در هفتههای اخیر دفتر ریاستجمهوری کشور فیلیپین مکررا با مسئولان ستون «چهل تکه» تماس گرفتند و از ما خواستند که با رییسجمهورشان گفتوگو کنیم. هرچه ما اصرار کردیم که ستون «چهل تکه» در نشریات آسیایی وزن اندکی دارد و گفتوگو با این ستون برای رییسجمهورها سود چندانی ندارد، طرف مقابل تن نداد و سرانجام ما ناگزیر شدیم که از طریق تلفون با جلالتمآب رییسجمهور فیلیپین بنشینیم. آنچه در پی میآید متن پیاده شدهی همان گفتوگو است (برای رعایت اختصار در این گفتوگو رییسجمهور فیلیپین در اینجا به شکل «رجف» آمده):
ما: هلو
رجف: هلو. بیعقل اینوقت شب آدم به کسی زنگ میزند؟
ما: ببخشید. نمیخواهید صحبت کنید؟ از ستون چهل تکهی روزنامه اطلاعات روز تماس گرفتیم…
رجف: اها، اها. معذرت میخواهم. خیلی معذرت میخواهم. فکر کردم چیز است. ببخشید که شما را بیعقل خطاب کردم.
ما: پروا ندارد. شما اخیرا رییسجمهور امریکا را هم حرامزاده گفتید.
رجف: ببینید. چند سالی است که ما راه و رسم سیاسیمان را از افغانستان میگیریم.
ما: چهطور؟
رجف: رییسجمهور شما هم در محضر عام یک خبرنگار را «بچه خر» خطاب کرد. مرا خیلی مزه داد.
ما: ولی در افغانستان همه از این کار ایشان انتقاد کردند.
رجف: شما قدر نوابغ خود را نمیدانید. خبر دارید که اکثر رییسجمهورهای دنیا از رییسجمهور شما مشورت اغنصادی میگیرند؟
ما: ببخشید، اغنصادی؟ اغنصادی چیست؟
رجف: گفتم که قدر نوابغ خود را نمیدانید. اغنصاد همان غنینامیکس است. این اصطلاح را یکی از روشنفکران خود شما وضع کرده بود.
ما: بههر حال، اصرار شما بر گفتوگو با ستون چهل تکه چه دلیلی داشت؟
رجف: من فقط میخواستم از طریق ستون شما در اطلاعات روز از ملتی سپاسگزاری کنم که مردان بزرگی چون رییسجمهور و وزیر خارجهی افغانستان را به جهان تقدیم کردهاند. اخیرا ما میخواستیم در برابر امریکای جهانخوار قیام کنیم. اما دقیقا در همان زمانی که قرار بود دستور قیام را بدهیم، یادداشت مختصری از وزیر خارجهی شما دریافت کردهایم که در آن نوشته بود: «کوریای شمالی اندرز ما را نشنید و دیدید که به چه روزی افتاد. قیام نکنید که خدا و راستی قیام آدم را تکور تکور میکند. والسلام». با خود گفتیم که اگر کس دیگری این هشدار را به ما میداد، اعتنایی نمیکردیم. اما وقتی وزارت خارجهی افغانستان چنین میگوید، باید سراپا گوش شویم. این بود که قیام را لغو کردیم. حالا میفهمیم که آن اندرز کوتاه وزارت خارجهی شما چه گوهر گرانبهایی بوده. برای همین میخواستیم مشکوریت خود را عرض کنیم.
ما: فقط همین؟
رجف: آری. این خیلی برای ما معنا داشت. وقتتان خوش.
ما: هههه. شب خوش.