یاسر با موبایل همراهش همیشه خبرهای جنگ و صلح افغانستان را دنبال میکند. در این میان همانقدر که از خواندن رویدادهای جنگ و خشونت ناراحت میشود، بههمان اندازه از شنیدن خبرهای صلح هم حالش به هم میخورد. خبرهایی که به او میگوید، دولتی که زیر سایهی حاکمیت آن بزرگ شده و قربانی داده، حالا بدون توجه به خواست و نظر او عاملان قتل پدرش را آزاد و با آنها صلح میکند.
در کنار یاسر، هزاران قربانی دیگر جنگ هم فکر میکنند که حقوق آنها در این صلح احتمالی زیر پا گذاشته میشود. آنها دستکم در جنگهای دو دههی اخیر گروههای مختلف شورشی بهویژه گروه طالبان با نیروهای حکومت افغانستان و نیروهای امریکایی قربانی دادهاند و حالا که حرف به صلح رسیده، هم طرفهای جنگ آنها را نادیده گرفته و هم جامعه آنها را فراموش کرده است.
از زمانی که مسألهی توافق صلح با طالبان رقم خورده، گروههای مختلف اجتماعی برای حفظ ارزشهای حقوق بشری و دستاوردهای دورهی پساطالبانی در قالب راهاندازی کارزارهایی در فضای مجازی، برپایی اعتراضهای خیابانی، صدور بیانیه و ابراز نگرانی در رسانهها دادخواهی کردهاند. اما در این میان دادخواهی برای حقوق قربانیان جنگ اغلب فراموش شده است.
مریم حسینی، 25 ساله که خواهر بزرگترش را حدود سه سال پیش در یک حملهی انفجاری گروه طالبان در کابل از دست داده است، میگوید صلحی که در آن حقوق قربانیان جنگ نادیده گرفته شود، برای او چیزی جز پا گذاشتن روی «خون» قربانیان معنای دیگری ندارد. نجیبه حسینی، خواهر بزرگتر مریم حسینی که تازه مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی فنآوری معلوماتی از جاپان گرفته بود، در ماه اسد سال 1396 خورشیدی بر اثر انفجار یک موتر بمبگذاریشده در کابل، همراه با 30 تن دیگر کشته شد. اغلب این کشتهشدگان کارمندان وزارت معدن افغانستان و عابران بودند. پس از این حمله، گروه طالبان مسئولیت آن را به عهده گرفت.
مریم حسینی میگوید وقتی خبر صلح و آزادی زندانیان گروه طالبان را میشنود، غم و غصهی از دستدادن خواهرش نجیبه در دل او سنگینی میکند: «همه از شنیدن این خبرها ظاهرا خوشحال میشوند ولی من با خود میگویم دولت چطور میتواند روی خون قربانیان پا بگذارد و کسانی را آزاد کند که عامل بسیار از جنایتها هستند. اینها باید مورد پیگرد عدلی و قضایی قرار بگیرند.»

دولت امریکا و گروه طالبان پس از 18 ماه مذاکره، در یک اقدام تاریخی در 10 حوت 1398 در دوحهی قطر، توافقنامهی صلح امضا کردند. براساس این توافقنامه، تمام نیروهای امریکایی در جریان 14 ماه از افغانستان بیرون میشوند و مرحلهی دیگری از گفتوگوهای صلح میان دولت افغانستان و طالبان آغاز میشود. پیششرط آغاز این گفتوگوها، آزادی 5 هزار زندانی طالبان از زندانهای دولت افغانستان در بدل آزادی هزار زندانی دولت از جانب طالبان است. تا هنوز دولت افغانستان 432 زندانی طالب را در چهار دوره آزاد کرده و در مقابل گروه طالبان 60 زندانی دولت را در سه دور آزاد کرده است.
کبلشاه 53 ساله، در خشونتهای چهار دههی گذشته، سه عضو خانواده و پای راست خود را از دست داده است. یک برادر 18 ساله و یک برادرزادهی 15 سالهی خود را در سال 1367 خورشیدی در ولایت پروان بر اثر انفجار مین بهجامانده از نیروهای شوروی از دست داده و یک برادر 24 سالهاش در ماه ثور 1396، قربانی یک حملهی انفجاری در مکروریان کابل شده است: «برادرم سلمان بود. ساعت 8 و 30 دقیقهی صبح 2 ثور وقتی به طرف کار خود میرفت و بر اثر حمله انتحاری که توسط طالبان صورت گرفت، کشته شد.»
این قربانی جنگ میگوید که از نادیدهگرفتهشدن حقوق قربانیان در روند صلح نگران است و اگر دولت در پی صلح واقعی است باید خواستهای قربانیان را در نظر بگیرد. یکی از خواستهای مهم او حضور قربانیان جنگ در گفتوگوهای صلح است: «بدون قربانیان جنگ، کسی دیگر نمیتواند از حقوق آنها دفاع کند. ما قربانیان نباید فراموش شویم.»
فعالان حقوق بشر با ابراز نگرانی میگویند در صورتی که خواست قربانیان در روند گفتوگوهای صلح نادیده گرفته شود و عدالت تأمین نشود، توافق صلح با گروه طالبان، سبب قطع جنگ و خشونت در افغانستان نخواهد شد.

اینکه چرا قربانیان جنگ در روند صلح با طالبان کنار گذاشته میشود، جواد زاولستانی، رییس اجرایی سازمان حقوق بشر و دموکراسی افغانستان در گفتوگویی با اطلاعات روز سه مورد عمده را برمیشمرد: عاملان قربانیان هنوز تصمیمگیرندگان این پروسهاند؛ دومین عامل سیاسیشدن بیش از حد مسألهی قربانیان است؛ مسألهی سوم یک نوع کوتهنگری در بین پالیسیسازان مرتبط به افغانستان است، پالیسیسازانی که معتقدند برای رسیدن به صلح باید خواستهای قربانیان و مسألهی عدالت را کنار بگذارند.
آقای زاولستانی معتقد است که روند صلح با رویکرد فعلی آن موفق نخواهد شد، زیرا عوامل اصلی منازعه و تداوم آن بررسی نشده است. به گفتهی او برای برقراری صلح پایدار لازم است که بازیگران صلح چند گام به عقب گذاشته و زمینههای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی منازعات دوامدار افغانستان را بررسی کنند و روند صلح را به یک مسألهی همگانی تبدیل کنند؛ طوریکه از پایینترین تا بالاترین سطح جامعه خود را شریک آن بدانند و حرف خود را بگویند: «به همین خاطر پروسهی صلح با عجله نمیشود. این پروسه یک پروسهی دوامدار باید باشد که از پایین به بالا جریان پیدا کند و در تمام سطح بچرخد، تصفیه و صحبت شود. وقتی به مرحلهی پختگی رسید، طوریکه بتوانیم از آن نتیجهای بگیریم بهعنوان یک روند صلح ملی اجرایی شود.»

در سال 1384 در شبوروزهای که خانوادهی یاسر منتظر رسیدن مسافرشان از فراه بود، خبر تلخی دریافت کرد؛ موتر حامل پدر 36 سالهی یاسر قبادیان که مهندس جادهسازی بود در فراه به مین کنار جادهای طالبان برخورده بود و همراه با همکاران هندی، بنگلادشی و فرانسویاش کشته شده بود. او کارمند یک شرکت آسترالیایی بود که جادهی قندهار-هرات را آسفالت و بازسازی میکرد.
کوثر وقتی پدر را از دست داد، یک سال و چند ماه سن داشت. او در کنار یاسر بزرگ شد و درس خواند. وقتی صنف نهم بود و علاقهی شدیدی به دانشگاه داشت، همراه یاسر در آموزشگاهی در غرب کابل برای آمادگی کانکور اسمنویسی کرد. یک هفته و چند روز از آغاز درس میگذشت که یاسر این بار خواهر 14 سالهاش را از دست داد. برای یاسر در آن سن و سال مرگ پدر بهعنوان یک رویداد غمانگیز زندگی، قابل درک نبود اما 13 سال بعد مرگ خواهرش کوثر، دردناکترین رویداد زندگیاش را رقم زد.

برای یاسر قبادیان و هزاران قربانی دیگر جنگ و خشونت اگر حقوق آنها تأمین نشود، معنای صلح و جنگ تفاوت زیادی از هم نخواهد داشت؛ آنها در هر صورت یک قربانی خواهند بود و به گفتهی خودشان این بار قربانی صلح تحمیلی خواهند شد. یاسر میگوید که قربانیان باید بهطور مستقیم در گفتوگوهای صلح نماینده داشته باشند، چون آنچه را یک فرد قربانی دیده و تجربه کرده، کسی دیگری نمیتواند آن را درک کند.
مریم حسینی هم میگوید از آنجایی که تا اکنون قربانیان جنگ از روند صلح کنار گذاشته شده، نگران روزی است که عاملان قتل خواهرش، جزو از حکومت باشد و برای آنها تصمیم گیری کند: «امیدوارم هیچ وقت چنین صحنهای را نبینم که عاملان قتل خواهرم در دولت باشد و برای ما تصمیم بگیرد.»
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید که با توجه به تجربهی مصالحهی دیگر کشورها، حضور مستقیم قربانیان جنگ در گفتوگوهای صلح بهگونهی الزامی نبوده اما این کمیسیون روی طرحی کار میکند که قربانیان جنگ افغانستان در مذاکرات صلح حضور داشته باشند.
ذبیحالله فرهنگ، مسئول روابط عمومی کمیسیون حقوق بشر میگوید که پس از تکمیل این طرح، آن را به تیمهای مذاکرهکننده و رسانهها میسپارند. آقای فرهنگ افزود که کمیسیون حقوق بشر انتظار دارد که عدالت بر سلبکنندگان حقوق بشری مردم افغانستان که شامل تمام طرفین جنگ میشود، بهگونهی عادلانه تأمین شود: «دسترسی قربانیان جنگ به عدالت یکی از مهمترین نگرانیها در امر مذاکرات صلح است. به این معنا اگر این مهم نادیده گرفته شود و یا عدالت بر عاملان نقض حقوق بشر فراموش شود، به هیچ وجه صلح دایمی، واقعی و عدالتمحور بوده نمیتواند. میشود نام آن را هر چیزی دیگر گذاشت جز صلح.»
بر پایهی آمار این کمیسیون در جریان یک دهه از سال 2009 تا 2019 میلادی بیش از 86 هزار و 800 غیرنظامی در افغانستان کشته و زخمی شدهاند. سازمان حقوق بشر و دموکراسی افغانستان میگوید که بهطور غیرمستقیم تمام جمعیت افغانستان از جنگ متأثر شده، ولی شمار قربانیان جنگ افغانستان خیلی بیشتر از این آمار است. جواد زاولستانی، رییس اجرایی این سازمان میگوید براساس برآوردهای متعدد از سال 1357 به بعد نزدیک به چهار میلیون نفر در افغانستان قربانی جنگ شدهاند.
در ماه مارچ 2020، دیوان بینالمللی کیفری در لاهه مجوز آغاز تحقیقات در مورد جنایات جنگی در افغانستان را صادر کرد. اعلام این خبر بسیاری از مدافعان حقوق بشر و قربانیان جنگ را امیدوار کرده تا از این طریق عدالت در خصوص قربانیان جنگ تأمین شود. براساس این فرمان عملکرد تمام طرفهای جنگ افغانستان بهشمول گروه طالبان، نیروهای امریکایی و نیروهای دولت افغانستان (پس از ماه می سال 2003 که دولت افغانستان عضویت این دادگاه را دریافت کرده) بررسی خواهد شد.
کمیسیون حقوق بشر میگوید که این اقدام دادگاه بینالمللی کیفری امیدوارکننده اما گام کوچکی برای رسیدگی به نقض گستردهی حقوق بشری و تأمین عدالت در افغانستان است، زیرا از لحاظ زمانی فقط پروندههایی را بررسی میکند که بعد از سال 2003 اتفاق افتاده باشد و از طرفی روشن نیست که این نهاد روی چه مواردی از نقض حقوق بشر تحقیق خواهد کرد. این کمیسیون معتقد است که باید دستگاه عدلی و قضایی دولت افغانستان به توانایی و ظرفیت لازم دست یابد تا تمام موارد نقض حقوق بشری را بهگونه همهجانبه بررسی و رسیدگی کنند. ذبیح الله فرهنگ، مسئول روابط عمومی این کمیسیون می گوید: «متأسفانه ما هنوز فاصله زیادی داریم که نظام قضایی کشور به همه موارد رسیدگی کند. اما دادخواهی ما در این زمینه ادامه پیدا میکند.»
تا حالا که بیش از 40 روز از توافق صلح امریکا و گروه طالبان میگذرد، گفتوگوهای رو در رو میان هیأت مذاکرهکنندهی دولت افغانستان و نمایندگان گروه طالبان شکل نگرفته است. دولت افغانستان یک هیأت 21 نفری را برای مذاکره با گروه طالبان تشکیل داده اما کشمکش دو تیم انتخاباتی اشرف غنی و عبدالله عبدالله روی نتیجهی انتخابات و عدم رهایی کامل پنج هزار زندانی طالب و یکهزار زندانی دولت، سبب شده که مذاکرات میان دولت و طالبان به تأخیر بیفتد.
سرانجام این مذاکرات دیر یا زود آغاز خواهد شد، اما در صورتیکه حقوق قربانیان جنگ تأمین نشود، صلح برای آنها رخ دیگر جنگ خواهد بود. یاسر قبادیان میگوید: «اگر مذاکرات صلح همینطور ادامه پیدا کند، من بهعنوان یک قربانی جنگ نمیتوانم عاملان کشتهشدن پدرم را تحمل بکنم. نمیتوانم آرام بنشینم درحالیکه قاتلان پدرم برای من تصمیم سیاسی بگیرند. این مسأله سبب میشود که پایداری این صلح احتمالی از بین برود. زیرا در صورتیکه به مسألهی قربانیان پرداخته نشود، گروههای کوچکی شکل میگیرد که همه عقدههای فروخورده دارند و بهدنبال انتقام هستند.»

+++
«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و بهویژه میان مالک و مستأجر راهاندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانههای مسکونی میخواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالیکه میدانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام دادهاند، تأکید میکنند که کرایههای ماهوار خانهها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آنرا با دوستان خود شریک سازید: