کمتر از یک هفته مانده به برگزاری نشست استانبول، کمیتهی تهیه و توحید پیشنویس طرح صلح افغانستان نتیجهی کار خود را آماده کرده و به داکتر عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحهی ملی سپرده است. آقای عبدالله در صفحهی رسمی فیسبوک خود نوشته است که «پیشنویس طرح صلح که پس از تحلیل و توحید طرحهای مطرحشده در رابطه به صلح، تهیه شده بر حفظ و تقویت نظام جمهوری، حقوق شهروندی، حقوق بشر، آزادی بیان، رسانهها، انتخابات، نهادهای ملی و ختم دایمی جنگ تأکید دارد.»
در همین حال عنایتالله بابر فرهمند، معاون نخست شورای عالی مصالحهی ملی گفته است که این پیشنویس «بعد از تأیید اعضای شورای رهبری بهعنوان طرح واحد حوزه جمهوریت در نشست استانبول مورد بحث قرار خواهد گرفت.»
همزمان با این امرالله صالح، معاون اول رییسجمهور دیروز در نشستی گفته است که برای نشست استانبول سه آجندای مهم برای بحث پیشبینی شده است. به گفتهی او، «توافق روی ارزشها»، «آتشبس» و «ایجاد حکومت صلح» از آجنداهای پیشبینیشده برای نشست استانبول است؛ نشستی که قرار است در ۱۶ اپریل برای ده روز در ترکیه برگزار شود.
این گفتهها و تکمیلشدن پیشنویس طرح صلح در حالی مطرح است که یک روز پیش زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی امریکا برای صلح افغانستان در سفری به کابل با رییسجمهور اشرف غنی و عبدالله عبدالله بهصورت جداگانه دیدار کرد. در این دیدارها روی آمادگیها برای برگزاری نشست استانبول و ارائه طرح واحد از سوی جمهوری اسلامی افغانستان در این نشست صحبت شده است.
نشست استانبول حدود شش ماه پس از آغاز رسمی مذاکرات مستقیم میان جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان در دوحه قطر برگزار میشود. این نشست در واقع براساس طرح جدید ایالات متحده امریکا قرار است برگزار شود و انتظار میرود دولت، رهبران سیاسی و طالبان با میزبانی، تسهیلگری و میانجیگری سازمان ملل متحد، ترکیه و قطر در آن بر سر یک توافق سیاسی برای پایان منازعه توافق کنند.
در افغانستان چشمها به سوی این نشست دوخته شده است و پرسشها و نگرانیهای زیادی در خصوص آن مطرح است. چه این که در شش ماه اخیر موضوع صلح افغانستان اما و اگرهایی نیز داشته است. اهمیت نشست استانبول برای صلح افغانستان، فرصتها و چالشهای آن و از جمله این که برآیند این نشست چه چیزی باید باشد، از جمله موارد پرسش برانگیز است.
اهمیت نشست
همزمان با به بنبسترسیدن مذاکرات مستقیم میان هیأتهای جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان در دوحه، در افغانستان رهبران حکومت منتظر معلومشدن سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری امریکا بودند. انتظار حکومت افغانستان این بود که در صورت پیروزی جو بایدن، موضع امریکا در قبال صلح نیز تغییر میکند و راهی را که دونالد ترمپ، رییسجمهور پیشین امریکا با طالبان طی کرده بود، در اداره بایدن رهرو نخواهد داشت. اما نامهی وزیر خارجه امریکا به اشرف غنی و عبدالله عبدالله آب سردی بر این انتظار ریخت. امریکا طرح جدیدی را مطرح کرد که به پیروی از آن نشستی در استانبول برگزار میشود.
پیشتر عبدالله عبدالله در یک گفتوگوی اختصاصی با بیبیسی گفته بود که نشست استانبول سرنوشت آینده افغانستان را رقم میزند. حالا دیدگاهها و خواستههای گوناگون مطرح است. عدهای انتظار دارند که نشست استانبول نظم سیاسی موجود در افغانستان را متحول کرده و در واقع ساختار نظام متمرکز کنونی را به ساختار نظام سیاسی غیرمتمرکز تغییر دهد. در سوی مقابل نیز تلاشهایی در جریان است تا ساختار نظام کنونی حفظ شود و در استانبول روی برقراری آتشبس و ختم جنگ در کشور توافق شود.
عمر صمد، سفیر پیشین افغانستان در فرانسه و عضو ارشد مرکز آسیای جنوبی شورای آتلانتیک به این باور است که نشست استانبول یک فرصت تاریخی برای افغانستان است. او در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «تاریخی بودن این نشست به اشتراک تمامی اطراف ذیدخل، به محتوا و نتیجهی بهدستآمدهی آن ارتباط ميگيرد. اگر راه را برای تأسیس یک حکومت مشارکتی یا موقت و کاهش خشونت و تبادلهی اسرا و چند فقره از مطالبات جانبین باز کند، میتوان آنرا یک نشست تاریخی قلمداد نمود.»
نیشانک موتوانی، پژوهشگر مسایل افغانستان که در مورد محورهای درگیری، امنیت و دیپلماسی متمرکز بر افغانستان کار میکند، نیز به این باور است که مطرحبودن آیندهی سیاسی افغانستان و بقای نظام جمهوری، نشست استانبول را به یک فرصت تاریخی تبدیل میکند. او در پاسخ به سوال اطلاعات روز که چرا نشست استانبول یک فرصت تاریخی است، میگوید: «روند صلح افغانستان نیز از این جهت غیرعادی است که در آن مسأله رفتارهای بدخواهانه پاکستان و اینکه چگونه اهداف تجدیدنظرطلبانه اسلامآباد به افغانها آسیب رسانده است، نادیده گرفته میشود و این روند به جای پرداختن به این مسایل، با اسلامآباد بهعنوان طرفی برخورد میکند که حق دارد از یک سازمان تروریستی برای براندازی و سرکوب یک کشور مستقل استفاده کند.»
انتظارها از نشست استانبول
هنوز مشخص نیست که شرکتکنندگان نشست استانبول در چه سطحی قرار دارند و اگر آنان در این نشست به توافقی دست یابند، آیا فیصلهی آنها برای همه قابل پذیرش خواهد بود یا خیر. عدهای این نشست را با نشست بن در سال ۲۰۰۱ مقایسه میکنند که در آن بنیاد نظام جدید در افغانستان با حضور چند گروه سیاسی گذاشته شد. این گروه به این باورند که نشست استانبول میتواند آغاز یک فصل جدید در تاریخ افغانستان باشد.
پیشتر منابعی به روزنامه اطلاعات روز گفته بودند که تأکید بر قطع جنگ و برقراری صلح بهعنوان خواست سراسری همهی افغانها، تلاش و همکاری مشترک برای ایجاد یک افغانستان اسلامی، متحد و دموکراتیک، توافق بر سر دین اسلام بهعنوان دین رسمی دولت و مردم افغانستان، ایجاد حکومت همهشمول و اشتراکی و قانون اساسی مدون، حرکت به سمت اعلام آتشبس و در موازات با آن ایجاد یک حکومت انتقالی/عبوری صلح که به یک حکومت دایمی منجر شود، بخشی از اصول مورد توافق بهعنوان اساسات مذاکرات در استانبول است.
داکتر محمدنعیم، سخنگوی هیأت مذاکرهکننده طالبان و عضو این هیأت به روزنامه اطلاعات روز میگوید که «هر نشستی که باعث استقلال کشور و به میانآمدن یک نظام اسلامی مستقل و قوی شود، مهم است و ما از کنفرانس ترکیه اگر برگزار گردد، همین توقع را داریم.»
عمر صمد میگوید نخستین انتظار از نشست استانبول این است که در آن تمامی جوانب سیاسی و نظامی عمده و رهبران مطرح کشور تحت پوشش سازمان ملل متحد و کشورهای ذیدخل شرکت کنند و نشست در زمان معین برگزار گردد. او میافزاید: «آجندای آن با اتفاق نظر تأیید و مورد بحث آزاد قرار گیرد و بالاخره این نشست نتیجهی ملموس داشته باشد تا با پیشرفت در روند صلح، در افغانستان خشونت کاهش یابد و زمینه برای آغاز دورهی انتقالی و مذاکرات جدی دربارهی آینده کشور میسر گردد.»
اما نیشانک موتوانی به این باور است که در نشست استانبول فشار بیشتر بر حکومت افغانستان برای پذیرفتن شرایطی که امریکا و متحدانش پیشنهاد کردهاند، اعمال خواهد شد. یکی از این شرایط به گفتهی او، انحلال حکومت افغانستان است، درحالیکه در جانب مقابل، گروه طالبان با چنین شرایطی از جانب طرفها روبهرو نیست. او در این مورد میگوید: «روندی که احتمالا منجر به انحلال حکومت افغانستان میشود و نقشه راه را برای ورود طالبان به میدان سیاسی هموار میسازد و طالبان از شرایط بهوجودآمده برای قاپیدن قدرت استفاده خواهند کرد.»
گروه طالبان تاکنون موضع روشن در قبال آیندهی سیاسی افغانستان نداشته است. هرچند این گروه برپایی یا تشکیل دولت اسلامی را خواستهی اصلی خود میداند و بارها به آن اذعان کرده اما تعریف روشنی از حکومت اسلامی یا نظام اسلامی ارائه نکرده است. اکنون که نشست استانبول در راه است، برخی از آگاهان به این باورند که در نشست ترکیه طالبان دستکم سه هدف عمده خواهند داشت.
نیشانک موتوانی میگوید که «جدول زمانی مشخص برای خروج تمام نیروهای امریکایی و خارجی از افغانستان»، «وادارکردن ایالات متحده و شرکایش به یک توافق سیاسی مبنی براینکه تنها راه دستیابی به صلح در افغانستان انحلال حکومت فعلی اشرف غنی است» و «بهدست آوردن یک توافقنامهی سیاسی از حکومت ایالات متحده که روند انحلال حکومت افغانستان را آغاز کند و به جای آن یک حکومت انتقالی را با حضور طالبان در تمام شاخههای آن، روی کار آورد» سه هدف اصلی طالبان در این نشست خواهد بود.
دفاع از ارزشهای مشترک: آیا امکان پیروزی وجود دارد؟
زلمی خلیلزاد در سفر اخیرش از رهبران سیاسی افغانستان خواسته است که در نشست استانبول با طرح واحد شرکت کنند. شورای عالی مصالحهی ملی نیز تاکید دارد که حوزه جمهوری اسلامی افغانستان با طرح واحد در نشست استانبول شرکت میکند اما منابعی به اطلاعات روز گفتهاند که جمهوری اسلامی افغانستان قرار است با سه طرح به این نشست برود: طرح توحیدشدهی جناحهای سیاسی از طرف شورای عالی مصالحهی ملی، طرح حزب اسلامی افغانستان به رهبری گلبدین حکمتیار و طرح صلح حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری صلاحالدین ربانی.
نگرانی اساسی در این خصوص تعدد طرحها است. باورها بر این است که پراکندگی طرحها در طرف مقابل طالبان، حوزه جمهوری را در مذاکرات آسیبپذیر میسازد. عمر صمد، سفیر پیشین افغانستان در فرانسه استدلال میکند که «جانب جمهوریت با یک اندازه تنوع و تفاوتهای در سلیقه و در راه و روشی که دارد، ضرورت به اجماع قویتر و هدفمندتر دارد تا از موقف و ارزشهای مشترک و مردمی دفاع کرده بتواند.»
او در پاسخ به این پرسش که جانب جمهوریت چه طرحی داشته باشد، میگوید: «طرح طرف جمهوریت نه تنها که باید افکار عامه و خواهشات مردمی را دقیقتر انعکاس بدهد بلکه باید با نگهداشت توازن و منافع کشور، با موقف همگانی کشورهای مطرح نیز در تضاد جدی قرار نگیرد. این طرح و طرح طالبان هر دو باید راهگشای دور دوم و قدمهای بعدی روند مذاکرات بالای جزئیات باشند و سر نقشهی راه و موعد آن به توافق برسند.»
در جریان شش ماه پس از شروع مذاکرات مستقیم میان جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان روشن شده است که موضعگیریهای دو طرف در خصوص رسیدن به صلح تاکنون از همدیگر بسیار فاصله دارد. یک طرف روی برقراری آتشبس بهعنوان نخستین موضوع مذاکرات تاکید دارد و طرح دیگر بر رسیدن به توافق بر سر نظام آیندهی سیاسی و سپس آتشبس دایمی بهعنوان آخرین گزینه روی میز. همین فاصله نگرانیهایی را در خصوص نتیجهی نشست ترکیه نیز خلق کرده است.
حالا پرسش این است که چه عواملی منجر به کامیابی نشست و چه عواملی منجر به شکست آن خواهد شد. عمر صمد به این باور است که «حضور همه جناحهای مطرح و جامعهی بینالمللی به میزبانی یک کشور بااعتبار مانند ترکیه یقینا که ممد قرار میگیرد ولی از همه مهمتر ارادهی سیاسی جوانب ذیدخل برای تأمین صلح و ختم جنگ همراه با یک طرح و نقشهی راه عملی و منصفانه میتواند این نشست را به موفقیت برساند.» به باور او، در مقابل «نبود ارادهی قوی و یا از خودگذری و یا عدم انعطافپذیری سیاسی که هدف آن تخریب روند صلح باشد و منافع ملی و مصالح مردم را مد نظر نداشته باشد، باعث ناکامی خواهد شد.»
نیشانک موتوانی میگوید که امیدواریها نسبت به نتایج نشست ترکیه اندک است «زیرا حکومت افغانستان برای بقا میجنگد. با اینحال اگر طیف وسیعی از بازیگران دخیل در روند صلح افغانستان در کمک به افغانستان برای داشتن آینده بهتر جدی باشند، میتوانند دستاوردها را حفظ کنند، طالبان را تهدید کنند که در صورت کوتاهنیامدن بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی خواهند شد و به پاکستان عواقب جدی میزبانی از شورشیان را یادآوری کنند تا خشونت متوقف شود و روند سیاسیای در پیش گرفته شود که انتخابات را بهعنوان یگانه راه برای انتخاب رهبران افغانستان در نظر بگیرد و نظم مبتنی بر قانون اساسی کثرتگرای افغانستان حفظ شود.»
دکتر محمدنعیم، عضو هیأت مذاکرهکننده گروه طالبان در دوحه نیز به باور است که «در هر نشست اخلاص اطراف ذیربط، واقعیتهای زمینی، ارزشها و منافع علیای ملت و کشور، و ژرف فکرکردن ستون اساسی و مهم برای پیشرفت میباشد.»