تلاش‌‌ها برای سازگاری در شرایط ناگزیری

تلاش‌‌ها برای سازگاری در شرایط ناگزیری

عصمت‌الله جعفری

شاید اغراق نباشد اگر محور اصلی تاریخ بشر را تاریخ جدال انسان‌ها و طبیعت/ محیط‌زیست بدانیم. حداقل این واقعیت تا جوامع ماقبل صنعتی مصداق‌های برجسته دارد. در طی دوران اخیر، انسان‌ها کم‌کم طبیعت را مهار کرده، گاهی آن را مطابق نیاز دست‌کاری کرده‌اند. به‌رغم تمام پیشرفت‌ها، هنوز هم گاهی خشم طبیعت انسان‌های مغرور را درمانده می‌سازد. سونامی‌های ویرانگر، قحطی‌های وحشتناک و بیماری‌های مرگبار از مثال‌های آن می‌باشد. هرچند در ابتدا چنین تصور می‌شود که این وقایع طبیعی فقط آسیب می‌رسانند، اما واقعیت این است که اگر خشم‌های طبیعت نبود، هیچگاه شاهد نورآوری نیز نمی‌بودیم. در شرایط کنونی که همه از هیولای کرونا می‌هراسند، شاید بد نباشد که به تبعات دیگر آن نیز بپردازیم. در این مقاله تلاش می‌شود، به بعضی از تغییرات و نورآوری‌های ناشی از کرونا پرداخته شود. البته باید در نظرداشت منظور از «ناشی» لزوما رابطه علّی نیست.

در آستانه شیوع کرونا، نهادهای آموزشی عملا توانایی پیشبرد فعالیت‌های‌شان را از مجراهای معمول از دست دادند. این مسأله نهادهای مذکور را وادار کرد تا به دنبال راه جاگزین بگردند. این اجبار سازمان‌های خرد و حتا افراد را نیز به دست‌وپازدن انداخت. همه سعی داشتند مسیر مصئونی برای ادامه فعالیت‌های‌شان پیدا کنند. آن‌ها سراغ روش‌های آموزش از راه دور، کاربرد ویدیو و کاربرد رسانه رفتند. هرچند در نفس خود این روش‌ها چندان بدیع و کشفیات حیرت‌آفرین نیست، اما قابل تأمل است. شما از خودتان بپرسید که اگر کرونا وضعیت را تحت تأثیر قرار نمی‌داد، آیا تلاشی که امروز نهادهای آموزشی دولتی و غیردولتی برای جاگزین‌کردن روش‌های سنتی جست‌وجو می‌کنند، حداقل با این شدت و هدفمندی آغاز می‌شد؟ بدون شک این تلاش‌ها به تحولات ناخواسته‌ای در رویکردهای آموزشی رقم می‌زند. زیرا بسیاری از نهادها و افراد تا پیش از این، چنین امکان‌های را در افغانستان غیرعملی می‌یافتند، اما در خلال این دست‌وپازدن‌ها به مزایا و سهولت‌های این روش‌ها واقف می‌شوند و از این پس اگر نه اکثرا، بخش‌های از سیستم این روش‌ها را استفاده خواهند کرد. در گذشته هم تلویزیون‌ها وجود داشت، اما هیچگاهی نهادهای آموزشی برای حمایت از آنانی که عملا به آموزش با کیفیت دسترسی ندارند، کاری نکردند، اما با شرایط پیش‌آمده‌‌ی فرصت‌ها بهانه‌تراشی محدودتر می‌شود.

کرونا روند کار را نیز تحت تأثیر قرار داده است. تا قبل از این، تصور کار از خانه برای بسیاری از کارفرمایان و حتا کارمندان مفهوم غریبه بود. اما شرایط موجود کارفرمایان و کارمندان را مجبور کرد تا به‌‌رغم بی‌اعتمادی، روش کار از راه دور را امتحان کنند. در این فرایند، بسیاری از کارفرمایان و کارمندان پی بردند که در بعضی شرایط کار از خانه بازدهی قابل تأملی دارد. به‌خصوص این‌که بسیاری از کارمندان و کارفرمایان از نوعی نظارت درونی پرده برمی‌دارند. هرچند شاید این تغییرات جدی به‌نظر نیاید، اما تردیدی نیست که بخشی از کلیشه‌ها در مورد نظارت کارفرمایان و بی‌اعتمادی‌ها را زیر سوال می‌برد. شاید مهم‌ترین تحول در سنت کار این باشد که قبل از این منطق عمومی بازار کار در کشور، متمرکز بر نظارت از کارمند و اصل حضور بود. درحالی‌که کار از خانه تا حدی منطق بازار کار را به سمت نتیجه‌محوری (result-based) سوق داده است. این تغییر می‌تواند شالوده‌ی تحولات زیادی را در بازار کار رقم بزند.

در روزهای قرنطین، نقش مردان در کارهای خانه از جمله پخت‌وپز فیس‌بوکی شده است. در فیس‌بوک، مواجهه با تصاویری از مردانی که درحال پختن نان، آشپزی، پاک‌کاری خانه و شست‌وشوی لباس‌اند، امر عادی می‌نماید. این کمپین غیررسمی حتا علمای برجسته دینی را نیز درگیر کرده است. هرچند آنان ناخواسته تلاش می‌کنند این فعالیت‌ها را تفننی جلوه دهند تا از بازخورد سایر مردان در امان بمانند، اما با آن هم این تغییرات بسیار قابل تأمل است. ساده‌ترین تأثیر این فعالیت‌ها شکسته‌شدن ناخواسته کلیشه‌های تبعیض جنسیتی در تقسیم کار خواهد بود. به‌ویژه این که دامنه این فعالیت‌ها در قشر خاصی از مردانگی که من آن را «ایدئال مردانگی سنتی» می‌نامم، رسوخ کرده است. از طرفی، بسیاری از مردان در فضای مجازی اذعان می‌کنند که برای اولین‌بار توانسته تا حدی زنان را درک کنند که مادام‌العمر در قرنطین به‌سر می‌برند. حتا دوستانی را می‌شناسم که در این روزهای قرنطین آن‌قدر تحت تأثیر قرار گرفته‌ که سیاحت و تفریح زنان خانواده‌های‌شان را جزء اولویت‌های اهداف شخصی‌شان قرار می‌دهند. این تحول در نفس خود قابل توجه است.

بحران کرونا شناخت ما از جامعه را نیز افزایش داده است. کم نیستند کسانی که می‌گویند، تا پیش از این حتا تصور هم نمی‌کردند که خرافات تا این حد در جامعه خریدار داشته باشد! آنان از این‌که یک جوان تحصیل‌کرده چای سیاه یا آب دهن مولانا را برای تداوی بیماران کرونا تجویز می‌نمایند، بهت‌زده شده‌اند. این‌که کسی در جلو دوربین ظاهر شود و بگوید کرونا را ندیده و این حرف‌ها شایعه است، واقعا عجیب می‌نماید. آن هم در شهرهای که کانون فرهنگی و معرفت در کشور تلقی می‌شود. اما من برهنه‌شدن این مسائل را به فال نیک می‌گیرم و این چالش را با مفهوم «جدال علم و خرافات» مشخص می‌کنم که می‌تواند راهگشا باشد.

در پایان، بار دیگر تأکید می‌کنم، مواجهه با چالش‌های طبیعی لزوما فقط تبعات منفی ندارد. این مشکلات می‌تواند جامعه را وادارد تا راه حل‌های ابتکاری برای رویارویی با مسائل‌شان پیدا کنند. این چالش بی‌ترید زمینه را برای تکامل جامعه مساعد می‌کند. البته شکست در فرایند تطبیق، اگر منجر به فروپاشی نظم اجتماعی نشود، می‌تواند زمینه‌ساز رکود یا حتا عقب‌گردی اجتماعی شود.

+++

«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و به‌ویژه میان مالک و مستأجر راه‌اندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانه‌های مسکونی می‌خواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالی‌که می‌دانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام داده‌اند، تأکید می‌کنند که کرایه‌های ماهوار خانه‌ها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آن‌را با دوستان خود شریک سازید:

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *