یک هفته پس از زمان تعیینشده برای آغاز مذاکرات دولت افغانستان با گروه طالبان در توافقنامهی صلح امریکا و طالبان، هنوز روشن نیست که این مذاکرات مستقیم چه زمانی آغاز میشود. از سوی دیگر هنوز هیأت مذاکرهکننده از سوی دولت معرفی نشده است و چگونگی تعیین هیأت مذاکرهکننده میان حکومت و شماری از چهرههای سیاسی منتقد حکومت افغانستان هنوز یک بحث اختلافی است.
براساس متن «موافقتنامهی آوردن صلح به افغانستان» که در دهم حوت سال جاری میان زلمی خلیلزاد، نمایندهی ویژه امریکا برای صلح افغانستان و ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی گروه طالبان در قطر امضا شد، طالبان «مذاکرات بینالافغانی را با طرفهای افغان در 10 مارچ 2020 مطابق 15رجب 1441 هجری قمری و 20 حوت 1398 هجری شمسی شروع خواهد کرد.» در این موافقتنامه آمده است که «آتشبس دایمی و جامع یک موضوع آجندای گفتوگو و مذاکرات بینالافغانی خواهد بود.»
لازمهی آغاز مذاکرات، رهایی پنجهزار زندانی طالب که در زندانهای دولت افغانستان بهسر میبرند و رهایی یک هزار زندانی «طرف دیگر» که در نزد طالبان بهسر میبرند، گفته شده است. پس از آن اشرف غنی اعلام کرد که برای رهایی زندانیان طالبان پیششرط دارد، ولی در روز مراسم تحلیف ریاستجمهوریاش تغییر موضع داد و سپس فرمانی را برای رهایی زندانیان طالب صادر کرد. با آنهم هنوز روند رهایی زندانیان طالب آغاز نشده است.
اما بحث تشکیل هیأت مذاکرهکننده هنوز اختلافی است. عبدالسلام رحیمی، وزیر دولت در امور صلح افغانستان در گفتوگو با بیبیسی فارسی گفته است که اعضای هیأت مذاکرهکننده تکمیل شده و یک هیأت 15 نفری از جمهوری اسلامی افغانستان نمایندگی میکند. او گفته است که «فقط حدود ده درصد هیأت مذاکرهکننده در مذاکره با طالبان دولتی هستند. تنها دو نفر از ۱۵ نفر هیأت از دولت است و حضور زنان و نمایندگان گروههای مختلف در نظر گرفته شده است.»
در 24 حوت شماری از چهرههای سیاسی افغانستان، بهشمول حامد کرزی رییسجمهور پیشین، عبدالله عبدالله، گلبدین حکمتیار، صلاحالدین ربانی، محمد محقق در خانهی کریم خلیلی، رییس شورای عالی صلح اعلام کردند که تعیین هیأت بهصورت یک جانبه «نه تنها به پیشرفت صلح و موفقیت مذاکرات ملی مصالحه کمک نمیکند بلکه روند صلح را با مشکل و چالش جدید مواجه میسازد.»
در اعلامیهی این رهبران سیاسی آمده است هیأت مذاکرات بینالافغانی از سوی جمهوری اسلامی افغانستان باید ملی، همهشمول و متشکل از شخصیتهای شایسته، کارفهم و مورد اعتماد ملت و تمام طرفهای سیاسی و محورهای ملی باشد.
افزون بر این در بند سوم این اعلامیه آمده است: «ما هیأتی را توظیف کردیم تا روی انتخاب یک هیأت مذاکرهکننده جامع، همهشمول و قابل قبول، کار نماید. از تمام جوانب سیاسی انتظار داریم که برای غنامندی و تأمین جامعیت و قابلیت هیأت مذاکره کننده در کار این هیأت سهم بگیرند.»
هیأت مذاکرهکننده
چگونگی تشکیل هیأت مذاکرهکننده با طالبان در داخل افغانستان بحث جنجالی است. حکومت و در رأس آن محمداشرف غنی تا کنون اعلام کرده است که هیأت همهشمول خواهد بود، اما در سوی مقابل منتقدان سیاسی اشرف غنی بر او اعتماد ندارند و همواره تأکید کرده تا هیأت همهشمول متشکل از تمام طرفهای سیاسی ایجاد شود. هر دو طرف از «همهشمول بودن» هیأت تعریف خود را دارند و به نظر میرسد دو طرف در پی داشتن افراد وابسته به خود در ترکیب هیأتاند.
ناجیه انوری، سخنگوی وزارت دولت در امور صلح افغانستان میگوید آخرین دور صحبتها، رایزنیها و مشورهها با سیاسیون مطرح افغانستان، احزاب سیاسی و اقشار مختلف جامعه جریان دارد و بهزودی هیأت مذاکرهکننده با طالبان نهایی خواهد شد. او گفت که تعداد اعضای این هیأت در حدود 15 نفر و حدود یکسوم اعضای آن زنان خواهند بود.
خانم انوری در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز گفت که برای موفقیت روند صلحی که پیچیده است، ساختارهای مختلف در نظر گرفته شده است؛ شورای رهبری صلح، هیأت مذاکرهکننده و به ترتیب آن شورای مشورتی صلح. در شورای رهبری و شورای مشورتی تعدادی خواهند بود که در روند صلح دخیل باشند.
او گفت: «تنها در قسمت هیأت مذاکرهکننده، نظر به اینکه آنان برای مذاکره میروند، صلاحیتهای شان و همچنان اینکه دارای چه اندازه صلاحیت اند و تا کجا تصمیم گرفته میتوانند یا نمیتوانند، بعداً ساختارها از سوی وزارت دولت در امور صلح تعریف خواهد شد.»
ویژگیهای هیأت مذاکرهکننده
وزارت دولت در امور صلح ویژگیهای اعضای هیأت مذاکرهکننده را اینگونه خلاصه میکند: کسانی که توانایی و قابلیت بحث، مذاکره و چانهزنی با طالبان را داشته باشند و دارای روحیه ملی و پابند به منافع ملی باشند و منافع ملی مردم افغانستان برای شان نسبت به چیزهای دیگر اولویت داشته باشد.
احمد ادریس رحمانی، پژوهشگر افغان مقیم امریکا به این باور است که گروهی که با طالبان بهترین مذاکره را میتوانند انجام دهند، کسانی اند که در گذشته طالبان در مقابل آنان پالیسیهایی داشتند که حالا از آن پشیمان اند. او میافزاید که طالبان در برابر کارمندان دولت، جامعه مدنی، زنان و جامعه هنرمندان سیاست خشن داشتند و اکنون از این سیاست شان نادم اند. آقای رحمانی در گفتوگو به اطلاعات روز گفت آنچه فعلاً جامعه در قبال آمدن طالبان نگران اند، همین سیاستهای خشن این گروه است و اگر این سیاستهای طالبان نباشد، آنان با دیگر «سیاسیون افغانستان کدام تفاوت ندارند.»
ادریس رحمانی میگوید کسانی که عضو هیأت مذاکرهکننده با طالبان انتخاب میشوند، باید از جامعه کتگوری زنان، جامعه مدنی، نویسندگان، هنرمندان و قلمبهدستان افغانستان باشند. او گفت: «تا جایی که از گریبان سیاست میشود به صلح نگاه کرد، مهمترین کتگوری از سیاسیون افغانستان که میتوانند با طالبان بسیار موثر مذاکره کنند و طالبان هم آنان را جدی میگیرند، نمایندگان اقوام غیرپشتون افغانستان اند.»
طالبان تاکنون مذاکرهی مستقیم با دولت افغانستان را رد کردهاند. این گروه در زمانی که به قدرت بود، با اقوام غیرپشتون برخورد نستباً متفاوت و خشن داشت. اکنون یکی از گمانهزنیها این است که دلیل مذاکره نکردن طالبان با دولت افغانستان به رهبری محمداشرف غنی ریشه در خاستگاه قومی این گروه دارد، چه اینکه طالبان پیش از این گروههای سیاسی را طرف مذاکره خواندهاند. ادریس رحمانی میافزاید که اگر اقوام غیرپشتون در مذاکره نباشند، نتایجی از آن بیرون میشود حتا اگر از راه قدرت و فشار باشد، «بازهم در جامعه تنش سیاسی که در زمان طالبان وجود داشت، دوباره احیا میشود.»
عزیز رفیعی، رییس مجمع جامعه مدنی افغانستان (مجما) به این باور است که هیأت مذاکرهکننده با طالبان بایستی در مورد مذاکره و جنگ و صلح تخصص داشته باشد. هیأت نباید مصلحی باشد اما هیأت مسلکی باشد که «فن و علم میانجیگری را بداند.» او در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز گفت: «پیشنهاد من این بود که یک هیأت بسیار قوی که در سطح بینالمللی تجربیات بسیار خوب میانجیگری و اشتراک در بحثهای بسیار کلان را داشته باشد، تعیین شود و این هیأت کمیتههای مختلف داشته باشند.»
آقای رفیعی میگوید اعضای هیأت مذاکرهکننده با طالبان باید به منافع ملی افغانستان پابند باشند و منافع علیای افغانستان را به خوبی درک کنند و بدانند که دوام جنگ چه مصیب را به بار میآور و آمدن صلح چه چیزهایی را میتواند برای افغانستان به ارمغان بیاورد اما «متأسفانه این بحثها کمتر در بحثهای سیاسی و رهبران سیاسی مطرح است زیرا رهبران سیاسی همواره فکر میکنند که خود شان گپ اول را بزنند و تصمیم نهایی را بزنند.»
انتقاد از رهبران سیاسی این است که آنان همواره به فکر خود و منافع خود اند و استراتژی کلان برای افغانستان ندارند. عزیز رفیعی نیز استدلال میکند که رهبران سیاسی به شمول دولت افغانستان، هیچنوع «استراتژی ملی را برای افغانستان تدوین نکردهاند و غیر از همان گروه خود شان هیچکس دیگر در نظام احساس مصونیت نمیکند.»
هیأتی با صلاحیتهای محدود
حکومت افغانستان استدلال میکند که اگر هیأتی برای مذاکره با طالبان فرستاده میشود، صلاحیتهای آن محدود است. عبدالسلام رحیمی گفته است که تیم مذاکرهکننده آجندای بحث با طالبان را از شورای رهبری صلح گرفته به مذاکره میرود. او گفته است که برای هر نشست یا هر دور آجندای خاص دارد که هیأت رفته در مورد آن طالبان بحث و آنرا نهایی نموده و دوباره برگشته از شورای رهبری صلح دوباره صلاحیت میگیرد.
او در گفتوگو با بیبیسی گفته است: «برای هیأت مذاکره کننده آجندا و حدود تعیین میشود. گفته میشود که روی این موضوع گپ میزنید و تا این اندازه صلاحیت دارید. اگر بیشتر از آن یا بیرون از آن بود، پس دوباره آمده صلاحیت بیشتر گرفته یا گزارش دهید و نظر بگیرید. این روند به شورای رهبری هم نمیشود. باید برود به شورای ملی یا لویه جرگه نهایی شود.»
اما معرفی هیأت با صلاحیتهای محدود در مذاکره با طالبان پرسشهایی را نیز خلق میکند. انتظار این است که یک هیأت مذاکرهکننده قوی با صلاحیتهای بیشتر در مقابل طالبان روی میز مذاکره بنشیند. اما اکنون که حکومت افغانستان صلاحیت محدود به این هیأت قرار است بدهد، برخی آگاهان به این باور اند که رهبری حکومت یا اعتماد لازم را به اعضای هیأت نخواهد داشت و یا نگران جایگاه خود در قدرت پس از صلح اند.
احمد ادریس رحمانی استدلال میکند که محدود کردن صلاحیت هیأت مذاکرهکننده عدم اعتماد سیاسیون را نشان میدهد در غیر آن منطق و شیوه مذاکره چنین است که «تمام مسایلی که در میز مذاکره مطرح اند را از قبل با همرای کسانی که نماینده اند مطرح کرده و برای هر کدام خط سرخ ارایه میکنید. هیأت در میز مذاکره با تمام صلاحیت رفته صحبت میکند اما حدود خود را میداند.»
او گفت: «به محض این که به جایی رسیدند که خط سرخ است، میگویند از این پیشتر را نمیپذیریم. چه ضرور است که افراد برگردند به کابل و مشوره کنند. نبض مذاکره به این شکل است که کسانی را که روان میکنید وقتی بالای آنان اعتماد دارید، تمام آجندای مذاکره را برای شان روز میز گذاشته حدود را تعیین میکنید. اما اگر تیم را روان میکنید که صلاحیت ندارد، آنها مذاکره نمیتوانند… آنچه را دولت بسیار به شدت نگران آن است و میخواهد آنرا در مذاکره از دست ندهد، قدرت است. این که میخواهند تعداد نفر را کنترل کنند یا این که کی به مذاکره میرود و حدود و صلاحیت آنان را کنترل میکنند، هدف شان این است که نمیخواهند از قدرت پس شوند. این خود در مذاکره با طالبان سد و مشکل جدی ایجاد میکند و در نهایت باعث خواهد شد که مذاکره نتیجه ندهد.»
عزیز رفیعی اما به این باور است که اگر در معرفی هیأت دو مورد رعایت شود، مشکل حل میشود. نخست اینکه اگر واقعا یک هیأت توانمند که توانایی استدلال در یک جمع یا گفتمان بسیار قوی با طالبان و حامیان آنان داشته باشند، محدود ساختن صلاحیت آنان هیأت را ضعیف میکند. اما اگر یک هیأت مصلحی که طرفهای سیاسی را خوش سازد، معرفی شود جای نگرانی است و اگر به آنان صلاحیت داده شود، میتوانند خرابی کنند.
او گفت: «در مذاکرات میبازیم. بحث ما این است که در این بحث طرفها برد-برد داشته باشند. هم طالبان امتیاز بگیرند و هم مردم افغانستان. حضور افراد قربانیان دو طرف در این گفتمان بسیار ضرور است. اگر نمایندهای قربانیان را نداشته باشیم، به یک دیدی میرسیم که اصل کسانی که متضرر جنگ اند، در مذاکره نیستند. در آن صورت ما باختهایم. اگر صدای جامعه مدنی و مسایل حقوق بشری در این گفتمان مطرح نشود، ما از یک ارزش هژده سالهای که برای آن مبارزه کردهایم، گذشتهایم.»
اما وزارت دولت در امور صلح دلیل محدود بودن صلاحیت هیأت مذاکرهکننده را عدم اعتماد نمیداند و میگوید دلیل اصلی محدودیت صلاحیت هیأت این است که «تصمیم اصلی را در رابطه به هر موضوعی که نهایی میشود، مردم افغانستان میگیرند.» ناجیه انوری در این مورد گفت: «وقتی از محدودیت صلاحیت گپ میزنیم، معنایش بیاعتمادی روی هیأت نیست. به این خاطر است که تصمیم کلی را روی نهایی ساختن موضوع و روی مسایلی که نیاز به تصمیمگیری دارد، مردم افغانستان بگیرند.»