جریان تشییع جنازه‌ی قربانیان حمله در گذره/منبع: شبکه‌های اجتماعی

ناامن‌سازی هدف‌مند زندگی هزاره‌ها در حاکمیت طالبان

گزارشی از قتل، شکنجه و اخاذی از هزاره‌ها در سه ماه اول امسال

در شامگاه یازدهم ثور امسال دو فرد مسلح وارد مسجدی در ولسوالی گذره ولایت هرات شدند و شروع به شلیک کور به سمت نمازگزارانی کردند که برای اقامه‌ی نماز در این مسجد جمع شده بودند. در این حمله‌ی خون‌بار دست‌کم شش نفر جان‌باختند و یک نفر دیگر زخمی شد. این حمله در مسجدی به‌نام «مسجد امام زمان» در یک شهرک عمدتا هزاره‌نشین (شهرک محمدیه‌ی اندیشه) رخ داد. حمله‌ی شامگاه یازدهم ثور نخستین حمله از این نوع نبود.

طالبان پس از گرفتن قدرت در افغانستان اولین و مهم‌ترین ادعای‌شان تأمین امنیت سراسری بوده است و مدعی هستند که توانسته‌اند با سرکوب نیروهای تروریستی مانند داعش خراسان و یک‌دست‌سازی حاکمیت، امنیت و ثبات را به کشور بازگردانند. اما وضعیت هزاره‌ها در این سه سال نشان می‌دهد که علی‌رغم این ادعای طالبان، این گروه قومی کماکان آماج حملات سازمان‌یافته‌ی تروریستی است. افزون بر این حملات، هزاره‌ها در معرض قتل‌های کور، شکنجه و زندان و عدم مصونیت قانونی در برابر زورگیری کوچی‌ها در منازعات موسوم به «کوچی و ده‌نشین» قرار دارند.

این گزارش با ارزیابی‌های داده‌های موجود و گفت‌وگو با منابع مستقل سعی کرده تا تصویر روشن از ناامنی جاری در زندگی هزاره‌ها در حاکمیت طالبان به‌دست بدهد. البته احساس ناامنی، قرار گرفتن در معرض خطرهای مانند کشتار کور، غصب زمین و شکنجه و زندانی کردن شهروندان افغانستان به هزاره‌ها منحصر نمی‌شود، اما آنچه که وضعیت هزاره‌ها را استثنایی می‌سازد این است که در مورد هزاره‌ها شاهد نوعی ناامن‌سازی سیستماتیک/هدفمند و تنوع منشأ حملات بر هزاره‌ها از داعش خراسان تا طالبان و مهاجمان ناشناس هستیم.
این گزارش حملات مسلحانه، کشتار و قتل‌های کور، شکنجه، زندان، غصب زمین و تبعیض نهادهای قضایی طالبان در برابر هزاره‌ها را بررسی می‌کند.

مطابق بررسی روزنامه اطلاعات روز، در سه ماه گذشته چهار حمله‌ی هدفمند بر هزاره‌ها صورت گرفته است. همچنین در این مدت، ۱۳ مورد قتل و خودکشی در مناطق هزاره‌نشین به ثبت رسیده است. از این میان، ۶ نفر در جریان عملیات طالبان کشته شده‌اند. این گروه ۱۰۳ نفر، به‌شمول ۱۵ فرد اسماعیلی‌مذهب در بدخشان را نیز بازداشت یا زندانی کرده‌اند.

کوچی‌ها هم اکثرا در چراگاه‌های مناطق هزاره‌نشین تا اوایل ماه جوزا حضور یافته‌اند که باعث موجی از برخوردها و طرح دعاوی حقوقی علیه هزاره‌ها در محاکم طالبان شده‌اند. افزون بر این، ده‌ها مورد دعواهای زمین علیه هزاره‌ها نیز در دادگاه‌های طالبان در جریان است. این گروه قومی در سه ماه گذشته، شاهد برکناری دسته‌جمعی از ادارات و تحقیر و توهین از سوی مسئولان طالبان هم بوده‌ است.

حملات هدفمند

حمله‌ی دو مهاجم مسلح بر «مسجد امام زمان» در شهرک محمدیه‌ی اندیشه در ولسوالی گذره یکی از چهار حمله‌ی هدفمند و تروریستی در مناطق هزاره‌نشین در سال جاری خورشیدی است. کشته‌شدگان در حمله بر این مسجد شامل یک زن، سه مرد و دو کودک بودند. یک زن هم در آن زخمی شد. از میان نمازگزاران تنها دو زن که در وضوخانه پناه گرفته بودند، جان سالم ‌به‌در بردند. مسئولیت حمله را داعش به عهده گرفت؛ گرچند به ‌ادعای منابع مردمی، هنوز هیچ سرنخی از عاملان حمله بدست نیامده است. از سویی هم، طالبان هنوز به‌ درخواست هزاره‌های هرات مبنی بر اتخاذ تدابیر امنیتی مناطق هزاره‌نشین این ولایت، پاسخ نداده‌اند. یک باشنده‌ی هرات به اطلاعات روز گفت: «ما در ولایت دو راهکار ارائه کردیم: یا این‌که بگذارند مردم، خود امنیت‌شان را تأمین کنند و یا این‌که با هماهنگی مردم، نیرو حداقل برای تأمین امنیت مساجد استخدام کنند. درخواست ما نه رد شد و نه تأیید. صرفا گفتند [که] اگر حادثه‌ای رخ داد، طالبان را در جریان بگذاریم. دسترسی سریع طالبان به منطقه، نیم‌ساعت تا ۴۰ دقیقه است.»

سه شب پس از حمله‌ی مهاجمان بر مسجد امام زمان در ولسوالی گذره ولایت هرات، در تاریخ ۱۴ ثور دوباره در محل حادثه صدای تیراندازی شنیده می‌شود. براساس گفته‌های منابع، به کسی در این رویداد آسیب نرسیده است. مردم محل وقوع آن را به طالبان گزارش می‌دهند، اما طالبان هیچ توجهی نمی‌کنند.

 ضمنا عدم دسترسی باشندگان شهرک محمدیه‌ی اندیشه به خدمات عمومی، از جمله خدمات صحی چالش دیگری است که آنان پس از حمله با آن مواجه شدند. یک شاهد عینی به اطلاعات روز گفت: «تا نیم‌ساعت پس از حمله [بر مسجد امام زمان]، پیکرها در مسجد ماندند. هیچ‌کسی نزدیک نرفت. پس از گذشت نیم‌ساعت، مردم داخل مسجد رفتند. پیکرها و زخمی‌ها را بیرون آوردند و با موترهای شخصی به شفاخانه بردند. یک ساعت زمان می‌برد تا به شفاخانه برسند. یکی از مردان تا شفاخانه نفس می‌کشید. به ‌علت جراحت عمیق و خون‌ریزی شدید در شفاخانه جان باخت.» باشندگان شهرک محمدیه‌ی اندیشه خواستار فراهم‌سازی خدمات صحی هم در این منطقه شده‌اند. طالبان در این مورد نیز پاسخی روشن ارائه نکرده‌اند.

در رویداد دیگر داعش خراسان مسئولیت انفجار ۱ ثور در غرب کابل را به ‌عهده گرفت. این رویداد ناشی از انفجار ماین جاسازی‌شده در یک موتر مسافربری نوع «مرسدس» در «کوته سنگی» شهر کابل بود. براساس اعلام طالبان، در این انفجار دست‌کم یک نفر کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند. داعش مدعی شد که شیعه‌ها را هدف قرار داده است. انفجار زمانی رخ داد که مردم از کار به خانه‌های‌شان باز می‌گشتند.

یک ماه قبل از این انفجار در تاریخ ۱ حمل، دو مرد با چاقو بر اعضای یک خانواده در روستای «گنداب» ارزگان خاص که ولسوالی هزاره‌نشین در ولایت ارزگان است، حمله کردند. در این رویداد، مرد این خانواده زخمی شد و موتورسایکلش را نیز حمله‌کنندگان بردند. او زمانی مورد حمله قرار گرفته که با همسر و دو فرزند خردسالش سوار بر موتورسایکل به سمت خانه‌ی دوستانش در حرکت بود. حمله‌کنندگان پس از دزدی موتورسایکل و جراحت این فرد، به طرف مناطق پشتون‌نشین رفتند. طالبان از بازداشت آنان در پاسگاه مرزی، خودداری کردند. سال گذشته نیز در ارزگان هزاره‌ها هدف چند حمله‌ی هدفمند قرار گرفت.

شمارهمحل رویدادتاریخ رویدادتعداد کشتهتعداد زخمیعامل
۱ارزگان خاص، ولایت ارزگان۱ حمل۰۱ نفرنامعلوم
۲شهر کابل۱ ثور۸۳ نفرداعش
۳گذره، هرات۱۱ ثور۶ نفر۱ نفرداعش
۴بامیان۲۸ ثور۶ نفر (سه خارجی، یک عضو طالبان و دو فرد هزاره)شش نفر (چهار خارجی و دو هزاره)داعش
۵مجموع کشته‌ها۸ تعداد زخمی‌ها۷
شمار حملات هدفمند در سه ماه گذشته

آخرین حمله در مناطق هزاره‌نشین، حمله‌ی مسلحانه بر گردشگران خارجی در شهر بامیان بود. حوالی ساعت ۶:۰۰ عصر روز جمعه، ۲۸ ثور یک مهاجم مسلح بر گروهی از گردشگران خارجی که در یک دکان مصروف خرید بودند، گلوله‌باری کرد. سپس موتر آنان را در مقابل دکان زیر رگ‌بار گلوله گرفت. شش نفر، از جمله سه گردشگر خارجی شهروند اسپانیا در این حمله کشته و شس نفر دیگر، از جمله چهار خارجی زخمی شدند. این چهار نفر شهروندان کشورهای اسپانیا، استرالیا، لیتوانیا و ناروی هستند. سفر آنان به بامیان توسط یک آژانس توریستی اسپانیایی تسهیل شده بود.

در جمع کشته‌شدگان عمادالدین عمری، ولسوال پیشین طالبان در سیغان بامیان و عضو استخبارات این گروه نیز شامل بود. دو فرد هزاره‌تبار باشنده‌ی شهر بامیان هم کشته شده و دو فرد دیگر از باشندگان بامیان در جمع زخمیان هستند. طالبان یکی از زخمیان را به‌حیث «عامل» حمله بازداشت کرده‌اند. برخی منابع محلی مدعی هستند که فرد بازداشت‌شده همکار سابق یک سازمان خارجی مستقر در بامیان بوده است و سابقه‌ی همکاری با گروه‌های مسلح را نداشته است.

قتل و خودکشی

پروانه (اسم مستعار) ۱۷ ساله دختر هزاره‌تبار در شهر غزنی حدود یک سال پیش به اجبار به یک عضو استخبارات طالبان در غزنی داده می‌شود. شوهر پروانه که از نظر تباری پشتون است یک همسر دیگر نیز دارد. پروانه اخیرا به‌گونه‌ی مرموزی کشته می‌شود. نزدیکان پروانه به‌خاطر ترس از طالبان، نمی‌توانند در مورد چگونگی قتل و چرایی بددادن او صحبت کنند. اما یک داکتر که نمی‌خواهد هویتش فاش شود، روایت کرد: «پنج‌شنبه، ۲۷ ثور [جسد پروانه] را به شفاخانه آوردند. گلوله مستقیم به پیشانی‌اش شلیک شده بود. ما را گفتند در گزارش ننویسیم تیر (گلوله) خورده، بنویسیم دیگ بخار انفجار کرده است. همکاران ما از ترس همان کار را کردند.»

طالبان از شفاخانه با پدر پروانه تماس می‌گیرند و می‌گویند که دخترش بیمار است و خود را به شفاخانه برساند. وقتی که وارد شفاخانه می‌شود، او را مستقیم به سردخانه می‌برند. در آن‌جا یکی از داکتران به ‌دستور طالبان، جان‌باختن پروانه را اعلام می‌کند: «خدا رحمت کند. جنازه‌ی دختر تان است.» مرد به طرف پیکر می‌بیند. سر دخترش متلاشی شده است. از دیدن او به لرزه می‌افتد. زانوانش سست می‌شوند. یک دستش را بر کناره‌ی «چهارپایه»ای که پیکر پروانه رویش گذاشته شده بود، تکیه می‌دهد و روی کف می‌نشیند. آن‌گونه که برخی نزدیکان پروانه به منابع ما گفته‌اند، او زبان شوهر و خانواده‌ی شوهرش را نمی‌فهمیده است. به اجبار مذهبش را تغییر می‌دهند. به‌خاطر تعلق قومی‌اش و عدم آشنایی با مناسک مذهب حنفی، تحقیر و مورد آزار و اذیت همسر خود قرار می‌گیرد.

برای پدر پروانه گفته می‌شود که او را در قبرستان مربوط به شیعیان دفن کند. برای دفن او ضرب‌الاجل نیز تعیین می‌شود. مراسم تشییع جنازه به ‌دستور این عضو طالبان فوری و مختصر انجام می‌شود.

این سیزدهمین مورد قتل و خودکشی از اول ماه مارچ تا اکنون در مناطق هزاره‌نشین است. در تاریخ ۱۸ مارچ (۲۷ حوت) یک جسد سوخته در ساحه‌ی «جبرئیل-کوره ملی» در ناحیه‌ی سیزدهم شهر هرات پیدا شد. هویت این فرد قابل تشخیص نبود. در تاریخ ۲۹ حوت، طالبان با یورش بر خانه‌ای در منطقه‌ی «قلعه‌ی امیر محمدخان» شهر غزنی، یک باشنده‌ی منطقه‌ی «پشی» مالستان به اسم «محمدعلی» را کشتند. خانه از باجناق محمدعلی بود و طالبان برای بازداشت خسور آنان، یورش برده بودند. خسور محمدعلی عضو نیروهای پیشین خیزش مردمی در جاغوری بود. در روز اول نوروز (۲۰ مارچ) نیز یک مرد در زندان طالبان در مالستان غزنی به‌گونه‌ی مرموز کشته شد. او که در زندان حلق‌آویز شده بود، به اتهام دزدی زندانی بود.

شمارهقربانینوع رویدادعاملمحل رویدادتاریخ رویداد
۱۱ نفر (هویت ناشناخته)قتل/سوختننامعلومناحیه‌ی سیزدهم شهرداری هرات۲۷ حوت
۲۱ نفر (غیرنظامی مرد)قتلطالبانقلعه‌ی امیر محمدخان، شهر غزنی۲۹ حوت
۳۱ نفر (غیرنظامی مرد متهم به دزدی)حلق‌آویزمرموززندان مالستان، غزنی۱ حمل
۴دو نفر (مرد)قتلطالبانساحه حوزه‌ی هجدهم، کابل۵ حمل
۵دو نفر (مرد)قتلطالبانزارع، بلخ۵ حمل
۶یک نفر (پسر جوان)قتلنامعلومدشت برچی، کابل۱۹ حمل
۷یک نفر (مرد)خودکشیساحه‌ی حوزه‌ی دهم امنیتی شهر مزار شریف۴ ثور
۸یک نفر (مرد)خودکشیساحه‌ی حوزه‌ی پنجم امنیتی مزار شریف۵ ثور
۹یک نفر (زن)قتلعضو استخبارات طالبانشهر غزنی۲۷ ثور
۱۰یک نفر (دختر)خودکشیمیرامور، دایکندی۸ جوزا
۱۱یک نفر (مرد)خودکشیمیرامور،  دایکندی۹ جوزا

موارد قتل و خودکشی

همچنین در تاریخ ۵ حمل طالبان در ساحه‌ی حوزه‌ی هجدهم شهر کابل، دو نفر را به اتهام آدم‌ربایی کشتند. مطابق اعلامیه‌ی این گروه، آنان پس از تیراندازی بر کاروان نظامی طالبان مورد هدف قرار گرفتند. همچنین در همین روز، نیروهای این گروه دو نفر را در روستای هزاره‌نشین «امرخ» ولسوالی زارع بلخ کشتند. طالبان اعلام کردند که آنان قصد به آتش‌کشیدن یک بازار را داشتند.

این گروه در گذشته بارها مخالفان خود را به ‌اتهام آدم‌ربایی و دزدی کشته است.

در تاریخ ۱۹ حمل (۷ اپریل) افراد ناشناس یک پسر جوان را در منطقه‌ی «شهرک رسول اکرم» دشت برچی کابل در مقابل خانه‌اش به ضرب چاقو کشتند. او ۱۹ سال سن داشت و دانش‌آموز بود.

همچنین در جریان دو روز پی‌هم، «خودکشی» دو مرد جوان از مناطق هزاره‌نشین مزار شریف گزارش شد. واقعه‌ی اولی در تاریخ ۴ ثور (۲۳ اپریل) در ساحه‌ی حوزه‌ی دهم مزار شریف و واقعه‌ی دومی در تایخ ۵ ثور در ساحه‌ی حوزه‌ی پنجم رخ داده است. دلیل خودکشی مورد نخست، «فقر» و دومی استفاده از داروی «ترامادول» خوانده شده است.

یک دختر ۱۸ ساله در روستای «بوم شیر راباط» میرامور دایکندی در تاریخ ۸ جوزا خودش را حلق‌آویز کرد و به زندگی‌اش پایان داد. یک روز پس از آن (۹ جوزا) یک مرد ۴۵ ساله در روستای «نیقل راباط» این ولسوالی نیز با طناب خود را هنگام کار در مزرعه، حلق‌آویز کرد و جان باخت.

بازداشت و زندان

طالبان از زمان برگشت دوباره به قدرت در آگست ۲۰۲۱ زنان را مرحله‌وار از فعالیت‌های عمومی در سطح جامعه حذف کرده‌اند. در ادامه‌ی اعمال محدودیت علیه زنان، آنان در ماه نوامبر ۲۰۲۲، از ورود به باشگاه‌های ورزشی منع شدند. طالبان محدودیت‌ها بر زنان را اکثرا با خشونت شدید اعمال می‌کنند. اوایل ماه مارچ یک مسابقه‌ی والیبال در سطح ولسوالی جاغوری در غزنی برگزار شد. محل برگزاری مسابقه توسط نیروهای طالبان نظارت می‌شد. چهار دختر برای این‌که ممنوعیت ورود به سالن ورزشی را دور بزنند و تماشای مسابقه را از دست ندهند، با پوشش مردانه وارد سالن می‌شوند. باهم عهد می‌بندند که به هیچ عنوان هویت جنسی خود را آشکار نکنند؛ شال مردانه به سر می‌کنند، صورت‌های‌شان را می‌پوشانند و ساکت می‌مانند. اما هنگامی که بازی اوج می‌گیرد، هیجان خود را کنترل نمی‌توانند. یکی از آنان جیغ می‌کشد و چند بار اسم تیم مورد علاقه‌ی خود را به زبان می‌آورد.

افراد طالبان متوجه این صدا می‌شوند و به سمت دختران می‌روند. دختران را به بیرون از سالن مسابقه می‌برند. تصمیم می‌گیرند که به ولسوالی انتقال دهند. اما تماشاچیان پادرمیانی می‌کنند و طالبان به‌جای آنان، دو مرد از بستگان‌شان را به زندان انتقال می‌دهند. آنان پس از سپری‌کردن دو شبانه‌روز در زندان، با پادرمیانی متنفذان جاغوری آزاد می‌شوند.

طالبان به‌شمول این افراد در جریان سال جاری خورشیدی، دست‌کم ۱۰۳ نفر از هزاره‌ها و شیعه‌ها را زندانی و یا توقیف کرده‌اند. در تاریخ ۲۹ حوت، طالبان با یورش بر خانه‌ای در منطقه‌ی «قلعه‌ی امیر محمدخان» شهر غزنی، دو نفر به اسامی محمدعلی و عزت‌الله را بازداشت کردند. آنان از باشندگان جاغوری هستند و طالبان این حمله را برای بازداشت محمدعلی که عضو نیروهای پیشین خیزش مردمی در جاغوری بود، راه‌اندازی کرده بودند. به‌دنبال آن نیروهای طالبان در تاریخ ۳ حمل بر دفتر حزب عدالت و توسعه در دشت برچی شهر کابل یورش بردند و سید جواد حسینی، رهبر این حزب و جعفر جویا، رییس‌دفتر او را بازداشت کردند. آنان در تاریخ ۷ جوزا آزاد شدند. یک منبع گفت که اتهام آنان «تبلیغات علیه طالبان» بوده است. سید جواد حسینی و جعفر جویا از کسانی هستند که کارزار پی‌گری پرونده‌ی سید عیسا حسینی مزاری، رییس مرکز فرهنگی تبیان را دنبال می‌کردند. مرکز فرهنگی تبیان مشی تبلیغاتی سپاه پاسداران ایران را تبلیغ می‌کند و رییس این مرکز از مدافعان سرسخت گروه طالبان است.

به‌دنبال آن، طالبان در تاریخ ۸ حمل به خانه‌ی آزاده رضایی، نادیه رضایی و الهه رضایی، سه دختر معترض در «سرک معرفت» دشت برچی کابل یورش بردند و آنان را با یحیا رضایی، برادرشان بازداشت کردند. نادیه و الاهه کم‌تر از ۱۸ سال دارند. آنان در تاریخ ۱۳ حمل با پادرمیانی نهادهای بین‌المللی و ارائه‌ی تضمین از سوی خانواده‌ی‌شان از زندان طالبان آزاد شدند. تمنا رضایی، خواهر بزرگ‌تر آنان که در خارج از افغانستان به‌سر می‌برد، گفت دلیل بازداشت این افراد، اعتراض و دریافت پولی بوده که او برای خانواده‌اش به افغانستان فرستاده بود.

فرستادن پول از سوی مهاجران به اعضای خانواده‌های‌شان که عمدتا هیچ درآمد اقتصادی ندارند امر معمول است.

در تاریخ ۲۵ حمل، گروهی از اعضای استخبارات طالبان به‌نام کارگران معدن زغال‌سنگ برای جاسوسی به ولسوالی بلخاب سرپل می‌روند و خود شان را از اعضای «جبهه مقاومت ملی افغانستان» معرفی می‌کنند. آنان ابتدا به روستای «کرسنگ» و سپس به روستاهای «گل‌ورز» و «باجگاه» مستقر می‌شوند و از مردم محل درباره‌ی بدرفتاری و ظلم طالبان شکوه می‌کنند. زمانی که مردم محل از رفتار تبعیض‌آمیز طالبان شکایت و با جبهات مقاومت ضدطالبان ابراز همدلی می‌کنند، صدای‌شان توسط این افراد ضبط می‌شود. به‌دنبال آن طالبان در روزهای ۳۰ و ۳۱ حمل بر این روستاها یورش می‌برند. این گروه دست‌کم ۱۴ غیرنظامی را بازداشت و به زندان خود در شهر سرپل انتقال می‌دهند. منابع محلی در آن هنگام به روزنامه اطلاعات روز گفتند که بازداشت‌شدگان در زندان شکنجه شده‌اند. طالبان زندانیان را متهم به نگهداری مهمات و اسلحه‌ی به‌جامانده از مولوی مهدی کرده و از بستگان‌شان خواسته تا آن‌ها را تهیه و تحویل این گروه بدهند. با تهدید نیروهای این گروه، آنان مجبور شدند که ۱۴ میل سلاح بخرند و تحویل طالبان دهند. براساس گفته‌های منابع، یک خانواده مجبور شده است تا برای تهیه‌ی سلاح، مواشی خود را بفروشد. در اول ثور، منابع به روزنامه اطلاعات روز تأیید کردند که افراد بازداشت‌شده به جوزجان منتقل شده‌اند. مولوی مهدی، فرمانده هزاره‌تبار طالبان پس از آن‌که از این گروه ناراضی شد، در هنگام فرار به ایران کشته شد. به‌دنبال آن، دیدبان حقوق بشر اعلام کرد که طالبان در پاسخ به انتقام مسلحانه‌ی مهدی در بلخاب، چند نفر را اعدام کرده‌اند.

شمارهشمار بازداشتی/ بازداشت‌شدگان محل بازداشتاتهام بازداشتی/ بازداشت‌شدگانتاریخ بازداشتوضعیت
۱۶ نفر (چهار دختر و دو مرد)جاغوری، غزنیشرکت دختران در یک مسابقه‌ی ورزشیآزاد
۲ دو نفر (مرد)قلعه‌ی امیر محمدخان، شهر غزنیعضویت در نیروهای پیشین خیزش مردمی۲۹ حوت ۱۴۰۲زندانی
۳دو نفر (مرد)دشت‌برچی، شهر کابلتبلیغ علیه طالبان۳ حمل ۱۴۰۳آزاد (در تاریخ ۷ جوزا)
۴چهار نفر (یک مرد و سه دختر، از جمله دو دختر زیر سن)دشت ‌برچی، شهر کابلتظاهرات علیه طالبان۸ حمل ۱۴۰۳آزاد (در تاریخ ۱۳ حمل)
۵۱۴ نفر (مرد)بلخاب، سرپلدشت ‌برچی، شهر کابل۳۰ و ۳۱ حمل ۱۴۰۳زندانی
۶یک نفر (مرد) ناور، غزنیعدم تحویل سلاح۴ ثور ۱۴۰۳نامشخص
۷۱۵ نفر (مرد)نسی، بدخشانعضویت در «جبهه مقاومت ملی افغانستان»۱۲ ثور ۱۴۰۳۶
 ۸۱۸ نفر (مرد)ناور، غزنیعدم تحویل سلاح۱۷ ثور ۱۴۰۳آزاد (۱۸–۲۵ ثور)
۹یک نفر (مرد)ناور، غزنینامعلوم۳ جوزای ۱۴۰۳آزاد (۴ جوزا)
۱۰۴۰ نفر (مرد)بامیاندست‌داشتن در حمله بر گردشگرانپس از ۲۸ ثور ۱۴۰۳۳۶ نفر پس از چند روز توقیف آزاد شده‌اند و چهار نفر هنوز زندانی اند

شمار بازداشت/توقیف‌شدگان سه ماه گذشته توسط طالبان در مناطق هزاره/شیعه‌نشین

در تاریخ ۴ ثور، این گروه یک غیرنظامی به‌نام «مردان» را در روستای «جنگل‌سوخته»ی ناور بازداشت کرد. طالبان در بدل رهایی او، خواستار تحویل سه میل سلاح یا پرداخت قمیت اسلحه به‌گونه‌ی نقد شده‌اند.

این گروه در تاریخ ۱۲ ثور، به تعداد ۱۵ نفر از شیعیان اسماعیلی را در روستای «تنگ شیوی» ولسوالی نسی بدخشان بازداشت کرده‌ است. آنان در هنگام بازداشت مورد ضرب‌وشتم طالبان قرار گرفته‌اند.

در تاریخ ۱۷ ثور، نیروهای طالبان در مناطق بهادر و جرغی «ناور» ۱۸ نفر را بازداشت کردند. این افراد تا تاریخ ۲۵ ثور را در پاسگاه طالبان در منطقه‌ی بهادر زندانی بودند. منابع به روزنامه اطلاعات روز گفتند که آنان تحت شکنجه قرار داشتند. از جمع این ۱۸ نفر، یک نفر آنان از روستای «پای کوتل» بهادر و متباقی از جرغی هستند. طالبان زندانی باشنده‌ی پای کوتل را با گرفتن ۶۰هزار افغانی و متباقی را نیز با گرفتن ۹ میل سلاح آزاد کردند. یک منبع گفت که این اسلحه از اعضای طالبان خریداری و دوباره تحویل پاسگاه آنان در بهادر شده است.

طالبان در ۳ جوزا هم یک پیرمرد را در منطقه‌ی بهادر بازداشت کردند و پس از یک شبانه‌روز نگهداری در پاسگاه این گروه در «کهنه‌آسیاب» بهادر دوباره آزاد کردند. او با پادرمیانی مردم محل آزاد شده است.

همچنین طالبان به‌دنبال حمله‌ی مسلحانه بر گردشگران خارجی در شهر بامیان، دست‌کم ۴۰ نفر از باشندگان بامیان، به‌شمول یک زخمی این رویداد را بازداشت کرده‌اند. ۳۶ نفر آنان دوباره آزاد شده و متباقی چهار نفر دیگر، از جمله فرد زخمی در بازداشت طالبان هستند. فرد زخمی سرور نام دارد و براساس گفته‌های منابع، او از بیماری اختلال روانی رنج می‌برده است.

طالبان هنوز در مورد وضعیت روانی او چیزی نگفته‌اند.

هجوم کوچی‌ها

در جریان سال جاری خورشیدی، نخستن مورد از حضور و دعوای کوچی‌ها با هزاره‌ها در ولسوالی مرکز بهسود گزارش شد. کوچی‌ها در تاریخ ۱۳ ثور بر روستای «اغجم پایین» در ساحه‌ی «کوتل ملایعقوب» این ولسوالی هجوم بردند. آنان خانه‌های مردم را محاصره و کشتزارهای‌شان را با تراکتور تخریب کردند.

منابع محلی همچنان تأیید کردند که کوچی‌ها از تاریخ ۲۰ جوزا از طریق «گل‌کوه» قره‌باغ، «دره‌ی قیاغ» جغتو و بهسود وارد ولسوالی ناور شده‌اند. تا آخر ثور در اکثر نقاط این ولسوالی کوچی‌ها جابه‌جا شده‌اند. دسترسی به چراگاه‌های هموار ولسوالی ناور، از اهداف اصلی حرکت کوچی‌ها به طرف مراتع است. در میدان‌ وردک هم کوچی‌ها در مسیر حرکت خود به سمت چراگاه‌های هزاره‌جات، به ولسوالی‌های جلریز، دایمیرداد و بهسود رفته‌اند. منابع تأیید کردند که آنان در ۳ جوزا یک چوپان را در منطقه‌ی «کجاب» مرکز بهسود لت‌وکوب و زخمی و بخشی از کشت‌زارهای مردم محل را تخریب کرده‌اند.

چادر یک خانواده‌ی کوچی در ناور/ عکس ارسالی به اطلاعات روز

در تاریخ ۵ جوزا نیز کوچی‌ها در شهر نیلی، مرکز دایکندی رسیدند. منابع تأیید کردند که در سایر ولسوالی‌های این ولایت هم کوچی‌ها رفته‌اند. منابع در ولسوالی‌های گیزاب و ارزگان خاص ارزگان و مالستان غزنی هم تأیید کردند که کوچی‌ها تا اول جوزا در بخش‌هایی از این مناطق سرازیر شده‌اند. کوچی‌ها به حمایت طالبان پس از دوونیم‌دهه، دو سال پیش توانستند در مرکزی‌ترین نقطه‌ی هزاره‌جات بروند.

دعوای کوچی‌ها و ده‌نشینان در مناطق مرکزی سابقه‌ی طولانی دارد. مردم ده‌نشین عموما معیشت شان را از طریق پرورش مواشی و زراعت تأمین می‌کنند و برای پرورش مواشی به علفچرهایی وابسته‌اند که کوچی‌ها آن‌ها را ملکیت دولت و استفاده از آن‌ها را حق انحصاری خود می‌دانند. این منازعات به خصوص با خشک‌سالی‌های پی‌هم و بحران کم‌آبی در سال‌های اخیر تشدید شده است.

دعواهای زمین

تسلط طالبان بر افغانستان، لایه‌ای جدید بر دعواهای زمین افزوده است. این گروه با لغو قوانین گذشته و برکناری دسته‌جمعی قضات و دادستان‌ها و انتصاب اعضای خود به‌جای آنان با دعواها به‌گونه‌ی سلیقوی برخورد می‌کند. بربنیاد یافته‌های اطلاعات روز، حامیان طالبان در نقاط مختلف دعواهای گذشته را از نو اقامه کرده و در اکثر موارد نیز، دعوا به نفع‌شان فیصله شده است.

در ولسوالی گیزاب ارزگان، باشندگان روستای هزاره‌نشین «کندیر» براساس فیصله‌ی طالبان باید مبلغ ۳۰ میلیون افغانی را تحت عنوان قیمت زمین کندیر و وجه مصالحه به سه طایفه از پشتون‌های گیزاب و کوچی‌های مقیم هلمند پرداخت کنند. این فیصله در تاریخ ۳۰ جدی پارسال صادر شده است و به باشندگان کندیر تا تاریخ ۲۸ سرطان امسال (آخر ماه بعدی) فرصت پرداخت آن داده شده است. طالبان دعوا را به نفع پشتون‌ها و کوچی‌ها بدون ارائه‌ی هیچ‌گونه سند حل کرده؛ درحالی‌که باشندگان هزاره‌تبار مکتوب دوران محمدداوودخان را برای احیای این منطقه ارائه کرده‌اند. این مکتوب از جمهوری داوودخان، ملکیت هزاره‌ها بر این منطقه را تأیید می کند. باشندگان کندیر هم‌اکنون مصروف تهیه‌ی مبلغ فیصله‌شده اند. یک منبع گفت که هنوز نصف آن را نتوانسته تکمیل کنند. آنان برای تهیه‌ی این مبلغ، زمین و خانه‌های‌شان را به اجاره و فروش گذاشته و در یک تصمیم جمعی، بخشی از طویانه‌ی دختران خود را نیز برای آن تخصیص داده‌اند.

همچنین کوچی‌ها در هنگام یورش‌شان در تاریخ ۱۳ ثور در روستای «اغجم پایین»، ادعای مالکیت این روستا را مطرح کرده و خواستار پرداخت اجاره‌ی ۲۰ ساله توسط باشندگان آن شده‌اند. کوچی‌ها گفته‌اند که این روستا شامل روستای «گردن‌ده» است. در دور اول حاکمیت طالبان، آنان ادعای مالکیت این منطقه را مطرح کردند و مردم محل را به‌گونه‌ی اجبار کوچ دادند. کوچی‌ها زمین آنان را به افرادی که «ناظر» خود معرفی کردند، سپردند. این افراد در سال‌های گذشته مانع از برگشت باشندگان بومی گردن‌ده شده‌اند.

اغجم پایین بهسود/ عکس ارسالی به اطلاعات روز

منابع در شهر بامیان نیز می‌گویند که هم‌اکنون ده‌ها مورد دعوای زمین در این شهر علیه هزاره‌ها و یا در مناطقی که هزاره‌ها در سال‌های گذشته ساکن شده‌اند، در جریان است.

ما به‌دلیل عدم دسترسی به نهادهای قضایی طالبان در بامیان به رقم این دعواها دست نیافتیم.

به‌گفته‌ی برخی باشندگان بامیان، دعواها بیشتر مربوط به ساحات «باریکی شهیدان» تا «شش‌پل» شهر بامیان، از جمله زمین‌های دولتی و «ساحات سرخ و سبز» متعلق به میراث‌های فرهنگی اند. شاکیان در این دعواها اکثرا مدعی اند که زمین‌شان در زمان تسلط حزب وحدت در دهه‌ی هفتاد خورشیدی غصب شده است. این منابع می‌افزایند که تنها «هشت تا ده دعوای زمین» در «بازار غلغله» در نهادهای عدلی و قضایی طالبان در جریان است. بازار غلغله در سال ۱۳۷۵ خورشیدی توسط حزب وحدت، یکی از احزاب جهادی آن زمان، بنا یافته است. دست‌کم در دو مورد دعوا که عریضه‌ی آن‌ها در اختیار روزنامه اطلاعات روز قرار گرفته، شاکیان ادعای غصب زمین‌شان را توسط این حزب و فرماندهان و هواداران آن مطرح کرده‌اند. در یک مورد، فرد شاکی علیه ده فرد هزاره در روستای «زرگران» بامیان اقامه‌ی دعوا کرده است. او مدعی شده که این افراد زمین آبی او را به مساحت «۴۶ سیر تخم‌ریز به وزن کابل» در سال ۱۳۷۶ خورشیدی در «تبانی مستقیم» حزب وحدت غصب کرده‌اند. شاکی دیگر هم مدعی شده که حزب وحدت در سال ۱۳۷۵، زمین‌شان را به ملکیت شهرداری بامیان قرار داده و شهرداری این زمین را به هواداران خود توزیع کرده است. دیوان امنیت عامه و جرایم ناشی از فساد اداری محکمه‌ی طالبان در بامیان دعوای دومی را به نفع فرد شاکی حل‌وفصل کرده است. منابع می‌گویند که شاکیان در هر دو دعوا از اعضا و حامیان طالبان هستند و طرف دعوای آنان نیز اکثرا هزاره‌ها اند.

این منابع همچنان می‌گویند که شاکیان با بازکردن دعوا، در ساحات سرخ و سبز ماسترپلان فرهنگی اقدام به ساخت‌وساز کرده‌اند. این ماسترپلان در سال ۲۰۰۷ میلادی از سوی سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) تهیه شد. تندیس‌های بودا (صلصال و شهمامه)، شهرهای غلغله و ضحاک، بودای ککرک، قلعه‌های کافری و مغاره‌های دره‌ی قل‌اکرم و غمی هشت منطقه در فهرست «میراث‌های جهانی در معرض خطر» یونسکو قرار دارد. در کنار این ساحات، بخش‌هایی از وادی بامیان، به‌حیث ساحات سبز در ماسترپلان فرهنگی مشخص شده است. در ساحات سرخ و سبز، ساخت‌وساز ممنوع است. ساحات زرد و نارنجی در اطراف ساحات باستانی نیز نشانی شده که ساحه‌ی زرد آن قابل توسعه است و در ساحه‌ی نارنجی هم ساخت‌وساز مشروط به عدم آسیب‌زدن به آبدات تاریخی است. با این‌حال، منابع تأیید می‌کنند که شاکیان در بخش‌هایی از این مناطق، از جمله «تولواره» اقدام به ساخت‌وساز کرده‌اند.

طالبان در شهر پلخمری، مرکز بغلان به حدود ۷۰ خانواده‌ی هزاره‌ی اسماعیلی‌مذهب دستور تخلیه‌ی خانه‌های‌شان را داده‌اند. این افراد باشندگان اصلی بدخشان هستند و از حدود سه‌دهه‌ی پیش در پلخمری زندگی می‌کنند. یک منبع به روزنامه اطلاعات روز گفت که آنان روی زمین دولتی مربوط به «اداره ترانسپورت» زندگی می‌کنند. براساس یافته‌های ما، این زمین از سوی سید منصور نادری، یک رهبر جهادی اسماعیلی، به این افراد واگذار شده بوده.

حذف هزاره‌ها از ادارات عامه

در ترکیب حکومت تحت کنترل گروه طالبان، هزاره‌ها حضور کم‌رنگ‌تر از سایر گروه‌های قومی دارند. با آن‌هم، طالبان با تشدید تعارض قومی، آنان را به‌صورت گسترده از ادارات حکومتی و نهادهای اجتماعی حذف کرده و به حاشیه رانده‌اند. در ماه حوت سال گذشته، ۲۸ نفر از استادان هزاره از تشکیلات آمریت تازه‌تأسیس انکشاف مسلکی آموزگاران بامیان حذف شدند. در این میان، دست‌کم ده زن نیز شامل هستند.

هم‌زمان با آن، طالبان تصمیم گرفتند تا بیش از ۵۰ آموزگار زن در لیسه‌ی پسرانه‌ی مرکز بامیان را به ولسوالی‌ها و مناطق دوردست تبدیل کنند. آنان همه هزاره‌تبار اند. منابع در ریاست معارف بامیان گفتند که این اقدام به هدف برکناری جمعی آموزگاران گرفته شده است. از این جمع، تا اکنون حدود ۳۰ آموزگار تبدیل شده‌اند. یک منبع گفت که اکثریت آنان تا اکنون نتوانسته به محل وظیفه‌ی خود بروند.

در ولایت غزنی نیز طالبان در تاریخ ۷ حمل، دستور انتقال ۳۳ بست آموزگاری را از ولسوالی‌های هزاره‌نشین جاغوری و جغتو به ولسوالی پشتون‌نشین ناوه صادر کرده است. وزارت معارف طالبان هدف از انتقال این تعداد بست‌های آموزگاری را احیای ۱۱ باب مکتب در ناوه خوانده است.

مکتوب وزارت معارف طالبان در مورد انتقال بست آموزگاران

تعصب مذهبی

افزون بر وضع محدودیت علیه هزاره‌ها، طالبان از نظر اعتقادی نیز دست به تحقیر و توهین هزاره‌ها زده‌اند. در تاریخ ۱۶ حمل عبدالله منتقم، ولسوال طالبان در مالستان غزنی در یک گردهمایی، آنان را به‌خاطر تعلق مذهبی‌شان به مذهب شیعه «مشرک» خواند. او گفت که شیعیان به‌جای خدا، کمک از علی، امام اول‌شان می‌خواهند و این «شرک» است. مردم به این سخنان منتقم اعتراض کردند. سرانجام، او به‌خاطر صحبت‌هایش معذرت خواست.

همچنان در تاریخ ۴ جوزا مولوی مزمل، آمر امر به معروف و نهی از منکر طالبان در جاغوری در یک گردهمایی فرهنگی گفت که باشندگان این ولسوالی با «فرهنگ» و «تعلیمات» اسلامی بیگانه‌اند. در فایل صوتی‌ای که از صحبت‌های او در اختیار اطلاعات روز قرار گرفته، مزمل استدلال کرده که کسی در جاغوری حافظ قرآن نیست. او همچنین با انتقاد از نحوه‌ی آموزش دختران و پسران، گفته که «یک دختر» در این ولسوالی می‌تواند مقاله‌ی خوب به زبان انگلیسی بخواند، اما در مورد قرآن، اخلاق اسلامی و تعلیمات اسلامی مقاله نمی‌خواند. دو سال پیش هم او با انتقاد از کمبود مدارس دینی در این ولسوالی گفته بود که در جاغوری چهار مدرسه‌ی دینی و ۱۱۴ باب مکتب فعال است.

این گروه همچنین در تاریخ ۲۵ ثور، یک زن و یک مرد را به ‌اتهام داشتن رابطه‌ی خارج از ازدواج و فرار از منزل، در سنگماشه، مرکز جاغوری شلاق زدند. این اقدام در محضر عام انجام شده است. طالبان هر کدام از این افراد را به یک سال و شش ماه زندان محکوم به مجازات کرده‌اند.

طالبان همچنین نشر و پخش کتاب «دانشنامه‌ی هزاره» را در ولایت غور ممنوع کرده‌اند. عبدالحی زعیم، رییس اطلاعات و فرهنگ طالبان برای غور در تاریخ ۱۶ حوت در یک نشست خبری، «دانشنامه‌ی هزاره» را «جعل هویت آشکار» در تاریخ غوریان دانست. او گفت که در راستای جلوگیری از پخش آن اقداماتی انجام شده است. سازمان حقوق بشری «رواداری» نیز با نشر گزارشی در اول می اعلام کرد که طالبان چاپ، فروش و توزیع کتاب‌های مربوط به شیعیان، تاریخ اقوام و ملیت‌ها و از جمله هزاره‌ها را ممنوع کرده‌اند. براساس اعلام این سازمان، طالبان در بامیان کتاب‌هایی را که در مورد تاریخ هزاره‌ها نوشته شده، جمع‌آوری کرده‌اند. در دایکندی هم، طالبان کتاب‌خانه‌ها را مسدود کرده‌اند.

هزاره و خطر دائمی نسل‌کشی

حملات هدفمند، تبعیض ساختاری و مشرک‌پنداری هزاره‌ها که عمدتا شیعه‌مذهب هستند، برای بسیاری از ناظران می‌تواند نشانه‌هایی از خطر نسل‌کشی برای این گروه قومی باشد.

براساس ماده‌ی دوم کنوانسیون منع و مجازات نسل‌کشی مصوب ۱۹۴۸ و ماده‌ی ششم اساس‌نامه‌ی رُم مصوب ۱۹۹۸‌، نسل‌کشی شامل پنج اقدامی است که به ‌قصد نابودکردن تمامی یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهی انجام می‌شود. این اقدامات شامل قتل اعضای یک گروه، ایراد آسیب شدید جسمی یا روانی به اعضای یک گروه و تحمیل عمدی شرایط زیستی به یک گروه، به‌گونه‌ای که منجر به نابودی فیزیکی کلی یا جزئی گروه می‌شود، است. همچنین تحمیل اقداماتی به‌منظور جلوگیری از تولید نسل در یک گروه و انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر شامل آن می‌شود.

عبدالله شفایی، عضو پیشین کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی افغانستان و محقق در دانشگاه تورین ایتالیا می‌گوید که هر کدام از این پنج مورد، مصداق نسل‌کشی است: «حمله به نهادهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی یک قوم، علاوه بر این‌که موجب کشتار افراد آن قوم و صدمه‌ی جسمی و روانی به گروه می‌شود، شرایط زیستی و زندگی را برای اعضای آن گروه دشوار می‌کند.» براساس گفته‌های او، اتخاذ سیاست سختگیرانه و تبعیض‌آمیز و وضع محدودیت علیه هزاره‌ها، محرومیت و کوچ‌دادن جمعی و جبری آنان و وضع مالیات مضاعف بر هزاره‌ها، در مطابقت با ماده‌ی دوم کنوانسیون منع و مجازات نسل‌کشی و ماده‌ی ششم اساس‌نامه‌ی رُم، نسل‌کشی است. عبدالله شفایی افزود که جنایت نسل‌کشی از تنفر شدید نسبت به گروه‌های ملی، قومی و مذهبی نشأت می‌گیرد. مطابق گفته‌های او، هزاره‌ها به‌خاطر ایستادگی در برابر تبعیض، انحصار، ستم و سلطه‌ی قومی و قبیلوی و تلاش برای نهادینه‌کردن مردم‌سالاری، حقوق بشر، حقوق زنان و آموزش مورد تنفر شدید عاملان نسل‌کشی قرار گرفته‌اند.

افغانستان عضو کنوانسیون منع و مجازات نسل‌کشی و اساس‌نامه‌ی رُم است. مطابق آن‌ها، دولت‌ها مسئولیت دارند تا از نسل‌کشی پیشگیری و عاملان آن را مجازات کنند. افغانستان اما اکنون فاقد حاکمیت مشروع است و از جانبی هم طالبان، خود، از عاملان نسل‌کشی هزاره‌ها قلمداد می‌شوند. مهری رضایی، کارشناس حقوقی و استاد پیشین دانشگاه در یک مطلب در روزنامه اطلاعات روز گفته که نهادهای حقوق بشری و جامعه‌ی بین‌المللی باید برای پیشگیری و توقف نسل‌کشی هزاره‌ها آن را به‌رسمیت بشناسند و به‌گونه‌ی کارساز بر طالبان فشار سیاسی و مالی اعمال و طالبان را در قبال این «جنایت» پاسخ‌گو کنند. همچنین به‌گفته‌ی او، باید مرتکبان و عاملان آن توسط نهادهای حقوق بشری و جامعه‌ی بین‌المللی محاکمه و مجازات شوند. مهری رضایی افزوده: «براساس قواعد حقوق بین‌الملل، اگر چنانچه دولت حاکم، تعهد جلوگیری و مجازات نسل‌کشی را نقض کند، دیگر دولت‌ها می‌توانند علیه آن دولت در پیشگاه دادگاه بین‌المللی دادگستری شکایت و اقامه‌ی دعوی کنند.»

همچنین براساس گفته‌های او، مطابق کنوانسیون منع و مجازات نسل‌کشی، دولت‌های عضو مکلف اند تا برای پیشگیری نسل‌کشی و مجازات عاملان از ارکان صلاحیت‌دار سازمان ملل کمک بگیرند.

هزاره‌ها در چند سال گذشته، برای به‌رسمیت‌شناسی و جلوگیری از این نسل‌کشی گردهمایی اعتراضی گسترده در سراسر جهان برگزار کرده‌اند. کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز هشتگ «StopHazaraGenocide» یا (نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید) راه انداختند. این هشتگ میلیون‌ها بار در شبکه‌ی ایکس (تویتر سابق) تویت شده است.