چهل و هفت روز پیش (4 حوت 1393) افراد مسلح نقاب پوش 31 مسافرهزاره را در ولایت زابل از بس مسافر بری، پس از شناسایی هویت شان ربودند. تا هنوز ازسرنوشت این مسافران خبری نیست که کجایند و در چه وضعیت قرار دارند؟ در اولین روزهای که این مسافران گروگان گرفته شده بودند، گفته میشد که افراد وابسته به داعش این مسافران را ربوده اند. دولت در مورد ربایندگان و انگیزهای گروگانگیری این مسافران به طور رسمی اظهار نظر نکرده و نگفته اند که آنها چرا ربوده شده اند. معلومات غیر رسمی میرساند که این مسافران، بخاطری ربوده شده اند که ربایندگان میخواهند آنها را در بدل زندانیهایشان که در نزد دولت زندانی هستند تبادله نمایند. هرچند مقامات دولتی در این مورد اظهار نظر رسمی و روشنی را مطرح نکرده اند. اما، اینکه این مسافران به خاطر تبادله با زندانیها و اهداف سیاسی از سوی ربایندگان ربوده شد اند واقعیت دارد.
این اولین گروکانگیری افراد ملکی میباشد که گروههای مخالف مسلح، از آن به عنوان اهرم فشار بر دولت و مقاصد سیاسیشان استفاده مینماید. هرچند پیش از این، طالبان و گروهای مسلح مخالف، برای رهایی زندانیهایشان کارمندان دولتی و نهادهای خیریه را گروگان گرفته اند در صورت رسیدن به اهداف شان گروگانان را رها کرده اند و درصورت نرسیدن به مقاصد شان، آنها را به قتل رسانده اند. گروگانگیری اخیر از این نظر که گروگانان افراد عادی میباشند و ربایندگان، آگاهانه به منظور رسیدن به مقاصد سیاسی و نظامی شان آنها را ربوده اند بیسابقه میباشد.
غیر از گروگان گیری 31 مسافر، طالبان در ولایت ارزگان در حدود یک ماه پیش پنج کارمند یک نهاد خیریه را که برای اطفال کار میکردند ربودند.انگیزه ای این گروگانگیری به گفتهای اقارب گروگانان اهداف سیاسی و نظامی بوده است و طالبان این افراد را به منظور تبادله با زندانیان شان، گروگان گرفته بودند که بالاخره سرنوشت ربوده شده ها با مرگ آنها از سوی طالبان منجر شد.
این دو مورد از گروگانگیری که در دوماه اخیر توسط مخالفان مسلح صورت گرفته، نشان میدهد، مخالفان مسلح از این عمل به عنوان ابزار تازه برای رهایی زندانیان خطرناک شان استفاده میکنند و انگیزه دیگری شان برای انجام این عمل شوم این است که از آن برای تحقق مقاصد سیاسی و نظامی خویش استفاده می کنند تا جنگ روانی شان را با دامن زدن نارضایتی مردم از دولت، ابعاد تازه تری ببخشد،همچنین فشارهای اجتماعی را بر دولت وارد کنند.
عملکرد طالبان و سایر مخالفان مسلح نشان میدهد،این گروهها از هرعمل برای رسیدن به اهداف شان استفاده میکنند و دربند قواعد و هنجارهای اخلاقی و انسانی نیستند، همه روزه با انجام اعمال وحشیانهای چون عملیات انتخاری و بمبگذاریها مبادرت میورزند، برای آنها جان مردم ملکی و بیگناه اهمیت ندارد و در بند این نیستند که این اعمال شان، جنایتهای بشری شمرده میشود.
آنچهکه واضح است این است، دولت افغانستان با چالش جدیدی از طرف مخالفان مسلح؛ که همان گروگان گیری می باشد رو برو است. این رویکرد و شیوه جدیدی از جنگ است که توسط طالبان و سایر مخالفان مسلح دولت روی دست گرفته شده است.
گروگان گیری 31 مسافر نشانهای آغاز این چالش است. اگر دولت به خواست ربایندگان تمکین کند و یا نکند این شیوهای جدید جنگ و ایجاد اهرم فشار توسط مخالفان مسلح اعمال میشود و امکان استفادهای بیشتری از این تاکتیک، ازسوی دشمن وجود دارد.
سوالیکه در این خصوص مطرح است این است؛ دولت در برخورد با این پدیده چه خواهد کرد؟
آیا همانند قضیه گروگانگیری 31 مسافر هزاره، در برابر آن از استراتژی سکوت کار میگیرد و یا برای مبارزه با این رویکرد چالش بر انگیز دشمن، راهکار جدید و کارا را بر میگزیند؟
آنچه که تاکنون دولت در مورد گروگانگیری 31 مسافر برخورد داشته رویکرد سکوت بوده و خواسته است با اتخاذ این رویکرد، به ربایندگان بفماند خواستشان را نمی پذیرد و حاضر به معامله نیست. این رویکرد دولت بخاطری که سنت گروگانگیری تقویت نیابد قابل توجیه میباشد و باید هم از آن کار بگیرد و تا حد ممکن تلاش شود که برای رهایی مسافران از راههای دیگر استفاده شود. گزینهای معقول این است که همکاری بزرگان ولایت زابل در این زمینه جلب شود و بزرگان و متنفذان با همکاری مردم بر ربایندگان فشار آوردند که مسافران را آزاد سازند. ربایندگان ولو آنکه افراد خارجی باشند افراد محلی در آن دخیل هستند و این امکان وجود دارد که از طریق فعالیتهای کشفی، مکان نگهداری مسافران ربوده شده شناسایی شده و عملیان نجات برای رهایی آنها روی دست گرفته شود.
مشکلی که دولت در برابر رویکرد گروگانگیری دارد این است اگر نسبت به این عمل برخورد جدی نشان ندهد و هر باری که شهروندان بخاطر مقاصد سیاسی و نظامی گروگان گرفته شود. جان شهروندان به خطر مواجه میشود و اعتماد مردم نسبت به عملکرد دولت ضربه میخورد و اگر به خواست مخالفان تمکین شود سنت گروگانگیری تقویت مییابد. به این صورت گروگان گیری یک مشکل جدید است که دولت باید برای مقابله به آن سکوت نکند و راههای مقابله و مبارزه بنیادی را در برابر آن جستجو کند. از گروگانگیرهای که تاکنون صورت گرفته برداشت می شود که این سناریو، تازه شروع گردیده،چگونگی برخورد و مقابله دولت در مورد قضیه مسافران ربوده شده میتواند بر ادامه و خنثا سازی این سناریوی دشمن و نیز افزایش اعتماد مردم از دولت کمک کند.