نویسنده: تمیم عاصی
برگردان: جواد زاولستانی
منبع: فارن پالیسی
افغانستان در تلاش بازسازی روابط پرفراز و نشیب خود با پاکستان است. آیا این سودای بزرگ نتیجه خواهد داد؟
افغانستان و پاکستان از گذشتهیشان فاصله میگیرند و در تلاش برقراری صلح در امتداد مرز مشترکشان هستند. رییس جمهور غنی از زمان رسیدنش به قدرت از پاکستان دیدار کرده و وعده داده که از سیاست اختلافورزی حامد کرزی با پاکستان فاصله بگیرد و از آن زمان تا کنون از جانب خود، چندین هیأت به پاکستان فرستاده است. جنرالان پاکستانی، راحل شریف، رییس ستاد ارتش و رضوان اختر، رییس عمومی استخبارات آن کشو، آیاسآی، تاکنون پنج بار از افغانستان دیدن کردهاند. غنی حتا سازش با پاکستان را در اولویت قرار داد، سفر خود به هند را به تأخیر انداخت و منتظر پاسخ پاکستان به شاخهی زیتونی که تعارف کرده، ماند.
در عین زمان، غنی به ریاست امنیت ملی افغانستان دستور داده است که با ارتش پاکستان و نهادهای استخباراتی آن در سرکوب و شکار رهبران تحریک طالبان پاکستان همکاری کند. حتا گزارشهایی نشر شدهاند که نیروهای امنیتی افغانستان و ارتش پاکستان در امتداد خط دیورند عملیات نظامی مشترک داشتهاند و مواضع طالبان را در هردو سوی مرز هدف قرار دادهاند. برعلاوه، برای نخستینبار، غنی یک گروه شش نفری افسران ارتش افغانستان را به سپری نمودن آموزشهای نظامی به آموزشگاههای ارتش پاکستان فرستاد. حتا رییس جمهور پیشین پاکستان، پرویز مشرف، با اعتراف به استفاده از گروههای آلهی دست برای تضعیف حکومت کرزی در گذشته، خواستار همکاری کامل با حکومت جدید افغانستان شد.
بر عکس، رهبران پیشین مجاهدین آشکارا به حکومت وحدت ملی هشدار دادهاند که هر نوع سازش و معامله با پاکستان بدون مشورهی آنان نتایج شوم در پی خواهد داشت. تمام این مانورهای دیپلماتیک عملا تا کنون سبب چند دستگی سیاسی نشدهاست؛ اما آنان بسیاری از صاحبنظران را نگران کردهاند که غنی تمام کاردهایش را بازی کردهاست بدون آنکه در بدل آن، دستآورد ملموسی داشته باشد.
پرسش کلیدیای که به دنبال این گامهای آغازین دیپلماتیک بیپاسخ مانده این است که چرا این اقدام جدید با ابتکاراتی که در گذشته روی دست گرفته شد، اینقدر متفاوت است و آیا آنقدر ثبات خواهد داشت که هردو طروف از آن سود ببرند؟
پاسخ این پرسش ساده است: با آنکه اعتماد شکستهشده در طول سالها سد راه همکاری بین دو کشور است، افغانستان و پاکستان برای از بین بردن تندروی که مرزهای هردو کشور را تهدید میکند باید به طور مشترک کار کنند. جنگ نیابتی تا ابد ادامه نمییابد- این جنگ جان صدها هزار انسان را گرفته است، ملیونها غیرنظامی را بیجا ساخته و هزینههای اجتماعی-اقتصادی آن میلیاردها دالر را به باد داده است. اما مانند گذشته، هر گونه حرکت تاکتیکی مقطعی برای تضمین منافع کوتاه مدت محکوم به شکست است.
نتایج یک برنامهی درازمدت آشکار است- پاکستان در نهایت خواستار به رسمیت شناختهشدن خط دیورند است، حکومتی در افغانستان استقرار یابد که دوست پاکستان و نفوذ هند در آن محدود باشد و عدم حضور نظامی و دیپلماتیک هند در امتداد مرز افغانستان با پاکستان. و نیز، ارتش پاکستان و استخبارات آن میخواهند که طالبان بخشی از حکومت در افغانستان باشند و ولایتهای افغانستان که در امتداد مرز با پاکستان موقعیت دارند، به طالبان واگذار شوند. در سوی دیگر، افغانستان از پاکستان میخواهد که دست از حمایت طالبان و شبکهی حقانی بردارد و دیگر به آنان در داخل خاک خود پناهگاه امن ندهد.
حکومت جدید افغانستان چندپارچه است، آسیبپذیریهای اجتماعی-سیاسی و اقتصادی آن فراواناند، رقابتهای داخلی در آن بیداد میکنند و از وجود مراکز متعدد قدرت رنج میبرد. این کشور صلاحیت و قدرت حل پرسشهای جنجالبرانگیز تاریخی و سیاسی مانند خط دیورند، روابط با پاکستان و روند مصالحهاش را ندارد. برعلاوه، فقدان عمیق اعتماد بین نهادهای نظامی و سیاسی در داخل هردو کشور و بین هردو کشور، تلاشهای قبلی را بیهوده ساخته است.
بازیگران بیرونی مانند هند، روسیه، عربستان سعودی، ایران و ایالات متحده امریکا در پیشرفتهای تازه میان افغانستان و پاکستان منافع زیادی در این معامله نهفته دارند و نیز از قدرت تأثیرگذاری بر آن برخوردار میباشند. هند- رقیب سرسخت پاکستان- و روسیه- با توجه به تاریخ مناسبات پرنشیبش با پاکستان-از حکومت طرفدار پاکستان در کابل بیزارند. ایران امیدوار است که نفوذ اقلیت شیعه در دولت قوی گردد، اما عربستان سعودی مشتاق است که در کابل یک حکومت دوست سنی برقرار باشد. ایالات متحده میخواهد که افغانستان بار دیگر به پناهگاه تروریستها تبدیل نشود و میخواهد مطمئن شود که سربازانش از این کشور سالم بیرون شوند. تلطیف منافع جوانب سومی با محدود کردن ارتباطات و نظارت از گفتوگوها و مذاکرات از اهمیت حیاتی برخوردار است.
مناسبات خصمانه، جنگهای نیابتی و انسداد اقتصادی بین دو کشور که برای دههها دوام داشت، با دیدارهای دیپلماتیک پراگنده یا عزم صرف حکومتهای افغانستان و پاکستان برای همکاری حل نمیشوند، بلکه، حل مسئلهی افغانستان و پاکستان نیاز به ساختن یک میکانسم درازمدت، سیستماتیک و قابل اعتماد دو طرف دارد که عوامل ریشهای جنگ خاموش بین افغانستان و پاکستان را رفع کند و خط مشی چندوجهی برای ساختن اعتماد بین دو ملت ایجاد گردد و یک گفتوگو بین تمام لایههای قدرت و سیاستگذاری دو کشور شکل گیرد. تمام این کارها باید بدون دخالت جانب سومی اتفاق بیفتد.