پایه‌ی مواجهه با صلح؛ اهداف شخصی یا منافع ملی؟

پایه‌ی مواجهه با صلح؛ اهداف شخصی یا منافع ملی؟

پس از کش و قوس‌های طولانی و تنش میان حکومت و جناح‌های سیاسی داخلی در خصوص مواجهه با صلح با طالبان، اکنون فهرستی متشکل از 250 نفر به نمایندگی از حکومت و اکثر جناح‌های سیاسی و اصناف اجتماعی نهایی شده است تا در مذاکره با طالبان در دوحه که چند روز بعد برگزار می‌شود، اشتراک کنند. این فهرست، ماحصل چندین هفته تنش، اختلاف نظر و رایزنی میان حکومت و جناح‌های سیاسی داخلی است. چنین به نظر می‌رسد که طالبان، پس از چند ماه و پنج دور مذاکره با دیپلمات‌های ایالات متحده، اکنون یخ و تابوی گفت‌وگو با نمایندگان حکومت افغانستان را شکسته‌اند. اگرچه در ظاهر، جنبش طالبان با نشر اعلامیه‌ای، گفته بودند که هیچ کسی نمی‌تواند به نمایندگی از حکومت افغانستان در مذاکرات صلح دوحه اشتراک کند و هر اشتراک‌کننده‌ای که مناسبات و روابطی با حکومت دارد، صرفا به نمایندگی از شخص خود نه الزاما به نمایندگی از دستگاهی به نام حکومت افغانستان در این گفت‌وگوها شرکت خواهد کرد.

صرف نظر از خوشبینی ناشی از اعلام شدن فهرستی دو صد و پنجاه نفری برای دیدار با نمایندگان طالبان در قطر و دربرگیری حداکثری این فهرست به عنوان مصداقی از یک اجماع سیاسی حداکثری در خصوص مواجهه با طالبان، اما کماکان، روند صلح افغانستان با تزلزل و تنش‌هایی به پیش برده می‌شود. در این خصوص، دو نکته قابل تذکر است.

یکم: اعلام شدن فهرستی دو صد و پنجاه نفری به نمایندگی از حکومت و جناح‌های سیاسی و اصناف اجتماعی افغانستان برای دیدار با نمایندگان طالبان در قطر، پرده از یک واقعیت دیگر بر می‌دارد. بنا بر گزارش‌ها، تعداد نمایندگان طالبان که در این دور دیدار در دوحه شرکت خواهند کرد، حداقل 20 و حداکثر 25 نفر است. از هر منظری که نگاه کنیم، به موجب آداب و رسوم دیپلماتیک، این لشکرکشی به دوحه و فرستادن 250 نفر برای دیدار با حداکثر 25 نماینده‌ی طالبان، از وجهه و اعتبار جایگاه طرف افغانی طالبان در مذاکرات می‌کاهد. فارغ از این که این فهرست طولانی، اعتبار طرف افغانی طالبان در دیدار و گفت‌وگو را ضربه می‌زند، در سوی دیگر، نشان می‌دهد که حکومت و جناح‌های سیاسی و اصناف اجتماعی افغانستان به عنوان طرف افغانی گفت‌وگو با طالبان، سرشار از بی‌اعتمادی، تشتت و اختلاف نظر درونی است. دلیل طولانی شدن فهرست به حدود 250 نفر، شکست طرف افغانی گفت‌وگو با طالبان در انتخاب و نهایی کردن فهرست نمایندگان‌شان است. نمایندگان حکومت و جناح‌های سیاسی افغانستان، بیش از آن که یک هیئت مذاکره‌کننده‌ی متحد و یکدست باشند، یک خیل بی‌اعتماد به همدیگر، لرزان و متفرقی است که نتوانسته‌اند به تصویب و ارسال یک هیئت یکدست، مختصر و مؤجز دست یابند.

دوم: اکنون که حکومت و اکثر جناح‌های سیاسی داخلی موفق شده‌اند که بر سر یک فهرست هرچند بلندبالا برای گفت‌وگو با طالبان در دوحه به توافق برسند، حامد کرزی رییس جمهور پیشین، ساز مخالفت می‌نوازد. آقای کرزی نمی‌خواهد به گفت‌وگویی تن در دهد که رهبری آن اگر نه به‌تمام که به صورت غالب و نافذ به دست حکومت و در واقع رییس جمهور غنی باشد. واقع این است که چهره‌های سیاسی ارشد افغانستان نگاه و مواجهه‌ای معطوف به منافع فردی و تیمی به مذاکرات صلح افغانستان دارند و دلیل اصلی اختلاف‌نظرها و تنش‌ها تا کنون نیز همین مورد بوده است. هر یک از چهره‌های ارشد و گروه‌های سیاسی اصلی درگیر در امور کلان کشور، در پی آن است که از رهگذر مذاکرات صلح مملکت، به منافع فردی و حداکثر منافع گروهی دست یابند. مذاکرات صلح فعلی، یکی از فرصت‌های بسیار مهم و حساس افغانستان برای تعیین نسبت با چند دهه منازعه و خشونت و احیانا پایان دادن به آن است. رهبران و گروه‌های اصلی سیاسی کشور اما، نمی‌توانند بخاطر منافع کلان افغانستان، در این زمانه‌ی حساس و تعیین‌کننده، از منافع فردی‌شان بگذرند و تن به یک توافق جمعی و از خودگذری وطن‌دوستانه بدهند.