به شیشه‌ی اعتماد مردم سنگ نزنید

دوامدار شدن بحران انتخاباتی افغانستان بر تمامی عرصه‌های زندگی مردم افغانستان تاثیرات منفی به جا گذاشته است. مردمی که در روزهای شانزدهم حمل و بیست و چهارم جوزا با خرید انواع تهدیدها و تحمل سختی‌ها و دشواری‌ها برای تامین ثبات و تقویت دموکراسی به پای صندوق‌های رای دهی شتافتند و حماسه‌های ماندگار از مشارکت سیاسی در پروسه‌ی انتخابات پدید آوردند، اکنون نه در سایه ثبات و آرامش توام با صلح نشسته‌اند، بلکه لحظه‌های خوف و خطر و تشویش و التهاب را سپری می‌کنند. نخبگان سیاسی کشور به میلیون‌ها رای دهنده التهاب و تشویش را تحویل دادند و تصویر جدید و امیدوار کننده مردم افغانستان که در شانزدهم حمل و بیست و چهارم جوزا در رسانه‌های جهان نقش بسته بود، را تخریش کردند و اکنون از دموکراسی نوپا و جوان افغانستان تصویر مضحک تقلب و فریب را جا گزین کردند. اکنون نگرانی و تشویش از آینده‌ی سیاسی کشور را در سیما و ذهن مردم افغانستان در هر نقطه کشور به خوبی می‌توان دید و در متن جامعه با تمام وجود لمس کرد. نداهای بحران آفرین، هشدارهای پیاپی از جنگ و تجزیه، حمایت از شایبه تقلب و حکومت موازی، بردن کشور به سمت بحران و بی ثباتی و انواع تهدید ها و هشدارهای دیگر که در این شب و روزها از سوی تیم‌های انتخاباتی و جریان‌های سیاسی کشور به گوش می‌رسد، مردم را در نگرانی و ترس شدیدی فرو برده است. هرچند که مردم افغانستان از جنگ و بی ثباتی خسته شده و دیگر با تفنگ در برابر هم نمی‌ایستند، اما فضای بیم و ترس و تهدیدات پیاپی فضای عمومی و ذهنی مردم افغانستان را آشفته ساخته است. دوامدار شدن بحران انتخابات و ایجاد ترس و اضطراب از آینده‌ي کشور، سبب شده که بسیاری از سرمایه‌گذاران بزرگ از کار و فعالیت دست کشیده و بخشی از سرمایه‌های خود را از افغانستان خارج کنند. بازار املاک و تجهیزات از رونق افتاده و قیمت مواد اساسی و اولیه چند برابر بالا رفته است. شرکت‌های کلان بین‌المللی که قرار بود روی معادن افغانستان سرمایه‌گذاری کنند، فعلا تا حل بحران انتخابات و روشن شدن آینده‌ی سیاسی کشور فعالیت‌های خود را به حالت تعلیق در آورده است. پروژه‌های کلان توسعه‌ای که از سوی دونرها و انجوهای بین‌المللی اجرا می‌شد، متوقف شده و یا اجرا کنندگان اصلی آن‌ها پروژه‌ها را با کیفیت نازل‌تر به قراردادی‌های افغانی سپرده‌اند. این امر حتی بر روال عادی امورات ادارات دولتی نیز تاثیر کرده است. با تشدید تنش‌های انتخاباتی سطوح رهبری ادارات دولتی میان تیم‌های انتخاباتی تقسیم شده و مقام‌ها بجای کار و برنامه‌ریزی اصلی شان، وقتش را صرف رقابت‌های انتخاباتی می‌کنند. این وضعیت تنها در میان رهبران ادارات دولتی نیست؛ بلکه مامورین پایین رتبه و تمام بدنه‌ی ادارات افغانستان متاثر از تنش‌های انتخاباتی گردیده و این وضعیت دیوار ضخیم بی اعتمادی و بدبینی را میان همکاران در ادارات ایجاد کرده است. تداوم این وضعیت زیان بار است و مردم فقیر افغانستان را که از سختی‌های فراوان رنج می‌برد، در تنگنای بیش‌تری قرار می‌دهد. انتظار می‌رود که نخبگان سیاسی کشور به پیامدها و تاثیرات این کشمکش‌ها توجه کرده رنج‌های بیش‌تری بر رنج و درد مردم افغانستان نیفزاید.