کمربند و راه چین در افغانستان

کمربند و راه چین در افغانستان

دیشیکا ایلاپاتا
مترجم: سمیع‌الله مهدی

آشکار است که در حال حاضر ابتکار کمربند و راه چین بزرگ‌ترین و بلندپروازانه‌ترین پروژه‌ی اتصال در جهان است. ابتکار کمربند و راه زمینه‌ی راه‌اندازی پروژه‌های متعدد را در مسیر کمربند زمینی و راه بحری خود فراهم می‌کند. این برنامه‌ها چین را با مهم‌ترین بازارهایش در اروپا، آسیا و فراتر از آن وصل خواهد کرد. افغانستان می‌تواند به‌عنوان نقطه‌ی وصل حیاتی برای دست‌یابی به این بازارها عمل کند. چین، پیوسته از افغانستان خواسته است تا همچون بازیگر کلیدی در میان آسیای مرکزی و جنوبی نقش ایفا کند. افغانستان، به‌دلیل شرایط جنگی‌اش، در ابتدا از ابتکار کمربند و راه بیرون مانده بود. اما، در این اواخر چین علاقه‌ی بیش‌تر برای شامل‌کردن افغانستان در این پروژه به سبب نقش محوری‌ این کشور در اتصال بازارهای چین به آسیا، اروپا و شرق افریقا، نشان داده است.

چشم‌انداز در حال ظهور صلح در افغانستان، به‌عنوان لحظه‌ای از فرصت برای چین است تا در زمینه‌ی پروژه‌های زیربنایی مرتبط به ابتکار کمربند و راه سرمایه‌گذاری کند. موقعیت ژیواستراتژیک افغانستان در چهارراه منطقه آن را تبدیل به کوتاه‌ترین مسیر اتصال آسیای مرکزی و جنوبی، چین و شرق میانه تبدیل کرده است و دسترسی به بحر عرب را آسان می‌کند. افغانستان می‌تواند به چهارراه حیاتی اتصال منطقه‌ای مبدل شود و از خود ظرفیت تبدیل‌شدن به نقطه‌ی کانونی ابتکار کمربند و راه را نشان دهد. بنابرآن، فرصت‌های توسعه و زیربناهای در حال زایش که حکومت افغانستان از آن سخن می‌گوید، به‌شمول راه‌های آهن، با توجه به موقعیت مرکزی آن، با بلندپروازی‌های چین برای کشاندن افغانستان در مسیر شبکه‌ی بین‌المللی کمربند و راه هم‌سو است. علاوه‌برآن، نبود زیربناهای مصئون و فراوانی منابع طبیعی (به‌ویژه منرال‌ها و فلزهای کمیاب)، افغانستان را برای دریافت سرمایه‌گذاری‌های چین مساعد می‌کند، اما در عین حال خالی از خطر نیست.

بنابرآن، این بهترین زمان برای افغانستان است تا سرمایه‌گذاری‌های خارجی چین، به‌ویژه در زمینه‌های توسعه‌ی زیربناهای راه‌های آهن و پروژه‌های اکتشاف گاز و نفت را به‌سوی خود بکشاند. در مقابل، همزمان به این‌که افغانستان خود را به‌عنوان مرکز توسعه‌ی اقتصادی در آسیا احیا می‌کند، این روند سبب رشد بیش‌تر اتصال منطقه‌ای و تحکیم امنیت و ثبات در این کشور خواهد شد. کابل، پروژه‌های چون خط آهن ترانسپورتی خاص افغانستان-چین را به راه انداخته است. این خط که افغانستان را از مسیر ازبیکستان و قزاقستان به چین وصل می‌کند، در نتیجه‌ اتصال منطقه‌ای را به‌عنوان یک اولویت وارد سیاست خارجی این کشور خواهد کرد. در کنار آن، شامل‌کردن افغانستان در دهلیز 62 میلیارد دالری اقتصادی چین پاکستان (CPEC) که برجسته‌ترین پروژه‌ در زیر چتر ابتکار کمربند و راه است، برای هردو جانب سودآور خواهد بود. مبلغ چشم‌گیر در پروژه‌های زیربنایی و انرژی پاکستان سرمایه‌گذاری شده است. جاده‌ها و راه‌های آهن جدید برای وصل شمال به بندر گوادر، که قرار است همچون گره‌گاه اتصال و مهم‌ترین نقطه‌ی وصل برای انتقال انرژی از شرق میانه به غرب چین عمل کند، روی دست است. چین از رابطه‌ی محکم میان خود با پاکستان می‌تواند برای تشویق آن کشور برای شامل‌کردن افغانستان در پروژه‌ی CPEC استفاده کند تا گسترش ابتکار کمربند و راه در منطقه را آسان کند. بنابرآن، نقش چین در اولویت‌بندی پروژه‌های CPEC ممکن است اهداف اقتصادی افغانستان و پاکستان را با هم نزدیک سازد و در آینده سبب تقویت برنامه‌های استراتژیک چین در منطقه شود.

به‌‌رغم مناسبات نزدیک چین و پاکستان، روابط افغانستان و پاکستان پیچیده بوده که نیاز به بهبود و کاهش خصومت‌ دوجانبه دارد. اگر چنین نشود، نبود همکاری منطقه‌ای ممکن است مشکل بزرگ‌تر برای چین ایجاد کرده و در نهایت مدیریت وضع شکننده موجود را دشوارتر کند. پاکستان، برای افغانستانِ محاط در خشکی، کوتاه‌ترین مسیر به بحر را فراهم می‌‌کند. از این‌رو، شامل‌شدن افغانستان در CPEC دسترسی آسان و مستقیم افغانستان به بازارهای چین از مسیر بندر گوادر را مطمئن می‌سازد.

امنیت افغانستان برای توسعه‌ی موفقانه‌ی ابتکار کمربند و راه چین در منطقه، حیاتی است. افغانستان از سال‌های 1970 غرق در منازعه بوده که سبب تخریب گسترده‌ی زیربناها و اقتصادش شده است. تضمین امنیت پروژه‌های زیربنایی، بنابر بی‌باوری سرمایه‌گذاران، سخت به‌نظر می‌رسد و موانع دیگری چون تروریزم داخلی و منطقه‌ای سرمایه‌گذاری را دشوار می‌کند. شکنندگی امنیت افغانستان ادامه‌ی حیات پروژه‌های اقتصادی و زیربنایی در این کشور و منطقه‌ی پیرامونش را با خطر روبه‌رو کرده است.

قتل فرمانده ایرانی، قاسم سلیمانی، توسط امریکا، مزید بر علت در برابر پیشرفت ابتکار کمربند و راه است و بدون شک سبب ایجاد مشکلات در افغانستان و پاکستان شده و شرایط جیوپولتیک در حوزه‌ی خلیج را بدتر خواهد کرد. چین، با انگیزه‌ی ایجاد فضای امن برای توسعه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها در مسیر کمربند و راه، علاقه‌مند تشویق روند صلح میان طالبان و حکومت افغانستان بوده است. روشن است که چین نمی‌خواهد منطقه‌ی پیرامون بندر گوادر بی‌ثبات باشد. اما انتقام‌جویی ایران از امریکا می‌تواند تأثیر منفی روی امنیت منطقه بگذارد و به بلندپروازی‌های کمربند و راه چین صدمه برساند.

به‌نظر می‌رسد با وجود سیاست عدم دخالت چین، این کشور تلاش دارد با استفاده از روابط تجاری‌اش با طالبان و ابزارهای دیپلماتیک، در روند صلح میانجی‌گری کرده و طالبان را برای گفت‌وگو با حکومت افغانستان تشویق کند. در مقابل، این به‌عنوان گام مهم برای بهبود وضع امنیتی منطقه خواهد بود که در آینده سبب افزایش فرصت‌های توسعه، رفاه و رشد درازمدت افغانستان خواهد شد. در کنار آن، به‌عنوان پشتیبان روند صلح افغانستان، چین خود را در مقایسه با امریکا و دیگر جهت‌های دخیل در افغانستان، به‌عنوان میانجی و حامی قابل اعتماد برای رشد افغانستان مطرح می‌کند.

در ابتکار کمربند و راه، افغانستان برای چین یک اولویت است. در صورتی که چین در گفت‌وگوهای صلح میان طالبان، افغانستان و پاکستان نقش بازی کند، به نفوذ بیش‌تر در منطقه دست خواهد یافت تا بیش‌‌تر به‌سوی اهداف خود برای پیش‌برد کمربند و راه که یکی از انگیزه‌های اصلی چین در تلاش برای صلح افغانستان است، گام بردارد. به‌رغم خطرهای موجود، به‌نظر می‌رسد که چین به تجارت و سرمایه‌گذاری در افغانستان تا زمانی رسیدن به ثبات، با احتیاط ادامه خواهد داد.

***

چین، همسایه‌ی ما و یکی از دو قدرت بزرگ جهان، در حال گسترش نفوذ اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود در حوزه‌های آسیای میانه و جنوب آسیا است. این کشور با راه‌اندازی پروژه‌ی بلندمدت کمربند و راه «BRI» و احیای راه باستانی ابریشم هوای تسلط بر شاهراه‌های اقتصادی ایروشیا، شرق میانه، افریقا، حوزه‌ی دریای جنوب چین و حتا امریکای جنوبی را در سر دارد. افغانستان، از لحاظ حغرافیایی در میان شاهراه‌ زمینی «کمربند» و بزرگ‌راه بحری «راه» افتاده است. با خروج زودرس نیروهای امریکایی و هم‌پیمانان غربی‌اش از افغانستان، نقش کشورهای منطقه، به‌ویژه چین، احتمالا تعیین‌کننده‌تر از هر زمانی دیگر می‌شود؛ اما شناخت حلقات دیپلماتیک، دانشگاهی، رسانه‌ها و افکار عامه‌ی افغانستان از این «ابرهمسایه» چیست؟ تا چه حد سیاست خارجی آن کشور پیرامون آسیای میانه و جنوب آسیا برای ما قابل فهم است؟

با ترجمه و نشر مقاله‌های اکادمیک که بیش‌تر در حوزه‌های دانشگاهی و یا مراکز معتبر پژوهش تولید شده‌اند، تلاش داریم روزنه‌‌ای برای مخاطبان در شناخت چین و برنامه‌های آن کشور برای منطقه و کشورما بگشاییم. ارزش علمی، تازگی، بی‌طرفی و عمق تحلیل مقاله‌ها، معیارهای انتخاب ماست. آقای سمیع مهدی، خبرنگار و استاد دانشگاه کابل، پذیرفته است که هفته‌ی یک مقاله برای نشر در این بخش به اطلاعات روز بفرستد. البته این کار پاک از اشتباه و کوتاهی نخواهد بود و در این مسیر نیاز به نقد و رهنمایی کسانی که این ستون را دنبال می‌کنند داریم.