آنطوری که حکومت و همکاران بینالمللی آن پس از مرگ دومین رهبر گروه طالبان گفتند؛ طالبان نه سلاح بر زمین گذاشتند نه از شدت حملاتشان کاسته شد و نه این گروه به ندای صلح دولت افغانستان گوش فرا داد. حوادث امنیتی و میزان بالای حملات طالبان در شهرهای مختلف کشور بهخوبی نشان میدهد که این گروه با مرگ رهبرشان از پای نیافتاده و مثل گذشته بر طبل جنگ و خشونت میکوبد.
بهتاریخ 12 جوزا، چهار مهاجم انتحاری به دادگاه استیناف ولایت غزنی حمله کردند. در این حمله که طالبان مسئولیت آن را به عهده گرفتند یک پولیس و پنج تن از افراد ملکی جانشان را از دست دادند. دیروز، 16 جوزا، بار دیگر مهاجمان انتحاری با حمله بالای دادستانی ولایت لوگر رییس دادستانی این ولایت و شش تن دیگر را کشتند.
حملات طالبان بالای نهادهای دولتی و مشخصاً دستگاه عدلی و قضایی پس از آن شدت گرفته است که حکومت وحدت ملی شش تن از اعضای این گروه را محاکمه و اعدام کرد. طالبان در واکنش به اعدام اعضای این گروه هشدار دادند که نهادهای عدلی و قضایی و کسانی که در این تصمیم دست داشتند را در فهرست اهداف نظامیشان شامل میکنند. در کنار حملات منظم و هدفمند طالبان بالای نهادهای عدلی، این گروه به هر اقدامی که منجر به خلق وحشت در جامعه شود، دست میزند. به گروگان گرفتن نزدیک به دو صد تن از مسافران در قندوز و کشته شدن تعدادی از آنها توسط گروه طالبان نمونههایی از این دست است. ضمن آن، طالبان عملاً در مناطق مشخص علیه نیروهای امنیتی جبهه گرفته و در حال نبرد هستند. در آخرین مورد، دیروز شیر ولی وردک، عضو مجلس نمایندگان در حملهی انتحاری در کابل جانش را از دست داد.
طالبان با مرگ دو رهبرشان و در طول سالهای گذشته، هیچگاهی به خواست دولت مبنی بر صلح و مذاکره تن ندادهاند. وقایع اخیر امنیتی گویای این واقعیت است که طالبان به خواست دولت -که گفته بود مرگ اختر منصور فرصت جدیدی برای گروه طالبان فراهم کرده است که از جنگ و خونریزی دست کشیده، از خاک بیگانهگان به وطن برگشته و به پروسهی صلح بپیوندند که از جانب خود افغانها پیش برده میشود- وقعی نگذاشتهاند.
حکومت وحدت ملی از زمان شکلگیری و بهرغم آنکه میان دوست و دشمن مرز باریکی کشید، صلح با طالبان را در اولویت کاری خود قرار داد اما طالبان با شدت بخشیدن به حملات نظامی رویکرد صلحجویانهی حکومت را کنار زدند و بیش از گذشته عزمشان را بر جنگ جزم کردند. از سوی هم، تمامی تلاشهای حکومت در راستای حاضر کردن این گروه به پای میز مذاکره از طریق گروه هماهنگی چهارجانبه و مشخصاً پاکستان با بنبست مواجه شد.
عمر حکومت وحدت ملی وقف کسب و جلب رضایت طالبان شد اما نتیجهی آن، قربانیهایی است که شهروندان افغانستان میدهند. بهنظر میرسد که این گروه آشتیناپذیر است. خشونتهای اخیر بیانگر این است که طالبان هیچ باوری به صلح ندارند. جنگهای پراکنده که در چهار گوشهی کشور جریان دارد و حملات منظم و هدفمند این گروه به نهادهای عدلی روشن میسازد که این گروه در صدد راهاندازی یک جنگ تمامعیار علیه دولت و مردم افغانستان است. حکومت حتا پس از تعریف دشمنانش که «برخی» از گروههای طالبان را هم شامل میشود استراتژی نظامی خود را در قبال آن، آنگونه که باید تغییر نداده است. مذاکره و صلح با حکمتیار هم نشان داد که آشتی با «مهرهی سوخته» تاثیری روی وضعیت جنگ و صلح نداشته است.