بانوی اول افغانستان: ستایش در بیرون، نکوهش در خانه

نویسنده: PAMELA CONSTABLE– واشنگتن پست

برگردان: جواد زاولستانی

نزدیک به پنج ماه پس از نشستن اشرف غنی بر چوکی قدرت، همسرش با لهجه‌ی نرم فرانسوی، خنده‌ای که نشان از ناراضی بودن او داشت و لباس ساده‌ی غربی در برابر مخاطبانش در واشنگتن ظاهر شد.

استقبال گرم از او در ایالات متحده، با آنچه رولا غنی‌ای متولد لبنان و مسیحی‌آیین، در افغانستان مواجه است، کاملا متفاوت بود. پیشینه‌ی مذهبی و دیدگاه نو او در جامعه‌ی سنتی و مردسالار افغانستان که بسیاری از زنان بدون برقع از خانه بیرون نمی‌شوند، بارانی از انتقادها و خصومت‌ها را علیه او برانگیخته‌ است.

پیام خانم غنی در ایالات متحده که در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های اخیرش بازتاب یافت، به طور محتاطانه‌ای قالب‌بندی شده بود که تصویر او به مثابه یک فمینیست مهاجم در میان قشر کهنه و محافظه‌کار افغانستان از میان برود و در عین حال، نسل در حال ظهور زنان جوان و دانش‌آموخته‌ی افغانستان را که به شکل طبیعی او الگویی برای آنان است، از خود نرنجاند.

رولا غنی هفته‌ی گذشته برای یک دیدار دو هفته‌ای به ایالات متحده وارد شد. این کشور جایی‌ست که او بخش عمده‌ی دوران بزرگ‌سالی‌اش را سپری کرده و دو فرزندش نیز در آنجا زندگی می‌کنند. هفته‌ی گذشته، او برای دیدار با لورا بوش که مدت‌هاست از داعیه‌ی زنان افغانستان پشتیبانی می‌کند، به تکزاس پرواز کرد. این هفته، او در نشست‌های نهادهای خیریه شرکت کرده است. روز چهارشنبه، او در برابر نزدیک به 200 تن در واشنگتن در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (Center for Strategic and International Studies) سخنرانی کرد. خانم غنی که اکنون 66 ساله است، در پاریس و ایالات متحده درس خوانده و با شوهرش در دانشگاه امریکایی بیروت آشنا شد. او مسیحی‌بودنش را پذیرفت؛ اما در باره‌ی باورهای مذهبی‌اش توضیحی نداد.

خانم غنی گفت: «زنان در اسلام جایگاه مهمی دارند.» او افزود که تاریخ افغانستان پر از رهبران «بزرگ» زن است. او یادآوری کرد که همسر حضرت محمد، یک بانوی تجارت‌پیشه‌ی قدرت‌مند بود و ملکه ثریا طرزی در پی‌ریزی نظام آموزشی مدرن افغانستان کمک کرد. ثریا طرزی، همسر امان‌الله خان، شاه اصلاح‌طلب افغانستان در دهه‌ی 1920‌ بود.

اما او نقش خود در قدرت را بی‌اهمیت جلوه داد و گفت که او نقش جدیدش را بیش‌تر به حیث «شنونده و تسهیل‌کننده» برای کسانی می‌داند که از او کمک می‌خواهند.

خانم غنی در باره‌ی مسئله‌ی شکننده‌ی حقوق زنان نیز اشاره کرد و اعلام کرد که دشواری‌های زنان افغانستان، به‌شمول خشونت خانوادگی، ازدواج اجباری و ازدواج پیش از وقت، بد دادن و به زندان انداختن به خاطر فرار از خانه، به شکل غیرمنصفانه‌ای توسط رسانه‌های خارجی و سازمان‌های کمک‌دهنده مبالغه شده است.

خانم غنی با خنده گفت: «آنان می‌گویند که افغانستان بدترین جا برای دختر تولد شدن است. گپ مفت!»

رفتار آشتی‌جویانه‌ی خانم غنی با آن‌که با خوشرویی و هوشیاری همراه بود، نتیجه‌ی نکوهش‌هایی‌ست که او در داخل با آن مواجه شده است و دلیل آن ساده است: او ایمان مسیحی دارد و در بیرون از افغانستان زاده شده است. ترس دیگر او آن است که این بحث‌ و ستیزها به تلاش‌های شوهر مسلمانش برای مدرن کردن افغانستان جنگ‌زده آسیب برسانند.

99 درصد مردم افغانستان مسلمان اند و روی آوردن به مسیحیت در آن کشور بزرگ‌ترین جرم است. بر علاوه، شکست نیروهای ارتش سرخ شوروی توسط پیکارجویان مذهبی افغانستان و پس از آن حکومت طالبان در دهه‌ی 1990، جامعه‌ی افغانستان را نسبت به دهه‌ی 1970 محافظه‌کارتر ساخت. دهه‌ی 1970 زمانی بود که رولا به عنوان عروس برای زندگی به افغانستان آمد.

رییس جمهور برای دگرگون ساختن فرهنگ سیاسی فاسد و فرسوده‌ی افغانستان شتاب دارد و برایش دشمنان زیادی ساخته است. در جریان مبارزات انتخاباتی، کارزار آلوده‌ای علیه همسر او به راه افتاد. این منتقدان هشدار می‌دادند که او تلاش خواهد کرد که زنان افغانستان را مسیحی سازد و عکس‌های ساختگی شوهر او را در حال نیایش در کلیسا نشان می‌داد. اما در روز یاد کردن سوگند، رییس جمهور در مقابل همگان از رولا به حیث شریک زندگی‌اش سپاس‌گزاری کرد.

اکنون پس از سپری کردن مدتی در انزوای نسبی، بانوی اول بار دیگر به حیث چهره‌ی کمتر جنجال برانگیز ظاهر می‌شود و او رسما به نام بی‌بی گل یاد می‌گردد. خانم غنی به یک مصاحبه‌کننده گفت: «هدف من دگرگون ساختن نیست.»

گفته‌های خانم غنی شاید مقابله‌ای باشد با تلاش‌های منتقدانش که او را به عنوان نفوذ ویران‌گر خارجی سیاه‌نمایی می‌کنند. اما صرفا با سفر تنهایی به غرب و حاضر شدن در انظار عموم بدون آنکه سرش پوشیده باشد، او تاریخ افغانستان را علیه خود به مبارزه می‌طلبد.