در کمتر از چند روزگذشته، سه تن از استادان دانشگاه کابل به ظن همکاری با داعش گرفتار شدند. اخرین مورد هم بازداشت مبشر مسلمیار، استاد دانشکدهی شرعیات دانشگاه کابل بود. امنیت ملی گفته است، مبشر مسلمیار بهشمول سه تن دیگر، مسئول استخدام سرباز و راهاندازی حملات داعش در کشور بوده است. در اعلامیه آمده است که استادان دانشکدهی شرعیات که بازداشت شدهاند، نخست جوانان و دانشجویان دانشگاهها را به سلفیت و از آن طریق به گروه تروریستی داعش جذب میکردند. کار امنیت ملی ستودنی است؛ اما این وضعیت زنگ خطر جدی است. چرا؟ برای اینکه از یکسو دانشگاه موفق نبوده در برابر افراطگرایی ایستاد شود و از طرف دیگر، داعش و دیگر گروههای تندرو موفق شدهاند بسیار سازمانیافته در نهادهای علمی نفوذ گسترده کنند. گروههای شورشی که براساس اعلام دولت شمار آنها به بیش از 25 گروه میرسد و براساس برآورد نهادهای بینالمللی، حدود ۴۵ هزار عضو دارند، سازمانهای افراطگرا دانسته میشوند. گروههای طالبان، القاعده و داعش، محورهای اصلی جنگ افغانستان هستند. اما گروههای غیرمسلحی مانند حزبالتحریر هم مبلغ افراطگرایی شمرده میشوند.
هرچند پیش از این هم دستگیری استادان دانشگاه کابل خبرساز شد، اما هیچگاهی این موضوع جدی گرفته نشد. برخورد با عاملان تندروی در دانشگاهها تنها کار امنیت ملی نیست؛ وزارت تحصیلات عالی و دانشگاه کابل نیز نقش بسیار مهمتری دارند. وزارت تحصیلات عالی باید در زمینهی استخدام استاد مکانیزمهای سختگیرانهتری را روی دست بگیرد. متاسفانه روند استخدام کادر علمی در دانشگاههای افغانستان فاجعهبار است. برخوردهای سلیقهای، قومی و مذهبی حرف اول و آخر را میزند. کم از کم برخوردها پیش از این سهلانگارانه بوده است. این وضعیت باید تغییر کند. ریاست دانشگاه کابل در مهار نفوذ گروههای تندرو دست بازتری دارد. روز دوشنبه رییس اجرایی حکومت وحدت ملی درنشست شورای وزیران از دستگیری افرادی که با داعش ارتباط دارند، استقبال کرد: «از مردم افغانستان انتظار داریم که با نهادهای امنیتی همکاری کنند تا این افراد در جامعه فرصت و مجال نیابند.» انتظار حکومت از مردم بهجا است؛ اما انتظار مردم هم از حکومت این است که سرمنشأ این مشکل را دریابد. پیآمد بیتوجهی به گسترش و نفوذ افکار تندروانه در دانشگاههای افغانستان بهای سنگینی دارد که کمترین آن، فرورفتن نهادهای دانشگاهی در کام افراطگرایی است. در درازمدت چالشی بزرگتر از این برای مردم افغانستان وجود ندارد. بهیاد داشته باشیم بحران در افغانستان تنها در میدان جنگ و پولیسبازی حل نمیشود، بلکه مبارزه با بنیادهای تندروی لازم است.
مهمتر از افراد نفوذی داعش و دیگر گروههای افراطگرا، آموزههای تندروانه است که جریان تندروی را در بستر دانشگاه سرعت میبخشد. در یک تحقیقی که از سوی مرکزمطالعات استراتیژیک افغانستان انجام شده، نشان میدهد که تدریس در خصوص نظام سیاسی اسلام در دانشگاههای افغانستان، بهنحوی گرایشها به تندروی را در میان دانشجویان ترویج میکند. سه داعشی هم که روز یکشنبه از سوی امنیت ملی بازداشت شدند، دانشجویان قبلی دانشگاه کابل هستند. انتقادها از ترویج اندیشههای تندروانه در دانشگاههای افغانستان پیش از این هم کم نبوده است. حفیظ منصور دوسال پیش، زمانی که نمایندهی مجلس بود، گفته بود: «ثفاقت اسلامی همین اکنون در دانشگاههای افغانستان تروریست تربیت میکنند.» این انتقادها باید جدی گرفته شود. مشکل ترویج اندیشههای تندروانه تنها در دانشگاه کابل نیست. این مشکل فراگیر است. ردپای ترویج تندروی را در بسیاری از دانشگاههای افغانستان میتوان دید. حدود چهار سال پیش، بیشتر از 200 دانشجو با برافراشتن پرچم داعش به خیابان آمدند. هیأتی که درهمان زمان برای بررسی این موضوع فرستاده شد، تأیید کرد که دانشجویان معترض با داعش، طالبان و حزب اسلامی ارتباط داشتند. در همان زمان قرار شد که طرحی برای رسیدگی به این مشکل جدی ساخته شود. هیأتی با عضویت معاون وزیر تحصیلات عالی، دو مشاور رییسجهمور و نمایندگان وزارت دفاع، ادارهی امنیت ملی، ادارهی ارگانهای محلی و دادستانی کل کشور قرار شد اینطرح را بسازد و در اختیار رییسجمهور قرار دهد، اما هیچزمانی این طرح همگانی نشد. روشن است که یا این طرح اصلا ساخته نشد یا ساخته شد و مثل صدها طرح دیگر بر روی کاعذ ماند. دولت افغانستان نمیتواند و نباید این مشکل بزرگ را کوچک ببیند.