پروردگیِ رسانه‌ای در قرن بیست‌ویکم

پروردگیِ رسانه‌ای در قرن بیست‌ویکم

در گذشته‌ای که خیلی دور نبود اما دیگر خیلی دور به‌نظر می‌رسد، رسانه‌های چاپی جایی برای «ادعا/ تکذیب» داشتند. به این معنا که اگر کسی در یک رسانه‌ی چاپی در مورد سخنان یا اعمال و رفتارهای فردی ادعا و قضاوتی می‌کرد، فرد متهم‌شده یا مورد قضاوت قرار گرفته تکذیبیه‌ای می‌نوشت و به آن رسانه می‌فرستاد. بعد، آن رسانه تکذیبیه‌ی او را در همان جایی چاپ می‌کرد که قبلا ادعانامه‌ی فرد مخالف او را چاپ کرده بود. این رسم هنوز کاملا برنیفتاده است و جدال‌هایی از این دست هنوز در نشریات چاپی جهان دیده می‌شوند. ولی آمدن انترنیت به خانه‌ها و جیب‌ها و دست‌های افراد این وضعیت را از بنیاد تغییر داده است. دیگر کسی مجبور نیست یک هفته منتظر بماند تا جوابیه یا دفاعیه‌ی خود را در شماره‌ی بعدی فلان هفته‌نامه‌ی کاغذی ببیند. حالا هر فرد به ده‌ها رسانه‌ی انترنیتی رایگان دسترسی دارد و فاصله‌ی روز و هفته در روزنامه و هفته‌نامه به ثانیه و دقیقه تقلیل یافته است. در فیس‌بوک کسی نظر می‌دهد و زیرش نوشته می‌شود «همین اکنون». زیر پاسخی که همان لحظه به آن نظر داده می‌شود نیز نوشته می‌شود «همین اکنون».

یکی از مشخصات مهم رسانه‌های آنلاین این است که مدیریت محتوایی در این رسانه‌ها حداقلی است. یعنی غالبا کسی بر آنچه شما می‌نویسید و می‌گویید و تولید می‌کنید و پخش می‌کنید نظارت نمی‌کند. خوبی این تولید و پخش آزاد این است که همه می‌توانند دیدگاه‌ها و خواسته‌های خود را بیان کنند و به سمع و نظر دیگران برسانند. بدی‌اش این است که این آزادی تمامِ مسئولیت را بر دوش مخاطب می‌اندازد و هر مخاطبی توان برداشتن این مسئولیت را بر شانه‌های خود ندارد. به این شرح:

ویدیویی را می‌بینید که در آن رییس‌جمهور پاکستان به مردم افغانستان دشنام می‌دهد و بیرق افغانستان را در حضور مردم یکی از ولایات کشور خود به آتش می‌کشد. پیش از نمایش ویدیو کسی توضیح می‌دهد که این واقعه‌ی دل‌آزار در ایالت سند پاکستان رخ داده و ویدیو را یکی از خبرنگاران رویترز –که در محل حاضر بوده- گرفته است. شما ویدیو را می‌بینید و از این حرکت عجیب رییس‌جمهور پاکستان تعجب می‌کنید. آیا واقعا رییس‌جمهور پاکستان چنان کاری کرده؟ پاسخ این سوال را باید خودتان بدهید. در این‌جا مدیر رسانه‌ای یا متخصص محتوایی یا تکنیکی نیست که به شما بگوید ماجرا از چه قرار است. شما، به‌عنوان مخاطب، به تنهایی مسئول تشخیص و داوری در این مورد هستید. ویدیو را دوباره و سه‌باره تماشا می‌کنید. همه چیز واقعی‌اند. رییس‌جمهور پاکستان پرچم کشورتان را در حضور هزاران نفر به آتش می‌کشد. دست دست اوست، آتش آتش واقعی است، پرچم پرچم افغانستان است و مردم حاضر در آن‌جا هم کف می‌زنند و اشپلاق می‌کنند.

در این‌جا دو گزینه پیش روی شما قرار دارند: یکی این‌که آنچه را می‌بینید باور کنید و بپذیرید. دیگری این که با خود بگویید: به قرن بیست‌ویکم خوش آمدی! از این پس برای تشخیص حقیقت از ناحقیقت و برای تفکیک درست از نادرست باید با توانایی‌هایی مجهز باشی که تا همین چند سال پیش به آن‌ها نیازی نداشتی.

ورود در جهان رسانه‌ای این عصر پروردگی فردی می‌طلبد. در غیبت مدیرانِ تیزهوش و کارآزموده‌ای که برای ما کاه را از دانه جدا کنند، هر فرد باید سطح بیداری و تفکیک خود را به مرحله‌ای بالاتر ارتقا بدهد. بیست سال بعد تکنولوژی ویرایش‌ تصویری و ویدیویی و تولید محتوا بسیار قوی‌تر و پیشرفته‌تر خواهد شد و این تکنولوژی بیش‌تر از حالا در دسترس همگان قرار خواهد گرفت. همین حالا بعضی بنگاه‌های خبری به برنامه‌هایی دسترسی دارند که می‌توانند از مجموعه‌ای از داده‌های ابتدایی خبر بسازند و حتا صدای افراد را (با شباهت بسیار بالا به صدای اصلی) تولید کنند و روی قول‌های نقل‌شده بگذارند. 

در چنین زمانه‌ای، کسانی که پروردگی لازم و تفکر انتقادی مورد نیاز را نداشته باشند، هر لحظه می‌توانند آماج اطلاعات تقلبی قرار بگیرند و حتا قربانی این اطلاعات تقلبی شوند. خطر این ناپروردگی مخصوصا در ملک ما بیش‌تر است. در کشوری که هر سخن و اشاره‌ای می‌تواند آتش جنگ را شعله‌ور کند، هر فرد باید بیش از دیگر شهروندان جهان بکوشد در این زمینه تفکر انتقادی خود را پرورش بدهد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *