در تگاب کاپیسا روزگار خوشی داشت. مغازهای داشت و در کنار آن ملک قریه نیز بود. اکنون در خانهی گلی بیدر و بیپنجره زندگی میکند: «هرچه داشتم، جنگ از من گرفت.»
تنها آروزی «آغاشیرین» این است که هرچه زودتر جنگ تمام شود و برگردد به روستای «شاهکوت» و باغ انارش را احیا و آبیاری کند.
آغاشيرين، رييس کمپ 52 بتخاک واقع در ناحيه دوازدهم شهر کابل، از روستاي شاهکوت ولسوالي تگاب ولايت کاپيسا است. چهار سال ميشود که به دليل جنگ ميان طالبان و نيروهاي دولتي از آنجا فراري شده است. چهار سال است که از باغ انارش حاصلي نگرفته است. جنگ، حملات هوايي و هاوان، خانه و باغهايش را ويران کرده است. جنگي که اکنون روي پايان آن بين نمايندگان طالبان و امريکا مذاکره ميشود، جنگي که در طول 15 سال گذشته تنها از روستاي آغاشيرين بيش از 100 نفر قرباني گرفته است، جنگي که طالبان از نبش ديوار و بام خانههاي روستايان به سربازان دولت افغانستان شليک ميکنند و جنگي که در آن روستاييان به ظن تروريست و طالب بودن هدف حملهي هوايي قرار ميگيرند.
یکی از حواشی نشست اخیر زلمی خلیلزاد با نمایندگان گروه طالبان در دوحه، پایتخت قطر، هوتل لکسی بود که گفتوگوها در آن جریان داشت. به نقل از خبرنگاران، در روزهای که میان دوطرف گفتوگو جریان داشت در سالن آن هوتل یک پیانو نواز روسی مدام آهنگ آرامی را مینواخت تا به رفع خستگی هیأتهای مذاکرهکننده کمک کند. در این سو اما در حومهی شرقی شهر کابل، در منطقهی ارزان قیمت در اردوگاه بتخاک، قربانیان و بیجاشدگان عاملان جنگ، روزهای پایانی زمستان استخوانسوز کابل را در میان چاردیواریهای گلی و داخل چادرهای فرسوده به امید رسیدن بهار و گرم شدن هوا به سختی میگذراندند.
باشندگان اردوگاه بتخاک، به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی ندارند و آب تمامی اهالی کمپ از دو چاه آب که توسط یک موئسسه حفر شده است، تأمین میشود. هیچ یک از کودکان در این اردوگاه از پارسال به این سو مکتب نرفتهاند و هیچ یک از کودکان هرچند سنشان بلند رفته، اما از صنف سوم بیشتر درس نخواندهاند.
زنان در این کمپ به دلیل بضاعت مالی پایین در خانه زایمان میکنند. تمامی خانهها از گل ساخته شده است و نمناک است. سقف اکثر خانهها سوراخ است و در روزهای بارانی آب به داخل خانه نفوذ میکند. اکثر پیرمردان کمپ به دلیل نمناک بودن خانهها مریضند. در روزهای بارانی گل و لای به حدی زیاد است که اهالی کمپ تا مچ پای در گل فرو میروند. بیجاشدگان در این کمپ از حداقلیترین امکانات زندگی محرومند و بیآنکه زندگی کنند، فقط شب و روز میگذرانند.
مردان این کمپ به دستفروشی و کارگری مشغولند که اکثر شبها بیآنکه سودی کرده باشند و مزدی گرفته باشند، به سرپناهشان برمیگردند. زندگی اهالی کمپ بتخاک به کمک مقطعی موئسسات خارجی که در بخش مهاجرین و بیجاشدگان کار میکنند، وابسته است. عمدهترین کمککننده برای بیجاشدگان داخلی، کمیته ناروی (NRC) است.
مثل کمپ بتخاک بیش از 50 کمپ دیگر نیز در کابل وجود دارد که بیجاشدگان جنگ را در خود جا داده است.
بر پایهی آمار وزارت مهاجرین و عودتکنندگان، از دو سال به این سو 49 هزار نفر در اثر جنگ و ناامنی از مناطقشان بیجا شدهاند و به علت گسترش دامنهی جنگ و ناامنی، هر روز بر شمار آنان افزوده میشود.
باشندگان کمپ بتخاک وقتی بهیاد میآورند که روزگاری در روستایشان با چه لذت و نشاطی زندگی میکردند و چه زمینهای حاصیلخیزی داشتند و اکنون با چه مشقتی در این کمپ شب و روز میگذرانند، آهی میکشند و آرزو میکنند هرچه زودتر جنگ تمام شود و دوباره به زندگی آرام روستاییشان برگردند.
آغا شیرین طبیعت ولسوالی تگاب و روستایش را به بهشت تشبیه میکند که در آن به جز از خرما هر گونه میوهی دیگر حاصل میدهد و انار بیدانهاش در کشور نام دارد. بهشت او اما 15 سال است که در آتش جنگ میسوزد و باشندگان آن به ولایتهای مختلف کوچ کردهاند.
آغا شیرین تحولات سیاسی و امنیتی کشور را از طریق تلویزیون چهارده انچ سیاه و سفیدش که با برق بطری کار میکند، دنبال میکند. او از مذاکرات صلح که اکنون بین زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی ایالات متحده امریکا برای صلح افغانستان و نمایندگان طالبان جریان دارد، نیز آگاهی دارد. از آغاشیرین در مورد خط سرخش در مذاکرات صلح پرسیدم. هرچند برای آغا شیرین هیچ چیزی ایدهآلتر از ختم جنگ و برگشت به خانهاش، نیست اما او بر حفظ دستآوردهای 18 سال گذشته تأکید میکند: «زنانی که اکنون داکتر هستند، انجنیر هستند و معلم هستند، اگر باز مثل دوران طالبان خانهنشین شوند، فکر کن که آنان هلاک شدهاند.»
او در دوران امارت اسلامی طالبان پس از آنکه از ایران برگشت، به دلیل این که ریشش را تراشیده بود، از سوی طالبان مواخذه شده بود: «به طالبان گفتم که من تازه از ایران برگشتم و در آنجا ریشم را تراشیدم. آنان از من پرسیدند که آیا در ایران مسلمانی است. برایشان گفتم که در آنجا مسلمانی است، ولی نه مثل اینجا بهزور. آنان گفتند ما با زور اسلام را تطبیق میکنیم. گفتم من در برابر زور شما زور ندارم. سپس آنان به من یک نامه دادند که تا یک ماه ریشم رشد نکرده کسی مرا غرض نگیرد. اینطوری حکومت نمیشود. این گونه حکومت را دیگر قبول نداریم.»
طالبان به تازگی از آغاز عملیات بهاریشان موسوم به «الفتح» خبر دادهاند؛ عملیاتی که از سوی حکومت افغانستان و زلمی خلیلزاد محکوم شد. این عملیات سبب ویرانی بیشتر روستای شاهکوت ولسوالی تگاب خواهد شد؛ جایی که به انار بیدانهاش شهره است و آغاشرین به آن افتخار میکند.
آغاشیرین و هزاران نفر دیگر که در این کمپها زندگی میکنند، انتظار دارند که هرچه زودتر نمایندگان طرفهای درگیر جنگ در افغانستان از اتاق های مجلل و پشت میز مذاکره ختم جنگ را اعلام کنند تا آنان از چادرهای نمناک و خانههای گیلی، برگردند به سمت روزگار خوش، به سمت تگاب، به سمت باغ های انار شاهکوت و به سمت روزی که دیگر جنگ چیزی را از آن ها نگیرد.