گفت‌و‌گوی فیس‌بوکی بین‌الافغانی | طنز

گفت‌و‌گوی فیس‌بوکی بین‌الافغانی | طنز

عظیم: متأسفانه اکثر مردم نسبت به سرنوشت سیاسی خود بی‌اعتنا شوده‌اند و در برابر بی‌عدالتی‌ها اعتراض نمی‌کنند.

اکرم: عظیم گرامی، لطفا حرف‌های معده‌ی خود را به اکصر مردم دردکشیده‌ی افغانستان نسبت نده.

عظیم: شما اول اکثر را درست بنویسید، بعد با من بحث را شورع کن. 

عبدالمبین: عظیم جان، خوب درخشیدی در این قسمت. این سگها فقط نیق میزنند و جنایتهای عبدالرحمن جابیر که بر ملت مینمود به باد فراموشی سپرده و در یک گوشه نشسته و نه خودش کار میکنند و نه از دیگران که خدمت مینماید راضی میباشد.

اکرم: تو خود را در این مبعث وارد نکن عبدالمبین خان و خدمت عظیم جان عرضم این که بنده در وقتی که تو هنوز در بین شاش خود با معذرت آببازی می‌نمودی از فاکولته ادبیات به درجه عالی فارغ گردیدم.

سردار: دوستان از اصل بحث دور افتادین. خودزنی نکنید وطن به همه‌ی ما ضرورت دارد.

عبدالمبین: اکرم خان سعدی میگویند خر عیسی اگر به مکه ببرند چون که برگشت نماید هنوز خر باشد. فاکولته ادبیات خواندی مگر ادب یاد نگرفتی کاکا.

عظیم: تربیه فامیلی صفر داری. در آنوقت که تو فاکولته میرفتی پدر من در زندان پلچرخی دوژخیمان زمان برای حقوق مردم در زیر شکنجه قرار داشت.

همایون: عزیزان بس کنید. من همان‌گونه که در سخنرانی خود در همایش سیاست در عهد تیموریان عرض کردم ادبیات متعهد اگر نتواند گفتمان عدالت را از سپهر محاکات فردی به دال سیاست حوزه‌ی عموی بازتاب دهد سرانجام به سرنوشت ایمان درون‌ماندگار از نوع کیرکه گوری اش دچار می‌شود و به قول آلبرت شوایتزر به نوعی خفقان جوگی‌گری عبور می‌کند.

عظیم: استاد همایون عزیز، قلمت رسا باد. آنچه را در ذهن بنده بود به خوب ترین شکل به بیان درآوردید.

ناصر: این همایون دزد از چه وقت استاد شده؟ در زاهدان سی و چار هزار تومان از من گرفت و یهویی غیبش زد و تا اون پول را به من ندهد در نظر من اون حرف ها که میگوید فقد و فقد برای فریب مردم میباشد.

سید عالم: عظیم عزیز. اولا از تحفه که فرستادی یک جهان تشکر. چارجرش به خیالم مشکل دارد چرا که از دیشب تا حالا در چارج بود سه خط چارج اضافه شده. شکرالله میگوید ساکیت دیوار خراب است. دیگر این که واقعا از سخنت خیلی خوشم آمد واقعا مردم ما تا که عدالت را سرلوحه برای خود قرار ندهد بدبختی دوامدار خواهد شد. یک توصیه که من میکنم با بیسواد ها کار نداشته باش بگذار که عف بزنن.

کمال: به نام خدای دادگر. هموطنان عزیز، فروشگاه “کمال ایند برادرز” در گولایی دواخانه شعبه دوم خود را فعال نموده است و منتظر قدوم شما عزیزان میباشد. خوراکه های اصلی و انواع شیرینیجات با تخفیف در خدمت شماست. شماره تماس:0768234672

اکرم: سید عالم تو سگ کی هستی که مثل سگ خود را در هر نخود آش میپزی. من با عظیم بحث میکنم.

عظیم: اکرم هر کس که هستی من فوحش به خود را تحمل میکنم ولی اگر به میهمانان صحفه من فوحش بدهی شاید بلاکت نمایم.

سلیمان: در نظر اینجانب مردوم به خاطری از عدالت و سیاست خسته گردیده اند که تا این خاینان بر سر دار آویزان نشوند هیچ کس علاقه به سیاست نخواهیم داشت. این به نظر ایجانب علت اصلی در قسمت سیاست بوده و باید حق بدهیم.

عظیم: کاملا دورست فرمودید سلیمان جان. به امید روزی که خون و خونریزی در وطن عزیزما پایان یافته و مردم انتقام خود را از این خاینین گرفته و آن ها را در چهارراهی ها آویزان نمایند.

خیرمحمد: ملالی جویا چند سال پیش چه خوب یک سخن گفته بود که گفته بود. البته پیدا میکنم و گپ او را اگر اجازه صاحب صفحه باشد در این جا با دوستان شریک مینایم.

سعدالدین: ملالی جویا جاسوس پاکستان بود و حیف که در این وطن هیچ کس عقل ندارد.

هژبر: بی ناموس اگر ملالی جویا جاسوس بود آیا راکتیار و سیاف و تره کی و امین و مجید و قدوس کل و سلیمان لایق و کی و کی و کی که لیست شان دراز است آیا این ها را چه میگویی بی وجدان؟

عظیم: از همه دوستان که لطف کرده و کامنت نمودند من تشکر میکنم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *