بهار در افغانستان؛ سربازان خیالی، جنگ طالبان و پول هدررفته

نویسنده: گری اون

برگردان: جواد زاولستانی

منبع: vice

بهار است و فصل باز‌شدن غنچه‌های گل و فصل آغاز نبرد سالانه‌ی طالبان برای بیرون‌راندن خارجی‌ها از افغانستان. ناتو (NATO) به جای این‌که این فصل را فصل بهار بگوید، «فصل جنگ» می‌گوید و برای نیروهای ائتلاف فقط یکی از دو فصل‌ سال است. و نیز بهار فصلی‌ست که اداره‌ی بازرسی عمومی آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار)،‌ یکی از گزارش‌های فصل‌وار خود را منتشر می‌کند. این گزارش تقریبا به اندازه‌ی آغاز فصل جنگ طالبان نگران‌کننده است.

این گزارش مانند گزارش‌های قبلی نشان‌دهنده‌ی تلاش‌های ناکام برای بازسازی افغانستان است. چشم‌گیرترین نکته در این گزارش این است که ایالات متحده شمار سربازان ارتش ملی افغانستان را نمی‌داند و این‌که تلاش‌های ایالات متحده برای استفاده از معادن افغانستان به شکل وحشت‌ناکی ناکام خواهد شد. با آن‌که شمار سربازان در آینده‌ی نزدیک افغانستان مهم است، تلاش‌های جاری برای تبدیل‌کردن استخراج معادن به یک سرمایه‌گذاری پرسود می‌تواند برای ساختن یک افغانستان باثبات در آینده تعیین‌کننده باشد.

اداره‌ی بازرسی عمومی آمریکا برای بازسازی افغانستان نشان می‌دهد که شمار سربازان ارتش افغانستان فقط در حد یک تخمین است و سیستم قابل اعتمادی برای تأیید شمار دقیق آنان در رهبری ارتش وجود ندارد تا به مشاوران امریکایی ارتش گزارش دهد.

با به توجه کاهش سریع شمار سربازان ارتش در سال 2014، این مورد خیلی هشداردهنده است. اداره‌ی بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان به نواقص در سیستم جلب و جذب ارتش اشاره می‌کند که مبالغه در شمار سربازان را خیلی آسان می‌سازد.

برای مثال، سیستم الکترونیکی منابع بشری افغانستان قادر به جست‌وجوی کارمندان بر اساس منصب و رتبه‌ی‌شان یا بر بنیاد شماره‌ی کارت شناسایی‌شان نیست. به این خاطر،‌ شمار سربازان بر اساس برگه‌ی حاضری گزارش داده می‌شود. بر علاوه، بی‌سوادی در صفوف ارتش فراگیر است و آنان نمی‌توانند نام‌شان را بنویسند و به نام‌شان امضا کنند؛ فقط یک علامت می‌گذارند. اداره‌ی بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان دریافته است که این‌گونه حاضری نمی‌تواند شفافیت را در ارتش تضمین کند. مشاهدات اداره‌ی بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان دریافت که برگه‌ی حاضری پر از علامت‌های یک‌ سان است و طوری دیده می‌شد که همه را یک نفر علامت زده باشد.

بی‌سوادی تلاش‌ها برای کمپیوتری‌ ساختن کارهای اداری ارتش را نیز با مشکل مواجه کرده است که شامل حواله‌ی بانکی معاش‌های سربازان نیز می‌گردد. حواله‌ی بانکی معاش‌های ارتش همواره مشکلات محاسباتی دارد. بر اساس یک تفتیش فهرست معاش‌های ارتش بین ماه اپریل سال 2009 تا ماه جنوری سال 2011 که دریافت «47.8 ملیون دالر کاملا اشتباهی» مصرف شده، بازرس عمومی توصیه کردکه معاش‌های ارتش کاملا از طریق یک سیستم الکترونیکی حواله گردد. اما وزارت سرانجام به این نتیجه رسید که این سیستم برای یک نیروی عمدتا بی‌سواد خیلی پیچیده خواهد بود و اداره‌ی بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان در جریان تفتیش‌هایش دریافت که برنامه‌ی ایجاد چنین سیستم کاملا لغو شده است. واضح این است که ارتش ملی افغانستان برای زندگی در قرن 21 حاضر نیست. اما آنچه واضح نیست این است که چند ملیون دالر به نام سربازانی مصرف شده که اصلا وجود ندارند، فقط به خاطر این‌که ایالات متحده نتوانست به آن‌ها بیاموزد که چگونه از کمپیوتر استفاده کنند.

اکنون تأیید رقمی که از سوی مسئولان ارتش افغانستان دریافت می‌کند، برای ایالات متحده تقریبا ناممکن است. به دلیل کاهش شمار سربازان امریکایی افراد کم‌تری برای بررسی این مسایل وجود دارد و تحلیل اطلاعات و داده‌ها اغلبا بستگی به حزم و احتیاط افراد دارد. در گذشته امریکایی‌ها از نزدیک با نیروهای ارتش افغانستان کار می‌کردند و تأیید شمار سربازان برای آنان ممکن بود.

اما در این گزارش جدید، یک مشاور به اداره‌ی بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان گفته است که او «برای شناسایی ارقام اشتباهی وزارت دفاع از آشنایی خودش با واحدهای ارتش افغانستان استفاده می‌کرده است.» و بر اساس گفته‌های این مشاور، برداشت‌های او هرگز مستندسازی نشد. معنای آن این است که مرحله‌ی تضیمن کیفیت که وابسته به حافظه‌ی یک فرد است، هرگز به کسی که بعد از این مشاور کار می‌کند منتقل نمی‌شود. و نیز بدین معناست که مبلغ بیش‌تر پول امریکایی‌ها در این گودال غرق خواهد شد.

یافته‌های سیگار هیچ‌گاهی به مزاق ارتش ایالات متحده خوش نمی‌آید و این گزارش نیز استثنا نیست. جنرال تود سیمونیت، از فرماندهی مشترک انتقال امنیتی-افغانستان در پاسخ تحریری به این گزارش گفته است که «زیر پرسش بردن سیستم حواله‌ی معاش‌ها آسان است و در اوایل این نبرد، تلاش‌ها بر این چیزها متمرکز نبود…خْب، توجه ما متمرکز بر حفظ زندگی امریکایی‌ها بود!! اکنون… ما بر حساب‌دهی منابع مهم توجه می‌کنیم.» و این چیزی‌ست که فرد مسئول نظارت از ارتش افغانستان نیز خواهد گفت.

و نیز این چیزی‌ست که دست‌کم وزارت دفاع ایالات متحده در سه سال گذشته همواره تکرار کرده است. در گزارش ماه اپریل 2012 این وزارت به کانگرس آمده است «در هنگام تشکیل ارتش افغانستان عمدا تصمیم گرفته شده بود که اول‌تر از همه توجه بر قابلیت‌های رزمی ارتش افغانستان متمرکز شود و نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت آنان را حمایت می‌کردند. زمانی نیروهای ملی امنیتی افغانستان به توانایی مورد هدف دست یابند، پس از آن نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت (ایساف) بر قابلیت‌های توسعه‌ی ارتش به ویژه، قابلیت‌های لوجستیکی و تأمیناتی آنان توجه خواهند کرد.»

با یک نگاه منصفانه‌تر می‌توان گفت که وزارت دفاع پس از آن پیشرفت داشته است. در ماه دسامبر 2013 وزارت دفاع ایالات متحده به کانگرس گزارش داد که وزارت دفاع افغانستان فقط با «نظارت نیروهای ائتلاف» قادر به فعالیت اند و درجه‌ی بعدی آن، توانایی راه‌اندازی «عملیات مستقلانه» بود.

اما به نظر می‌رسد که در 16 ماه بعد از آن، وزارت دفاع مسئولیتش را فراموش کرد.

حتا اگر مردم افغانستان بتوانند سرباز کافی در اردوی خود فراهم کنند و امنیت کشور‌شان را بگیرند، مشکل مالی آنان در آینده هم‌چنان پا برجا خواهد ماند. تنها منبعی که تا حدودی می‌توانست افغانستان را از نگاه مالی اندکی اطمینان دهد، ذخایر طبیعی، گاز و نفت آن است. اکنون اما اگر استفاده از این منابع نیز با مشکل مواجه شود عملی نباشد، پیداکردن راه‌حل دیگری که بتواند این کشور را سرپا نگه‌دارد، دشوار است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *