هیچ طرفی در چنین وضعیتی نمی‌تواند حکومت کند

هیچ طرفی در چنین وضعیتی نمی‌تواند حکومت کند

گفت‌وگوها شکست خورد. کابل همزمان شاهد دو مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری بود. این به معنای شکست منطق سیاسی، افغانستان کثرت‌گرا و شکست نظم سیاسی است. نظم سیاسی افغانستان وارد سراشیب سقوط شد. مشروعیت حقوقی و سیاسی جمهوری اسلامی افغانستان به‌عنوان یک نظام درز برداشت. روشن است که پیامد این وضعیت بی‌ثبات سیاسی است. امکان بروز مشکلاتی جدی وجود دارد. ممکن است این وضعیت دودستگی را در میان نیروهای امنیتی بکشاند. خطر برزگ‌تر از این برای افغانستان وجود ندارد. این وضعیت واقعا مردم را نگران کرده و تحولات را با نگرانی دنبال می‌کنند. معمولا در تمام دنیا روز مراسم تحلیف رییس‌جمهوری برای مردم روز امید و یک آغاز تازه است. اما برگزاری دو مراسم تحلیف در کابل در پی یک انتخابات بدنام، برای مردم چیزی جز نگرانی و برای افغانستان دست‌آورد جز آینده‌ی مبهم نداشت. افغانستان سرخط خبرهای بد جهان شد.

شکست مذاکرات میان ارگ و سپیدار به این معنا است که دو طرف درک درستی از وضعیت افغانستان ندارد. منطق طرف‌ها لجاجت بوده‌اند. واقعیت این است که پناه‌بردن تیم ارگ برای کسب قدرت به یک انتخابات شکست‌خورده و ناکام نه مشروعیت سیاسی می‌آورد و نه می‌تواند کسب مشروعیت حقوقی کند. مشروعیت سیاسی به این دلیل که مشارکت مردم در انتخابات بسیار پایین بود. اشرف غنی عملا تنها دوونیم درصد رای مردم افغانستان را دارد. بسیاری از نیروهای سیاسی و تیم‌های انتخاباتی آقای غنی نتیجه را نپذیرفته و بر آن اعتراض دارد. از چشم‌انداز حقوقی نیز درست است که کمیسیون انتخابات اقای غنی را برنده اعلام کرد، اما اعلام برنده‌شدن به تنهایی مشروعیت‌زا نیست، پذیرش نتیجه از سوی رقبای انتخاباتی نیز لازمه مشروعیت است.

انتخاباتی که در افغانستان برگزار و مدیریت شد، افتضاح بود. کم‌ترین سازوکار شفافیت در آن رعایت نشد. کمیسیون‌های انتخاباتی به چالش‌های تخنیکی و قانونی که در انتخابات به‌وجود آمد، هنوز هیچ پاسخ قناعت‌بخشی نداشته‌اند. از این‌رو، مشکلات که در روند انتخابات وجود داشت و بن‌بستی که خلق شد به هیج وجه نمی‌تواند زمینه‌ی مشروعیت حقوقی را برای کسی بدهد. در طرف دیگر، تیم سپیدار و جریان‌های سیاسی همسو با آقای عبدالله مبنای حقوقی برای تشکیل حکومت ندارد. درست است که کارشان توجیه سیاسی دارد و اعتراض در برابر تقلب است، اما تشکیل حکومتی که آقای عبدالله مدعی آن است، حکومت واکنشی است. و این نوع حکومت نیز نه می‌تواند مشروعیت حقوقی داشته باشد و نه هم مشروعیت سیاسی کسب کند.

این وضعیت نتیجه‌ی ناکارآمدی نهادهای انتخاباتی است. از آغاز کار کمیسیون انتخابات بی‌برنامه و با نگرانی همراه بود. کمیسیون انتخابات نتوانست نتیجه‌ی انتخابات را درست مدیریت و شفافیت را تأمین کند. هنوز نهادهای انتخاباتی در برابر انتقادهایی که وجود دارد، برای مردم پاسخ نداشته‌اند. از دید نهادهای ناظر کار کمیسیون‌ها قابل قبول نیست. اگر کمیسیون انتخابات وضعیت را درست مدیریت و بی‌طرفی خود را حفط می‌کردند، اکنون مردم افغانستان فصل تازه از حکومت‌داری را شاهد بود. این شرمساری را مسئولان نهادهای انتخاباتی نمی‌توانند انکار کند.

واقعیت این است که افغانستان وارد فصل تازه‌ای از تنش‌های سیاسی و مشکلات جدی شد. با تحلیف‌های روز گذشته وضعیت برای هر دو طرف حیثیتی شد. تجربه نشان داده که برخوردهای حیثیتی در سیاست ویران‌گر است. منطقی این بود که پیش از هر نوع تحلیف نیروهای سیاسی به یک تفاهم می‌رسید. گفت‌وگوهای فشرده 24 ساعت گذشته و تلاش‌های دو هفته‌ نتیجه نداد و شکست خورد، معنایش این است هیچ طرفی کوتاه نیامده و پروای شرایط حساس را نداشته‌اند. امروز موعد آغاز مذاکرات بین‌الافغانی است. صلح با طالبان مهم‌ترین مسأله ملی افغانستان است. مصروف‌شدن به تنش‌های سیاسی داخلی بدون شک افغانستان را در موقف ضعیف قرار خواهد داد. این وضعیت ایده‌آل طالبان است. هیچ طرفی در چنین وضعیت نمی‌تواند حکومت کند. نیروهای سیاسی باید وضعیت دشوار را درک کنند. نه پناه‌بردن به مشروعیت ساختگی راه حل است و نه اعلام حکومت موازی. پیامد هر دو تباهی افغانستان و بربادرفتن دست‌آوردهای 18 سال گذشته در افغانستان است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *