یافته‌های یک پژوهش: مضمون «نظام سیاسی اسلام» در دانشگاه‌ها محتوای افراط‌‌‌‌‌ گرایانه دارد

یافته‌های یک پژوهش: مضمون «نظام سیاسی اسلام» در دانشگاه‌ها محتوای افراط‌‌‌‌‌ گرایانه دارد

یافته‌های یک پژوهش که به تازگی انجام شده، نشان می‌هد که مضامین دینی در دانشگاه‌های افغانستان محتوای افراط‌گرایانه دارد و سبب افراطی شدن دانشجویان شده است.

این پژوهش زیر نام «ریشه‌یابی رادیکالیسم دینی در نظام آموزش عالی؛ بررسی درس‌گفتارهای نظام سیاسی اسلام و تأثیرات آن بر دانش‌جویان» روز پنج‌شنبه، ۱۵ حمل از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان رونمایی شد. پژوهش به ریشه‌یابی افراط‌گرایی دینی در نظام آموزشی دانشگاه‌های افغانستان از طریق بررسی متون مضمون «نظام سیاسی اسلام» و تأثیرات آن بر افراطی شدن دانشجویان می‌پردازد. مضمون «نظام سیاسی اسلام» به عنوان یکی از مضامین هشت‌گانه «ثقافت اسلامی» در تمام دانشگاه‌ها و دانشکده‌های افغانستان تدریس می‌ِشود.

نتایج آماری پژوهش نشان می‌دهد که مباحث درس‌گفتارهای مضمون «نظام سیاسی اسلام» بر میزان افراطی شدن دانشجویان تأثیر قابل ملاحظه‌ای می‌گذارد؛ چنانچه نیمی از مصاحبه‌شوندگان امارت و خلافت اسلامی را نوع نظام سیاسی اسلام انتخاب کرده‌اند. در این درس‌گفتارها نظام مورد تایید، نظام مورد نظر گروه طالبان و دولت اسلام عراق و شام (داعش) است.

این پژوهش پنجمین کار پژوهشی از سری پژوهش‌های انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان در رابطه افراط‌گرایی است. پیش از این پژوهش‌های چون؛ «گرایش‌های افراط‌گرایی در مدرسه‌ها»، «گرایش افراط‌گرایی در میان دانشجویان دانشگاه‌ها»، «رسانه‌های اجتماعی و شکل‌گیری گرایش‌های افراطی» و «گرایش افراط‌گرایی در صفوف نیروهای انتظامی (پولیس) افغانستان» از سوی این انستیتوت منتشر شده است.

این پژوهش به این دو پرسش پرداخته: آیا مطالب و آموزه‌های مندرج در درس‌گفتارهای «نظام سیاسی اسلام» حامل رادیکالیسم دینی است؟ و آیا فراگیری این آموزه‌ها می‌تواند از عوامل رادیکالیزه شدن دانشجوان شود؟

در این پژوهش برای دانشجویان سه دانشگاه که در ختم سمستر پنجم قرار داشته، پرسش‌نامه توضیع شده است. ۱۵۷ پرسش‌نامه در دانشگاه کابل، ۱۱۹ پرسش‌نامه در دانشگاه هرات و ۹۷ پرسش‌نامه در دانشگاه ننگرهار توضیع شده است. همچنان برای بازتاب دیدگاه‌های استادان مضمون «نظام سیاسی اسلام» هشت مصاحبه با استادان دیپارتمنت ثقافت اسلامی دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار انجام شده است.

پژوهش دریافته که متون درس‌گفتارهای «نظام سیاسی اسلام» در هر سه دانشگاه در سطوح مختلف حامل رادیکالیسم دینی است. رامین کمان‌گر، پژوهش‌گر این پژوهش‌ در مقدمه‌ی رساله‌اش می‌گوید که اگر نهادهای آموزشی افراد جزم‌اندیش و رادیکال تربیه کنند، روند پیشرفت جامعه به مشکل برخورده و جامعه دچار درجازدگی می‌شود. آقای کمان‌گر معتقد است که امروزه یکی از مشکلات اصلی جامعه‌ی افغانستان رادیکالیسم دینی است.

نشانه‌های از رادیکالیسم دینی در مضمون «نظام سیاسی اسلام»

در این پژوهش شاخصه‌های رادیکالیسم دینی قرار ذیل آمده است: خواست تغییرات بینادی و فوری؛ حتا توأم با خشونت، کامل‌پنداری و کمال‌پنداری، این همانی و غیرت‌سازی، تبعیض فرهنگی؛ طرد یا حذف دیگر به عنوان غیرخودی. محتوای متون درس‌گفتارهای مضمون «نظام سیاسی اسلام» بر مبنای این شاخصه‌ها تحلیل شده است.

پژوهش نتیجه‌گیری کرده که در ارتباط به شاخصه‌ی نخست، نظام مورد بحث و در موارد پیشنهادی این متون مستوجب تغییرات بنیادی و فوری است. در ارتباط به شاخصه دوم، نوع نگاه ترسیم شده در درس‌گفتارها برخلاف اصول کار علمی و دانشگاهی نه تنها پیشنهاد می‌گردد که کامل‌ترین و کمال‌یافته‌ترین نیز تعریف می‌شود. در ارتباطه به شاخصه سوم، تعریف خودی و دیگری در متون موجود است که در قالب امر این‌همان و نااین‌همان به تندروی می‌انجامد. در ارتباط به شاخصه‌ی چهارم، مواردی قابل ملاحظه است که به طرد یا حذف دیگری به عنوان غیرخودی می‌انجامد.

در بخشی از مضمون «نظام سیاسی اسلام» که در دانشگاه کابل تدریس می‌شود، در بررسی دموکراسی و اسلام، دموکراسی را نظامی خوانده که قرآن از آن به «جاهلیت» تعبیر می‌کند. پژوهش می‌گوید در دولتی که داد از دموکراسی می‌زند، دموکراسی «جاهلیت» آموزش داده می‌شود و این مسأله می‌تواند باعث بروز تنشی باشد که به تندوری دینی منجر می‌شود.

یکی از ویژگی‌های بارز رادیکال‌ها کامل‌پنداری و کمال‌پنداری است که پژوهش دریافته در متون مضمون «نظام سیاسی اسلام» به تکرار این مورد دیده می‌شود که می‌تواند زمینه‌ساز تندروی دینی باشد. همچنان ۹۲.۸ درصد دانشجویان باور دارند که اسلام کامل‌ترین دین است که باید همه پیرو آن باشند. پژوهش دریافته که این درصدی بالا نشان می‌دهد که تأثیر مباحث بر دانشجویان به گونه‌ی قابل ملاحظه بوده است.

یافته‌های عمده‌ی پژوهش

بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان بر این باورند که نظام سیاسی اسلام، امارت اسلامی یا خلافت اسلامی است. نزدیک به 14 درصد پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند که نظام سیاسی افغانستان اسلامی نیست و حدود پنجا درصد این نظام را تا حدودی اسلامی می‌دانند.

بیش از بیست درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده خواستار تغییر نظام سیاسی افغانستان به خلافت اسلامی، امارت اسلامی، ولایت فقیه، یا نظام دیگر‌ی شده‌اند. حدود 90 درصد پاسخ‌دهندگان موافق تطبیق امر به معروف و نهی از منکرند. حدود 85 درصد به این باورند که اسلام بهترین دینی است که باید آموزه‌های آن در تمام حوزه‌های زندگی تطبیق شود. بیش از 35 درصد موافق احیای دوباره‌ی خلافت اسلامی‌ اند. نزدیک به بیست درصد مخالف وجود قرائت‌های مختلف از دین اسلامند. حدود 37 درصد تاحدودی موافق قرائت‌های مختلفند.

بیش از 90 درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده باور دارند که اسلام کامل‌ترین دینی است که باید همه پیرو آن باشند. نزدیک به بیست درصد مخالف زندگی در کنار پیروان ادیان دیگرند. بیش از ۷۵درصد موافق تلاش برای گسترش اسلام به کشورهای دیگرند.

یافته‌های پژوهش تایید‌کننده‌ی فرضیه‌های ابتدایی پژوهش در مورد رادیکال بودن متون درس‌گفتارهای مضمون «نظام سیاسی اسلام» و تأثیر رادیکال‌سازانه‌ی آن بر دانشجویان است.

مضمون ثقافت اسلامی به صورتی که اکنون در دانشگاه‌های افغانستان تطبیق می‌شود، محصول فیصله‌ی مورخ ۱۸/۱۲/۱۳۸۵ کمیسیونی در وزارت تحصیلات عالی است. در آن فیصله‌نامه گفته شده که «تدریس پروگرام ثقافت اسلامی سر از سال ۱۳۸۶ در هفته‌ی یک ساعت درسی در تمامی پوهنحی‌های پوهنتون‌ها و مؤسسات تحصیلات عالی بعد از رفع مشکلات تخنیکی در چهار سال تحصیلی یعنی هشت سمستر تدریس روزانه و شبانه مورد تطبیق قرار داده شود.»

در این پژوهش آمده که رادیکالیسم دینی به صورت کل نظر، شیوه و رفتار رادیکالی است که بر مبنای باور دینی شکل گرفته باشد، تأکید بر حقانیت بنیادهای دینی خویش داشته باشد و برای خود حق بدهد به مخالفت تندروانه با وضعیت برخیزد. رادیکالیسم اسلامی پدیده‌ی مدرن است که در پی ورود مدرنیسم به جهان اسلام در دو سده‌ی اخیر شکل گرفته است. رادیکالیست‌های اسلامی بر این باورند که از سوی خداوند وکیل هستند تا اراده‌ی او را در زمین اجرا کنند. این اقلیت تندرو همچنین اعتقاد دارند از آن‌جا که حکام جهان اسلام اقتدارطلب و ضداسلام هستند، خشونت امری اجتناب‌ناپذیر است. آنان در تلاش برای سرنگونی حکومت‌ها، به دست آوردن قدرت و تحمیل دیدگاه‌ها و تفسیر خود از اسلام اجتماعی هستند.