دست ایران و پاکستان است و بهتر است با این دو کشور کنار بیاید.
از آنجاییکه نظامیان پاکستانی انسانهای زیرک و عجیبی هستند و جنرالهای پاکستانی سیاستمداران بسیار باهوشی هستند و توانایی این را دارند که روابطشان را هم با آمریکا و انگلیس و هم با روسیه حسنه نگهدارند. در صورت لزوم، حتا میتوانند به انگلیس و امریکا پشت کنند، زیرا امریکا و غرب در بازیهای منطقهای بیشتر هوادار دشمن استراتژیک پاکستان هند هستند تا کشوری که مصدر رادیکالیزم اسلامی و افراطیت دینی است.
اتاق فکر افغانستان میداند که اگر چنین تشکلی در منطقه به وجود بیاید و افغانستان در آن شامل نگردد، قربانی این تشکل یکبار دیگر افغانستان و مردم افغانستان خواهند بود، لذاست که رییس جمهور کرزی در تداوم تنشهای سیاسی با واشنگتن به ایران و پاکستان سفر کرد و اکت و ادای امریکاستیز را از خود نشان داد، زیرا پاکستان با اهرم فشار طالبان هرگونه مقاومتی که علیه این جریان در خاک افغانستان به راه افتاد را به چالش خواهد کشید تا افغانستان ناگزیر به ساحل روسیه پهلو افگند.
شکلگیری این روند در منطقه چنانچه که در سوریه آغاز خوبی داشت، در افغانستان میتواند پایان مطلوبی داشته باشد، اگر افغانستان را بتوانند جذب خودشان سازند که بعید هم نیست، زیرا افغانستان، مخصوصا حاکمیت فعلی، در این اواخر بیشتر بر سازی میرقصد که توسط پاکستان و ایران و بالاخره روسیه نواخته میشود تا بوق و کرنایی که امریکا و ناتو به آن میدمند.
لذاست که سفر رییس جمهور کرزی به روسیه نه تنها برای بازدید از مراسم شروع مسابقات المپیک زمستانی، بلکه مقدمه برای شکلگیری بازی جدیدی برای افغانستان، این بار به مدیریت روسیه، پنداشته میشود.