فرشته حسینی
یکی از شعارهای کلیشهای که همواره در فضای سیاسی افغانستان مطرح میشود و تأکید بر کنشگری دارد، این است که ما خودمان باید سرمنشأ تحولات باشیم و سرنوشتمان را رقم بزنیم. برای نمونه شعر «خدا آن ملتی را سروری داد/ که تقدیرش به دست خویش بنوشت/ به آن ملت سروکاری ندارد/ که دهقانش برای دیگری کشت» یا این بخش از قرآن کریم (ان الله لا یغیرو ما بقوما حتی یغییرو ما به انفسهم) معمولا در بین خطابه رهبران، فراوان خوانده میشود. اما واقعیت امر این است که سیاستمداران افغانی، خصوصا رهبران بانفوذ این سرزمین، کمتر به این شعارها باور دارند و کاربرد این سخنان بیشتر تزیینی و عوامفریبانه بوده است.
در انتخابات پنج سال پیش، وقتی اختلافات بر سر نتایج بالا گرفت، جامعه جهانی و در رأس آن امریکا وارد میدان شد و نظام سیاسی جدید و عجیبالخلقهای بهوجود آمد و بهجای حل مسأله، صورت مسأله پاک شد. توافقنامهای امضا شد و سازمان ملل، دولت آمریکا و متحدانش نیز آن را تأیید و حمایت کردند. با این توافق بهنظر میرسید بازیگران سیاسی حوزه غیرپشتونی به رهبری عبدالله، زیر چتر حکومت وحدت ملی، مساویانه در قدرت شریک هستند. تا جایی هم واقعا عرصه برای فعالیتهای سایر اقوام مساعد شد؛ اما پس از اینکه بحران انتخاباتی خاتمه یافت، جامعه جهانی توافقنامهی وحدت ملی را تقریبا رها کرد و با این منطق که هر آنچه غنی میکند، در چهارچوب اختیارات قانونی یک رییسجمهور است، چشم بر یکهتازیهای او بست.
از طرفی بازیگران سیاسی غیرپشتون نیز نتوانستند از فرصت اشتراک در قدرت درست استفاده کنند و بازی بسیار ضعیفی از خود نشان دادند. پایگاه مردمی آنان در نبود درایت سیاسی، ضرب صفر شد؛ مجبور شدند تن به مصالحههای پیاپی دهند و دایما از مواضع خود عقب بنشینند. البته این ضعف فقط متوجه عبدالله نبوده و باید تمام تیم او را که شامل سیاسیون دانهدرشتی چون محقق و ربانی میشود نیز مسئول دانست. اگر هم گاهی عبدالله یا همتیمیهای او صدای خود را بلند کردند، سفرا در نقش میانجی دوباره ظهور کردند. البته نه برای شنیدن صدای تیم عبدالله بل در جهت دعوت او و تیمش به سازش بیشتر و خاموشی.
نیروهای سیاسی دانهدرشت غیرپشتون در کمپ غنی نیز حال و روز بهتری نداشتند. از دانش گرفته تا خلیلی، احمدضیا و دوستم که خود را برنده انتخابات میدانستند، اعتبار و نفوذ خود را بهتدریج از دست دادند؛ حتا کار به جایی رسید که دوستم عملا حذف و سپس با تحقیر به تبعید فرستاده شد.
در تحلیل این وضعیت سیاسی باید گفت، اینکه قانون اساسی افغانستان قدرتی بیحد و اندازه به رییسجمهور میدهد و شخص غنی نیز شخصیتی خودرأی دارد، قطعا در یکهتازیهای او موثر بوده ولی به باور نویسنده علت اصلی، بیباوری سیاسیون سنتی کشور به ظرفیتهای خودشان بوده که همیشه مجال کنارزدن سیاستمداران غیرپشتون و تکقطبیکردن قدرت را برای غنی فراهم کرده است.
این بازیگران سیاسی آنقدر ناشیانه و پراکنده بازی کردند که در نهایت همان کسانی که بیشترین رقابت را با اشرف غنی داشتند، پذیرای شکست شدند و از منتقد به مدیحهسرای غنی بدل شدند. امرالله صالح و عطامحمد نور دو نمونه بارز کسانیاند که به گفتههای خود پشت کرده و به تیم غنی پیوستند.
اما جریان امیدوارکنندهی چند ماه اخیر، ایستادگی رهبران برجسته حوزه غیرپشتون و عدم پذیرش نتیجهی انتخابات تقلبی است. تحلیف عبدالله حتا حامیان او را نیز شگفتزده کرد، چه رسد به سفارتخانههای غربی در کابل.
تحلیف عبدالله از سویی هزینهی حمایت غرب از غنی را بسیار بالا برد و از سوی دیگر جان تازهای به جایگاه رهبری عبدالله در بین مردم، دمید. برخلاف گذشته با وجود پادرمیانیهای زیاد غربیها و تقاضاها مبنی بر پذیرش نتیجه، عبدالله و حامیانش بعد از تحلیف نیز کوتاه نیامدند و زیر بار مصالحههایی نرفتند که به ظاهر تقسیم قدرت بود و در باطن کوتاهکردن دست و خریدن ملامت هواداران.
اینکه همواره به غربیها گفته شده حامیان عبدالله فقط بهدنبال امتیازگیری اندکی هستند و در نهایت ریاست غنی را خواهند پذیرفت تا اینجای کار اشتباه از آب درآمده است
گویا این بار رهبران مصمم هستند سرنوشت رو به زوالشان را از سر بنویسند و خودشان منشأ تغییر باشند. بازماندن راه مذاکره، متعهدماندن به منافع علیای افغانستان و کوتاهآمدنها برای یک مصالحه، همه میتوانند در دستور کار رهبران قرار بگیرند اما خط سرخ این بار این است: تصمیمها دیگر نباید زیر فشار و دیکتهی مستقیم خارجیها باشد.
+++
«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و بهویژه میان مالک و مستأجر راهاندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانههای مسکونی میخواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالیکه میدانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام دادهاند، تأکید میکنند که کرایههای ماهوار خانهها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آنرا با دوستان خود شریک سازید: