ویروس کرونا و تغییرپذیری زندگی انسان‌ها

ویروس کرونا و تغییرپذیری زندگی انسان‌ها

ذبیح‌الله بهجت

همه چیز طبق روال همیشگی‌اش پیش می‌رفت، عابران در سرک‌ها و کوچه و پس‌کوچه‌های شهر آزادانه رفت‌وآمد می‌کردند، بامدادان فروشندگان به مغازه‌های‌شان می‌آمدند و مردم مثل همیشه به دنبال روزگار و چرخش زندگی به حرکت می‌افتادند. در آغوش‌کشیدن و روبوسی بین دوستان و خویشاوندان جریان داشت. من هم وقتی به دفتر می‌رسیدم با تمام همکاران و کارمندان آن‌جا دست می‌دادم و بی‌آن‌که دلهره‌ای در کنج دلم باشد، از حال یکدیگر می‌پرسیدیم و می‌گذراندیم. ناگهان خبری پخش شد که گویا ویروسی در کشور چین به‌وجود آمده و ممکن مردم پس از مبتلاشدن به آن جان‌شان را از دست بدهند. وقتی خبرهای شیوع آن به کشورهای همسایه و آمار رو به افزایش تلفات آن انتشار یافت، کم‌کم ترس و دلهره در وجود برخی از شهروندان افغانستان شکل گرفت. مردم محل ما مسلمانیت‌شان را اصل قوی‌بودن‌شان می‌دانستند و برخی‌های دیگر باور داشتند که این ویروس تنها با کافران و گنهکاران سروکار دارد. ولی با گذشت زمان وقتی تلفات آن در کشورهای بیرونی سرخط روزنامه‌ها و رسانه‌ها شد، میزان ترس مردم هم بیش‌تر شد. سرانجام افکار عامه به این نتیجه رسیدند که اگر آنان ویروس کرونا را جدی نگیرند، ویروس آنان را جدی می‌گیرد.

هیچ‌گاهی تصور نمی‌کردم که روزی برسد از یکدیگر فرار کنیم، در آغوش‌گرفتن و بوسیدن همدیگر ممنوع شود، دست‌دادن و نزدیک‌شدن، نوعی تهدید محسوب شود. کسی فکرش را هم نمی‌کرد. این‌روزها وقتی خورشید طلوع می‌کند، رنگ و جلال سابق‌اش را ندارد. محلات پرتجمع اکنون دیگر خالی شدند؛ رفت‌وآمد عابران به بیرون از خانه ممنوع شده و شهر خالی و جاده خالی. همگی باید روزانه ده‌ها نوع رهنمود صحی را رعایت کنند تا در امان بوده و فرصت زندگی بیش‌تر را داشته باشند. از نگاهی وقتی به دنیای اطرافم می‌بینم، حس می‌کنم نوعیت زندگی آدم‌ها قرار است بعد از این تغییر کند، عشق و همدلی از فاصله‌های دور نمایان شود و هیچ چیزی دوباره مثل سابق‌اش رنگ نگیرد. اما من آدم خوش‌بینم و به راوی‌های سرنوشت آدم‌ها از دیدگاه متفاوت می‌نگرم. پیش از کرونا سرخط رسانه‌های افغانستان مملو از قتل و کشتار بود، گروهی در هلمند کشته می‌شدند، دیگری در پلخمری ربوده می‌شد، خلاصه گزارش‌های که فقط یأس و ناامیدی را نشان می‌داد. همه چیز تکراری، قتل و آدم‌کشی برای ما عادی شده بود، اما اکنون خوش‌بینم که کشتار یکدیگر چند روزی کم‌تر شده است، به‌جای سقوط یک ولسوالی یا روستا تمام سخن‌ها از کرونا است. مردم افغانستان همیشه تلفات داده‌اند، حالا چه فرقی می‌کند که این کشتار از سوی ویروس کرونا باشد یا گروه‌های دهشت‌افگن و تروریستی. با وجود این دوست دارم نسل‌های بعدی روزی در کتاب‌ها، روزنامه‌ها و روایات تاریخی کشور مطالعه کنند که نیاکان‌شان چه روزهایی را سپری کردند و چگونه توانستند از پسِ آن همه بلاهای انسانی و طبیعی نجات یابند. ویروس کرونا آمد تا یادمان بدهد که چرخ زندگی انسان‌ها باید تغییر کند، عادات و نگرش‌ آنان دوباره بازسازی شود.

***

زندگی در دوره‌ی کرونا؛ باهم این دوره را بنویسیم

در سال 1900 در کابل وبا آمد. مرض واگیر و مهلکی که هر چند سال یکبار می‌آمد و هر بار، طی سه-چهار ماهی که دوام می‌کرد، جان آدم‌های بسیاری را در شهر می‌گرفت. دلیل اصلی شیوع مکرر مرض هم آب رودخانه‌ی کابل بود که مردم از آن هم در شست‌وشو استفاده می‌کردند و هم در پخت‌وپز.
ما این حادثه را می‌دانیم به‌دلیل این‌که فرنک مارتین، کارمند انگلیسی دولت، تمام این‌ها را دید و بعد در کتاب خاطرات خود نوشت. ساکنان کابل اما هیچ سند مکتوبی از وحشت وبا در آن سال‌ها از خود بر جای نگذاشته‌اند. چه بسا فجایعی که در تاریخ ما اتفاق افتاده و امروز یا ما آن‌ها را به یاد نداریم و یا وارونه به یاد داریم.
در این روزها که ویروس کرونا دنیا را درنوردیده و به یک بلای عالم‌گیر بدل شده است، برخی مورخان پیشنهاد کرده‌اند که مردم تجربیات شخصی‌شان را ثبت کنند تا سندی باشد برای آیندگان.
ما در حال زندگی‌کردن یک لحظه‌ی مهم تاریخی هستیم و مشاهدات شخصی ما سند باارزشی برای فهم این لحظه در آینده خواهد بود.
ثبت مشاهدات شخصی به‌خصوص در افغانستان مهم است؛ جایی که هم ملت نانویسا است و هم دولت. به همین دلیل، آیندگان ما درباره‌ی حوادث این روزها به معلوماتی که توسط شاهدان عینی ثبت شده باشد، دسترسی محدود خواهند داشت؛ درست همان‌طور که امروز ما به سختی می‌توانیم معلومات قابل اعتمادی درباره‌ی حوادث بزرگ قرون گذشته پیدا کنیم.
بی‌گمان، روزنامه‌ها به مثابه تاریخ مکتوب یکی از گزینه‌های اصلی و بی‌بدیل برای ثبت این تجربه‌ها است. بنابراین از شما مخاطبان گرامی دعوت می‌کنیم از تجربه‌‌های شخصی خود، از تغییرات و تأثیراتی که این بیماری همه‌گیر در زندگی شخصی و کاری، خانوادگی و اجتماعی‌تان آورده، از بیم‌ها و امیدها و از سختی‌ها و نگرانی‌های که با آن درگیرید و از آنچه در اطراف و محل زندگی‌تان می‌بینید، از طریق ما برای آیندگان روایت کنید.
روزنامه اطلاعات روز یادداشت‌ها، تجربه‌ها، چشم‌دیدها و روایت‌های شما را منتشر می‌کند.
dailyetilaatroz@gmail.com

+++

«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و به‌ویژه میان مالک و مستأجر راه‌اندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانه‌های مسکونی می‌خواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالی‌که می‌دانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام داده‌اند، تأکید می‌کنند که کرایه‌های ماهوار خانه‌ها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آن‌را با دوستان خود شریک سازید:

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *