بر اساس گزارشهای کاملاً موثق، ذبیح الله مجاهد (سخنگوی طالبان) از دست هما سلطانی به محکمه شکایت کرده و خواهان مجازات این خانم شجاع، مست و مغز-در-کف شده است. توضیح: مغز-در-کف به فردی گفته میشود که مغزش در کف صابون یا هر کف دیگری که در جمجمه تولید میشود، شناور باشد. شد؟
گفته میشود که آقای مجاهد ادعا کرده که خانم سلطانی بیش از حد افراطی است و سخنانی که در دفاع از طالبان میگوید سبب بدنامی طالبان شده و تصویری خشن از این گروه عرضه میکند. ایشان از مقامات محکمه خواست که برای این خانم جزای سنگینی تعیین کند. البته محکمه که میگویم فکر نکنید که ساختمان بزرگ و مجللی هست و درون آن مردان و زنان باوقاری نشستهاند که به سلام کسی علیک نمیگویند و از پیشانی شان مدام سرکه میریزد. آقای مجاهد به محکمهی طالبان شکایت کرده است. محکمهی طالبان را که میدانید دیگر: در ضلع غربی یک طویله گلیمی انداختهاند. یک نفر با ریش جو گندمی و دستاری که سه سال است روی آب را ندیده، نشسته و چوب چرکینی در دست دارد. کنار او جوانی کلاشینکفدار نشسته و به تفدانی خیره شده. در آن سویش مردی مرمی راکت را در بغل خود گذاشته و با انگشت سبابه درون بینی خود را میکاود، امیدوارانه. در طویله، گاوی بوع میکشد و نمیگذارد که جملات قاضی محترم طالبان بهصورت کامل به گوش بیست نفری برسد که عاشقانه به حرفهای او (یعنی قاضی و نه گاو) گوش میدهند.
آقای ذبیح الله مجاهد به بیبیسی پشتو- که یک بنگاه خبری کاملاً بیطرف است- گفت: «طلبای کرام به جان انسان احترام کافی دارند. ولی خانم سلطانی صاحب طوری گف میزند که مردم فکر میکنند طلبای کرام انسانهای وحشی میباشند و بر مردم غیرنظامی و بیگناه حمله میکنند و از حملهی خود خوشحال میشوند. ما البته بر بیگناه مردم حمله میکنیم؛ لیکن از حملهی خود خوشحال نمیشویم. ما طالب هستیم و آدم میکشیم، چرا که اگر آدم نکشیم طالب نیستیم. این معنایش به این نمیکند که آدمکشی را خوش داریم. حضرت خوجه حافظ میگوید که نیش عکرب نه از پی کین است، مکتضای طفیعتاش این است».
ما سعی کردیم با بیبیسی پشتو تماس بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که آیا آن کسی که با آن سرویس خبری مصاحبه کرده واقعاً آقای مجاهد بوده یا نه. ولی بیبیسی پشتو حاضر به گفتوگو در این باب نشد و فقط همینقدر گفت که بیبیسی با کفار گفتوگو نمیکند.