باورهای پساکرونایی

باورهای پساکرونایی

آیا ویروس کرونا همه‌ی مردم کشور ما را نابود خواهد کرد؟ آیا بخش کلانی از جمعیت در شهرها و روستاها را به کام مرگ خواهد فرستاد؟ چه تعداد از شهروندان در چنگ کرونا جان خود را از دست خواهند داد؟

پاسخ «قطعی» به این سوال‌ها را هنوز نمی‌دانیم. نمی‌توان سناریوهای بسیار وحشتناک را کاملا کنار گذاشت. اما با اطمینان بالایی می‌توان گفت که همه‌ی مردم کشور نابود نخواهند شد. همین‌طور، با اطمینان (البته اطمینان کم‌تری) می‌توان گفت که بخش کلانی از جمعیت‌های شهری و روستایی قربانی کرونا نخواهند شد. یعنی اگر جمعیت موجود افغانستان را در حدود 30 میلیون بدانیم، حتا اگر یک میلیون نفر بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست بدهند، 29 میلیون دیگر هنوز زندگی خواهند کرد.

حال، وقتی کرونا برود و دیگر نشانی از آلودگی به این ویروس در کشور نماند، آن اکثریتی که زنده مانده‌اند، زنده‌ماندن خود را به چه چیزی نسبت خواهند داد؟ آیا به میزان احتیاط و دقت خود در رعایت تدابیر صحی آفرین خواهند فرستاد؟ آیا به نقش نجات‌بخش دولت اشاره خواهند کرد و خود را ممنون زحمات مقامات حکومتی خواهند دانست؟ آیا زنده‌ماندن خود را صرفا یک تصادف نیک تلقی خواهند کرد؟ آیا از مراجع دینی و مبلغان مذهبی تشکر خواهند کرد که با دعاهای خود نگذاشتند ویروس کرونا همگان را به دیار فنا بفرستد؟

طبیعی است آنانی که از جنگ با کرونا پیروز بدرآمده‌اند (یعنی زنده مانده‌اند)، زنده‌ماندن خود را به علت و عاملی شخصی یا فراشخصی نسبت خواهند داد. مقامات حکومتی از همین حالا به خود و اقدامات خود نمره‌های بلند می‌دهند. موضوع اصلی این یادداشت من پرداختن به یک پندارِ محبوب در میان افراد باسواد و کتاب‌خوان جامعه‌ی ماست. این روزها بسیاری می‌گویند که کرونا باورهای مذهبی مؤمنان را به چالش کشید و به آنان فهماند که این شرّ قوی از حصارهای اعتقادی مستحکم عبور می‌کند و هسته‌های سخت‌جان باورهای مذهبی را حتا در پستوهای محافظت‌شده‌ی ذهنی و روانی مورد حمله قرار می‌دهد. می‌گویند بحران کرونا (مخصوصا هنگامی که مؤمنان گرفتارش می‌شوند و استغاثه‌‌ی دینی‌ معتقدان به جایی نمی‌رسد) به مشروعیت و کارآیی نهادها، باورها و مراجع مذهبی لطمه‌ی سختی می‌زند.

به نظر من، در افغانستان چنان اتفاقی نخواهد افتاد. آن روحانی علم‌ستیزی که می‌گوید کرونا رحمت الهی است، برای هر دو گروه رفتگان و بازماندگان حرف دارد: آن یک میلیون که مرده‌اند، به خاطری عذابی که کشیده‌اند مشمول غفران الهی قرار گرفته‌اند، درجه دارند و اینک میهمان خوانِ پرنعمت خداوندی‌اند. آن 29 میلیونی که زنده‌ مانده‌اند، گواهان روشن کارآیی دعا و توسل و توکل به خداوند هستند. کجایند آنانی که مردم را  از تجمع در نماز جمعه برحذر می‌داشتند؟ آیا سندی روشن‌تر از این هست که میلیون‌ها آدم با توکل محض بر خداوند و رحمتش از آسیب کرونا برکنار ماندند؟

کل حرف این است که در یک جامعه‌ی عمیقا مذهبی مردم کدام «نسبت دادن» را بیشتر موجه می‌دانند. در افغانستان پیروزی بر کرونا را بیشتر از هر چیز دیگر به توکل بر خداوند نسبت خواهند داد. خطیبان خوش‌کلام حتا وضع افغانستان را با کشورهای پیشرفته (و طبعا فاسد) غربی مقایسه خواهند کرد و خواهند گفت که ای مومنان، چه شد که غول‌های متکبر اقتصادی و نظامی جهان در برابر کرونا به زانو درآمدند اما ما با دست‌ها و جیب‌های خالی بر کرونا غالب شدیم؟ پاسخ: ما با ایمان و توکل مجهزیم. طنین غرورآفرین این باور هر زمزمه‌ی شکی را فروخواهد گرفت و خاموش خواهد کرد.

+++

«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و به‌ویژه میان مالک و مستأجر راه‌اندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانه‌های مسکونی می‌خواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالی‌که می‌دانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام داده‌اند، تأکید می‌کنند که کرایه‌های ماهوار خانه‌ها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آن‌را با دوستان خود شریک سازید:

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *