حمید فرهادی
در پی ضدحملهی گروه طالبان به نیروهای کوماندو در ولسوالی آبکمری ولایت بادغیس در هفتهی گذشته 36 سرباز ارتش جان باختند و مهمات این نیروها نیز بهدست گروه طالبان افتاد. شماری از ساکنان بادغیس و کارشناسان نظامی، ارگانهای امنیتی را به ضعف مدیریتی و سهلانگاری در این زمینه متهم میکنند و رویداد آبکمری بادغیس را نمونهای از اشتباه بزرگ عملیاتی و نظامی میدانند.
مقامهای وزارت دفاع ادعا میکنند که این عملیات در هماهنگی با ارگانهای امنیتی و مقامهای محلی صورت گرفته و تلفات سنگینی به نیروهای مخالف دولت وارد شده است، اما منابع محلی به اطلاعات روز گفتهاند که این عملیات در ناهماهنگی با ادارهی محلی بادغیس صورت گرفته و تلفات سنگین نیروهای کوماندو در پی محاسبهی اشتباه وزارت دفاع ملی از ساحهی تحت نفوذ طالبان صورت گرفته است.
وزارت دفاع ملی هدف این عملیات را دستگیری «ملا نورآقا» ولسوال نظامی گروه طالبان در آبکمری بادغیس و «پاکسازی» این ولسوالی از وجود گروه طالبان اعلام کرده و 46 سرباز کوماندو را به این محل اعزام کرده بود. به نقل از منابع محلی، اما شمار نیروهای تحت ادارهی ملانورآقا به بیش از 500 تن میرسد و گروه طالبان قبل از فرود چرخبالهای نیروهای کوماندو از این عملیات آگاهی داشند.
یکی از فرماندهان ارتش که میخواهد از وی نام گرفته نشود، میگوید که گروه طالبان قبل از ورود نیروهای ارتش به ولسوالی آبکمری از این حمله آگاهی داشتند و به همین منظور از قبل خرمنهای گندم را که قرار بود نیروهای ارتش از آن بهعنوان پناهگاه استفاده کنند، به آتش کشیده و در اطراف ساحهی فرود چرخبالها کمین گرفته بودند.
چگونگی رویداد
نیروهای کوماندو ساعت 5 عصر روز دوشنبه (24 سرطان) جهت انجام عملیات به ساحهی «میدهقل» مربوط ولسوالی آبکمری فرود میآیند و هنگامی که میخواهند خود را برای شروع عملیات آماده کنند، از چهار سمت با ضدحملهی گروه طالبان مواجه شده و به درگیری میپردازند. در ساعات نخست درگیری «ناصرعلی» فرمانده نیروهای کوماندو توسط طالبان کشته میشود و نیروها بهدلیل ناآشنایی با محل، تحت محاصرهی گروه طالبان قرار میگیرند.
غلامفاروق احسانی، ساکن آبکمری میگوید که در ساعات نخست درگیری شمار گروه طالبان کمتر از 200 تن بوده، اما به محض آنکه نیروهای کوماندو مقاومت نشان میدهند و بیش از 20 تن از نیروهای طالب را از پا در میآورند. شمار نیروهای طالبان بیشتر میشود و فشار بالای نیروهای کوماندو نیز افزایش مییابد. نیروهای کوماندو نیز تلاش میکنند که مسئولان وزارت دفاع را از این رویداد آگاه سازند، اما بهرغم تماسهای مکرر آنان، تا ساعت دو بامداد روز سهشنبه خبری از کمکهای هوایی و زمینی نمیرسد و 28 تن از نیروهای کوماندو در این درگیری جان باخته و هفت تن دیگر آنان اسیر میشوند. بهدنبال آن 11 سرباز کوماندو با استفاده از تاریکی شب خودشان را به تپههای دوردست میرسانند و سپس به کمک نیروهای هوایی از محل حادثه نجات داده میشوند.
گروه طالبان پس از تصرف ساحهی نیروهای کوماندو مهمات و تجهیزات آنان از جمله دوربینهای شببین را گرفته و بهصورت تمامی جانباختگان تیزاب میپاشند و اسیرشدگان را نیز با خودشان میبرند. یک روز پس از این رویداد هنگامی که نیروهای دولتی حملات هوایی را در ساحهی تحت کنترل طالبان آغاز میکنند، گروه طالبان برای تلافی حملهی هوایی نیروهای دولتی، اسیرشدگان را نیز سر میبرند و اجساد آنها را به بزرگان محل میسپارند.
ملانورآقا کیست و میدهقل کجاست؟
ملانورآقا ولسوال نظامی گروه طالبان از فرماندهان محلی ولسوالی آبکمری شناخته میشود که قبلا در صفوف نیروهای امنیتی بوده است. وی هفت سال پیش پس از آنکه به جمعآوری و فروش خودسر جنگلهای «پسته» متهم میشود، از صفوف نیروهای امنیتی فرار و به گروه طالبان میپیوندد و به سربازگیری آغاز میکند.
بخش عمدهای از جنگلهای پستهی ولایت بادغیس در ساحهی «میدهقل» بادغیس قرار دارد و ملانورآقا از هفت سال بدینسو کنترل کامل این جنگل را در دست دارد.
بر بنیاد گفتههای ساکنان آبکمری بادغیس، میدهقل به مرکز فروش و قاچاق مواد مخدر و اسلحه نیز مبدل شده است و افراد تحت حمایهی ملانورآقا با استفاده از فرصت عدم حضور نیروهای دولتی از این راه به تجارتهای غیرقانونی دست میزنند.
غلام فاروق احسانی ساکن آبکمری بادغیس میگوید که بخش عمدهای از طالبان کسانی هستند که بهخاطر منافع اقتصادی به این گروه پیوستهاند. به قول آقای احسانی گروه طالبان سالانه میلیونها دالر از این ولسوالی عاید دارند. «طالبانی ولسوالی آبکمری از جمله مجهزترین طالبان در سطح ولایت بادغیس و افغانستان هستند. اکثر تجهیزات شان از طریق جنگلات پسته است و بعضی هم تجهیزاتی که از نیروهای امنیتی بهدست آوردهاند.» آقای احسانی میگوید که طالبان ولسوالی آبکمری از راه ولسوالی کشککهنه هرات و تورغندی با کشورهای ایران و پاکستان نیز در ارتباط هستند.
نجیبالله دادفر سخنگوی ادارهی محلی بادغیس نیز میگوید که ملانورآقا با «شورای نظامی کویته پاکستان» در ارتباط است و در مواردی نیز جنگجویان پاکستانی صفوف طالبان را در این ولایت رهبری میکنند.
عبدالله نیکزاد فعال مدنی در بادغیس میگوید که ملانورآقا با استفاده از عوایدی که سال گذشته از جنگل پسته داشته 20 تا 30 سلاح دوربیندار (شببین) خریداری کرده است و توانایی نظامی نیروهایش را بالا برده است. به گفتهی وی، ملانورآقا خودش را «صدام» نام گذاشته است و با استفاده از زور، مردم محل را برای فرمانبرداری از دستورهایش ناگزیر کرده است.
«در عمق ساحهی دشمن»
تلفات سنگین نیروهای کوماندو در ولسوالی آبکمری ولایت بادغیس با واکنشهای تندی همراه بوده است. کارشناسان نظامی و افسران ارتش اجرای این عملیات را «محاسبهی نادرست» و «سهلانگاری آشکار» عنوان میکنند.
نجیبالله دادفر سخنگوی ادارهی محلی بادغیس میگوید که عملیات نیروهای امیتی بدون هماهنگی با ادارهی محلی این ولایت صورت گرفته است و برنامهریزی ارگانهای امنیتی دقیق نبوده است.
غلام فاروق احسانی فعال سیاسی در بادغیس میگوید که نیروهای کوماندو در قلب ساحهی گروه طالبان قرار گرفته بودند: «نیروهای امنیتی در عمق ساحهی دشمن پیاده شدند که حتا تا پنجاه کیلومتری سربازها نمیتوانستد به ساحهی دولت برسند»
یکی از ماموران بلندپایهی ارتش که نمیخواهد نامی از وی برده شود میگوید که ارگانهای امنیتی در اجرای این عملیات دچار ضعف استخباراتی و مدیریتی شدهاند.
«در نظام، قاعدهی یکی بر سه وجود دارد که اگر دشمن یک نفر است، شما باید سه سرباز را برای مقابله با وی بفرستید، اما نمیدانم که مسئولان ارگانهای امنیتی از چه قاعدهای کار گرفتهاند که در مقابل 500 نیروی دشمن، 46 سرباز کوماندو را فرستادهاند.»
این افسر ارتش میافزاید که ممکن است کسانی از سطح رهبری وزارت دفاع ملی از چگونگی این عملیات به گروه طالبان اطلاع داده باشند: «دشمن قبل از عملیات از جریان آگاهی داشته است، من مطمیین هستم که در وسط نیروهای کوماندو افراد نفوذی طالبان کمتر امکان دارد که وجود داشته باشد، اما گمان این است که افراد دشمن در سطح رهبری وجود داشته باشند که این عملیات را افشا کردهاند.»
جاوید کوهستانی آگاه نظامی نیز میگوید که برای طرحریزی عملیات باید اطلاعات کلی در مورد نیروهای مقابل و ساحهی مورد نظر بهدست بیاید. به گفتهی وی این عملیات براساس اطلاعات دقیق استخباراتی و کشفی انجام نشده است. «ساحهی مورد عملیات، قرارگاه دشمن، تعداد جنگجویان دشمن، اینکه با کدام نوع سلاح و مهمات مجهز هستند، قدرت جنگیدن را به چند ساعت دارند و قطعات ما در چه مدتی میتوانند این عملیات را انجام دهند، در صورت طولانی شدن جنگ چه راهکاری به آن بسنجیم، از مواردی است که در عملیاتها باید بهصورت جدی مورد نظر قرار گیرد، اما در این عملیات هیچ یکی از این موارد در نظر گرفته نشده است»
عبدالبصیر عثمانی نمایندهی بادغیس در مجلس نمایندگان میگوید که نیروهای کوماندو میخواستند شمار کسانی را که در اسارت طالبان قرار داشتند، از بند رها سازند، اما بهدلیل اینکه بهموقع حمایت هوایی و زمینی بر این نیروها نرسیده، با شکست مواجه شدند. «مشکل در قسمت پلانریزی بوده، وقتی اینها پایین شدند، به گفتهی مسئولین امنیتی حمایت قاطع درست و بهموقع از آنها حمایت نکردند و تا ساعت دوی شب تمامی نیروها تلف شدند»
مسئولان در وزارت دفاع میگویند که نیروهای دفاعی افغانستان برای نخستینبار بعد از «پانزده سال» این عملیات را به هدف پاکسازی آبکمری بادغیس و از بینبردن پناهگاهها و لانههای نیروهای طالب راهاندازی کرده بودند که در چندین روز از طریق عملیاتهای زمینی و هوایی تلفات سنگینی به نیروهای مخالف دولت وارد شده است. فواد امان معاون سخنگوی وزارت دفاع میگوید: «تلفات آنها به مراتب سنگینتر از نیروهای ارتش است.»
آقای امان در پاسخ به چگونگی عملیات نیروهای کوماندو پاسخ روشنی نمیدهد و اما در مورد دیررسیدن نیروهای کمکی میگوید: «در منطقهی که ما عملیات راهاندازی کردیم، یک منطقهی کوهستانی است، تپههاست، دشوارگذر است، جنگل است و علت اینکه عملیات طول کشید، بهدلیل پیچیدگی جغرافیایی این منطقه بوده است.»
جاوید کوهستانی کارشناس نظامی میگوید «تعاملاتی» که اخیرا بهنام مذاکرات صورت گرفته، به طالبان مشروعیت بخشیده است و احتمال این وجود دارد که افراد نفوذی این گروه در رهبری ارگانهای امنیتی جای گرفته باشند. این کارشناس نظامی میافزاید که نبود فرهنگ مجازات و مکافات در نظام سبب شده است که تعدادی بدون هراس و نگرانی چنین عملیاتهای ناکام را راهاندازی کرده و افسران ارتش را به کام مرگ بفرستند.
جسد نیروهای کوماندو دو روز پس از این رویداد به نیروهای دولتی سپرده شده و پنجشنبه هفتهی گذشته به شفاخانه 400 بستر انتقال یافت. پاشیدن تیزاب روی صورت سربازان، شناسایی آنان را برای خانوادههایشان دشوار کرده بود، چنانکه بابهجان برادر یکی از قربانیان میگوید که یک روز بهدنبال جسد برادرش گشته است.