آتلانتیک ـ کریشنادف کالامور
ترجمه: جلیل پژواک
در این ماه درحالیکه جهان دارد خاطرهی جهش عظیم بشریت را گرامی میدارد، من به یاد عکسی افتادم؛ عکسی که فورا قابل تشخیص است و «باز آلدرین» را نشسته داخل کپسول و بیخیال خیره به دوربین نشان میدهد: موهایش کوتاه است؛ دست چپش را بالا آورده و در مچش ساعتی دیده میشود؛ ساعت «اُمگا اسپیدمستر پرفیشنل» با بند و صفحهی سیاه و عقربههای سفید که بهنام «ساعت ماه» نیز شناخته میشود.
اُمگا این ساعت را در وبسایتش 5350 دالر به فروش گذاشته و جملهی «اولین ساعتی که روی ماه پوشیده شده» همراه با این تذکر که اسپیدمستر «برای تمام ماموریتهای فضایی از سوی ناسا واجد شرایط پرواز دانسته شده» در پشت قابش حک شده است. این تنها ساعتی است که تا کنون این امتیاز را بهدست آورده.
چند هزار دالر آنهم برای یک ساعتمچی ممکن است پول زیادی بهنظر برسد (5350 دالر واقعا خیلی پول است)، اما پوشیدن اسپیدمستری که ناسا آن را تایید کرده، برای خیلیهای ما ممکنترین چیزی است که از سفر فضایی واقعی ـ که قطعا بخشی از دلیل جذبهی تمامنشدنی این ساعت است ـ نصیبمان میشود. اسپیدمستر به اُمگا کمک کرد «بحران کوارتز» دهه 1980 را پشت سر بگذارد؛ فاجعهای که دوستداران ساعت با همان آب و تابی دربارهی آن حرف میزنند که کشاورزان جنوب دربارهی هجوم سوسکچه غوزه به مزارع پنبهیشان در دهه 1920. بحران کوارتز زمانی بود که ساعتهای کریستال کوارتز تودهها را از ابزار اندازهگیری زمان ارزان برخوردار کرد و در نتیجه بسیاری از شرکتهای برجسته ی ساعتسازی سویسی نابود شدند.
سایر مارکها، مانند اُمگا که ساعتهای نسبتا ارزان قیمت میساختند، زنده ماندند. اسپیدمستر یک ساعت «میکانیکی» است ـ یعنی ساعتی که بر پایه یک میکانیسم کار میکند ـ که بهعنوان یکی از محبوبترین ساعتهای سویسی نیز شناخته میشود. اسپیدمستر علاوه بر نشاندادن وقت با «کرونومتر»ی مجهز شده است که این ساعت را قادر میسازد بهعنوان زمانسنج نیز کار کند. همچنین «تاکیمتر»ی که در این ساعت کارگذاری شده میتواند سرعت را بر حسب زمان طیشده در یک مسافت مشخص یا مسافت طیشده را بر حسب سرعت در یک زمان مشخص محاسبه کند. در کنار این ویژگیها، اگر بخواهیم از یک واژه فنی استفاده کنیم اسپیدمستر به صورت قابلملاحظهای «cool» (با حال) به نظر میرسد.
اما این واقعیت که مردم هنوز ساعت میخرند ـ ساعتهایی که هزاران دالر قیمت دارند به کنار ـ با عقل جور در نمیآید. ساعت مچی باید مانند اسطرلاب، افلاکنما و گرامافون از رده خارج میشد. ساعت میکانیکی امروز همان کاری را میکند که یک قرن پیش میکرد، اما اطراف آن را جاگزینهای ارزانتر و دقیقتر احاطه کرده است. امروز تلفن همراه ما و شما هم میتواند وقت را نشان دهد. یک ساعت هوشمند 400 دالری اپل میتواند در کنار نشاندادن وقت ضربان قلب شما را اندازهگیری و تماس شما را برقرار کند. یک ساعت 30 دالری کوارتز با دقت بیشتری نسبت به یک ساعت میکانیکی کار میکند. در جهان امروز ساعت میکانیکی باید یک چیز بیمورد و بهدردنخور دانسته میشد. اما اینطور نشده است. در ماه جنوری «سواچ»، شرکت مادر اُمگا گزارش دارد که در سال 2018 مارکهایی مانند اُمگا، «بلنکپین» و «لونژین» که بخشی از مجموعهی «پرستیژ و لوکس» این شرکت است، شاهد «قویترین» رشد فروش بودهاند.
پاول بوتروس از خانهی حراج «فیلپیس» میگوید: «در این عصر تکنولوژی یکبار مصرف، مردم خواهان چیزی هستند که دوام بیاورد.» به عبارت دیگر اسپیدمستر و ساعتهایی مانند آن احساس پایداری و تداوم را در عصر فقدان پایداری و تداوم القا میکنند. اسپیدمسترِ امروز تقریبا همانی است که آلدرین روی کرهی ماه پوشیده بود یا در واقع همانی که اُمگا در سال 1957 بهعنوان ابزاری برای رانندگان موتر مسابقه معرفی کرد. چیزی در آن تغییر نکرده زیرا چیزی برای تغییردادن وجود ندارد. این ساعت میکانیکی در کنار دوچرخه مسلما اختراعات کاملی هستند. اسپیدمستر اگر هر روز پوشیده شود و خوب نگهداری شود میتواند تا ابد کار کند. در این عصر که مُد لحظه به لحظه تغییر میکند و هر دو سال یکبار تکنولوژی جدیدی برای گوشیهای همراه معرفی میشود، شما چیز یا ابزار زیادی را پیدا نمیکنید که بتوانید «کار تا ابد» را به آن نسبت دهید.
بخشی از جذبهی تمامنشدنی این ساعت ریشه در تاریخ و تکامل بشریت دارد. تمایل بشر به ثبت گذر زمان به احتمال زیاد به عصری برمیگردد که مردم پس از غروب خورشید و در ظاهرا تداوم تاریکی از حرکت باز میایستادند. مصریهای باستان بیش از هزار سال قبل از مسیح از ساعت آفتابی استفاده میکردند. یونانیهای باستان از ساعت آبی استفاده میکردند و ساعت شنی دستکم از قرون وسطی مورد استفاده بوده است. اولین ساعت مدرن یا ساعتی که ما امروز آن را میشناسیم در قرن پانزدهم اختراع شد. میکانیزم کار این ساعت چنان شگفتانگیز بود که «پدران بنیانگذار» حتا خدا را به یک ساعتساز تشبیه کردند. خدایی که جهان را خلق کرده و این مخلوق در غیبت خالقش از حرکت باز نمیایستد. رییسجمهور جان اف کندی در سخنرانیاش در سال 1962 برای راهاندازی مأموریت امریکا برای فتح کرهی ماه، اسپیدمستر را بهعنوان نمونهای از پیشرفت تکنولوژی بلند کرد و به جمعیتی که در دانشگاه «رایس» گرد آمده بودند، نشان داد و گفت راکتی که به ماه میرود «محصول دقتی بهتر از بهترین ساعت است.» همینطور هم بود و سرنشینان این راکت به اسپید ماستر تکیه کردند تا کاری فراتر از نشاندادن زمان انجام دهد.
جنیفر لواسر، متصدی بخش کرونومترها در «موزیم ملی هوافضای اسمیتسونین»، جایی که اسپیدمسترهای فضانوردان و سایر «خاطرات» ناسا نگهداری میشود، در مصاحبهای اخیرا به من گفت که «ساعتها برای فضانوردان از اهمیت بالایی برخوردار بودند» زیرا زمان برای هر کاری که آنها انجام میدادند حیاتی بود. در واقع در سال 1970 هنگامی که مخزن آکسیجن «آپولو 13» منفجر شد، فضانوردان از زمانسنج اسپیدمستر برای تنظیم زمان مانور 14 ثانیهای که آنها را قادر ساخت به زمین بازگردند، استفاده کردند.
راب استکی، علاقهمند ساعت و کسی که کلکسیونی از اسپیدمسترها را نگهداری و وبسایت ساعت «بازامو» را اداره میکند میگوید که او از کرونومتر اسپیدمسترش برای کارهای روزمره مانند زمانبندی پیادهروی صبحگاهی و سرخکردن نانش استفاده میکند. او در مورد اسپیدمسترش میگوید که «ماشین کاملی است.»
اسپیدمستر تنها مدل ساعت اُمگا نیست، اما بهلحاظ تاریخی نمادینترین آنها است؛ واقعیتی که این شرکت روی آن سرمایهگذاری و حساب باز کرده است. در طول 50 سال گذشته اُمگا آنقدر «ساعتهای مهتابی» یادبودی را عرضه کرده است که این استراتژی تقریبا به جوکی در جامعه کلکسیونرهای ساعت تبدیل شده است. ولی به فروش این شرکت آسیبی وارد نکرده است. نسخههای اخیر اسپیدمسترهای مخصوص با قیمت پنجرقمی ظرف چند ساعت به فروش رفتهاند. این قابها بهطور منظم در وبسایتهای حراج با قیمتهایی به مراتب بالاتر از قیمت اصلی ظاهر میشوند. اُمگا دو نسخهی ویژه را برای تجلیل پنجاهمین سالگرد فرود روی ماه عرضه کرده که یکی از آنها (با قیمت 34600 دالر) از طلا ساخته شده است.
استکی میگوید که تاریخچهی ساعت برای «عقدهایهای ساعت» مانند او که از تواناییشان برای بیان تفاوتهای ظریف در طراحی اسپیدمستر از دهه 1950 به بعد لذت میبرند از یک طرف، و از طرف دیگر برای کسانی که معمولا بهدنبال ساعت جدیدی هستند، جذاب است. او میگوید: «برای آدمی که بهدنبال اولین ساعت مچیاش است و احتمالا نمیخواهد بعدا ساعت دیگری را خریداری کند، این بهترین ساعت روزمره است؛ ساعتی همهکاره که میتوانید آن را با کتوشلوار یا جین بپوشید.»
البته ما داریم در مورد زیرمجموعهی کوچکی از مردم صحبت میکنیم. آخر بسیاری از علاقهمندان موتر تنها پورشه 356 را از دور تحسین میکنند و بسیاری از دوستداران هنر فقط آثار استادان هلندی را در موزیمهای میبینند. وقتی از جنیفر لواسر از موزیم اسمیتسونین پرسیدم که آیا او بهدلیل علاقهاش به ساعت، اسپیدمستر دست میکند یا دلیل دیگری دارد، با اشاره به قوانین موزیم گفت که خودداری از پوشیدن اسپیدمستر در مغایرت با اصول کارش است. پس چه چیزی را بهعنوان ساعت میپوشد؟
«ساعت هوشمند فیتبیت» پاسخ خانم لواسر بود.