شش پند سودمند لقمان حکیم

گفت و شنودی با استاد ابلیس

در پی سلسله‌ای از حرکات شیرین طالبان در جاهای مختلف کشور ما بر آن شدیم که دیدگاه استاد ابلیس، کارشناس امورِ پیچانده‌ی سیاسی، را در این مورد بدانیم. به همین خاطر، در حاشیه‌ی گفت و گوی تمدن‌ها میان نواز شریف و اشرف غنی گفت و شنود کوتاهی با جناب ابلیس داشتیم:
ما: جناب داکتر صاحب ابلیس، به نظر شما آیا پاکستان واقعاً می‌خواهد در افغانستان صلح بیاید؟
استاد ابلیس: بلی، من مدتی است به‌عنوان مشاور با حکومت پاکستان کار می‌کنم و از نزدیک شاهدم که دولت‌مردان این کشور با چه عزم راسخی سعی می‌کنند برادران و خواهران افغان را از این منجلاب جنگ و بدبختی و آوارگی بیرون بکشند.
ما: ولی هر بار که دولت افغانستان با پاکستان گفت‌وگو می‌کند، حملات طالبان شدت بیشتری می‌یابند…
استاد ابلیس: نه. ببینید، شما باید تصویر بزرگ‌تر را ببینید. تمرکز بر حملات طالبان ما را از اصل مسئله دور می‌کند. به قول آن شاعر بزرگ ایرانی، حضرت سنایی، به هرچ از راه وا مانی چه…
ما: ببخشید، ببخشید استاد. آن بیت مورد نظر تان را می‌دانم، ولی از کی‌ به بعد سنایی غزنوی شاعر بزرگ ایرانی شده است؟
استاد ابلیس: ههههه، یعنی شما فکر می‌کنید سنایی ایرانی نبوده است و آن زبان فصیح فارسی را از همین شش‌گاوِ شما یاد گرفته بوده؟
ما: استاد گرانمایه، نمی‌خواهیم حرمت تان را بشکنیم، ولی لطفاً به ما توهین نکنید.
استاد ابلیس: کدام توهین؟
ما: همین که می‌گویید سنایی فارسی را از شش گاو ما یاد گرفته است. شش گاو ما؟ منظور تان کدام شش شخصیت کشور ما هستند؟
استاد ابلیس: ای بابا، اطلاعات تان چه‌قدر ضعیف است. شش‌گاو نام یک منطقه در غزنی است. شما گفتید سنایی غزنوی و من گفتم که امکان ندارد سنایی آن زبان فصیح فارسی را در منطقه‌ی شش‌گاو آموخته باشد.
ما: آها، پس معذرت می‌خواهم. ولی استاد، زبان سنایی دری بود و نه فارسی.
استاد ابلیس: ببین برادر شیر، همین است دیگر. من به شما وقت دادم که در مورد ریزه‌کاری‌های سیاست پاکستان از من سوال کنید و اطلاعات کسب کنید. ولی شما نیم ساعت است که به شش گاو چسپیده‌اید و گریبان مرا گرفته‌اید که سنایی از افغانستان است و نه ایران و زبان دری با زبان فارسی فرق دارد.
ما: خوب، واقعاً فرق دارند این دو. اول دری بود و بعد فارسی آمد. ما نمی‌خواهیم…
استاد ابلیس: ههههه، نمی‌شود. شما متوجه هستید که اصل قضیه چه بود؟
ما: بلی، ولی ما نمی‌خواهیم کسی سنایی را ایرانی بداند و یا زبان دری نیاکان ما را فارسی بنامد.
‌استاد ابلیس: خوب، ابله پس چرا وقت مرا می‌گیری؟ برو گم‌ شو.