شیر مهریار
براساس گزارش هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) از سال ۲۰۰۹ تا آخر ۲۰۱۹ بیش از صدهزار غیرنظامی در افغانستان کشته و زخمی شدهاند. به گفتهی رییسجمهور تنها در چهار سال، حدود ۴۵ هزار نیروی امنیتی افغانستان کشته شدهاند. در پی سالها جنگ و خونریزی، بخش عظیمی از جمعیت افغانستان را قربانیان جنگ تشکل میدهند. یکی از طرفهای جدی جنگ و خشونت طالبان بوده است. سه ماه پیش هیأت مذاکرهکننده دولت افغانستان با طالبان تشکیل شد. ولی در جمع آنان هیچ کسی بهصورت مشخص از قربانیان جنگ نمایندگی نمیکند. اگر قربانیان جنگ در گفتوگوهای صلح حضور نداشته باشند، آیا میتوان به موفقیت و پایداری صلح امید بست؟
شام روز شنبه (۷ سرطان) موسسه دموکراسی و حقوق بشر افغانستان (AHRDO) برنامه آنلاینی را با عنوان «قربانیان جنگ و صلح پایدار: نقش قربانیان جنگ در پروسهی مذاکره» برگزار کرد که در آن دکتر محمدامین احمدی، رییس دانشگاه ابنسینا و عضو هیأت مذاکرهکننده دربارهی اهمیت حضور قربانیان جنگ در گفتوهای صلح حرف زد.
براساس تحقیقی که گروه هماهنگی عدالت انتقالی انجام داده، تجزیه و تحلیل ۲۰ توافقنامهی صلح نشان میدهد که مشارکت بیشتر جامعه مدنی و قربانیان جنگ در روند صلح منجر به صلح پایدار در کشورهای مختلف شده است. برپایهی این تحقیق حضور قربانیان جنگ در روند صلح از خطر شکست و بههمخوردن مذاکرات صلح جلوگیری میکند. بهطور نمونه فرایند صلح در ایرلند شمالی و کلمبیا که قربانیان جنگ نقش جدی داشتند، موفق شد و دوامدار و پایدار ماند.
دکتر محمدامین احمدی میگوید رسیدن به صلح عادلانه و پایدار بدون رسیدگی به زمینههای اساسی خشونت، ممکن نیست. از نظر او در فرایند صلح، باید با شناخت بستر اصلی جنگ، به یک درک و آشتی جدید برسیم: «چرا این همه غیرنظامیان کشته شدهاند و دلیل و انگیزهی این کشتار چه بوده است؟ این انگیزهها باید تشخیص شود. بهطور نمونه باید زمینههای اساسی خشونتها مانند گلوبریدن شکریه تبسم یا حمله به شفاخانه صدبستر دشت برچی شناسایی شود. تا این ریشهها شناسایی نشود، به نتیجه نمیرسیم.»
نقش قربانیان جنگ
دکتر احمدی معتقد است صلح پایدار به این معناست که عدالت به شکل اساسی بهوجود بیاید و زمینههای اساسی خشونت و تبعیض شناسایی شود و در میان طرفهای جنگ تحول جدید شکل بگیرد: «حکومت و نظامی که در نتیجهی مذاکرات صلح شکل میگیرد نیز به برقراری پایههای اساسی عدالت اجتماعی، رفاه همگانی و توزیع فرصتها باید توجه لازم را داشته باشد و زمینههای تبعیض و خشونت را در جامعه جدید کم کند و از بین ببرد.»
دکتر احمدی میگوید گروههای ذینفع اجتماعی از انسجام، هماهنگی و آگاهی لازم برخوردار نیستند. او تأکید میکند این گروهها باید صدای واحد داشته باشند که برای تمام طرفها بهعنوان یک آدرس مستقل شناخته شود: «اغلب یخن دولت را میگیرند. لازم نیست که یخن دولت گرفته شود. این گروهها باید خود صدای مستقل و واحد باشد که همهی طرفها صدای آنها را بشنود و تیم مذاکرهکننده با توجه به دادخواهیهای مستقلانهی آنان مذاکره کنند و عدالت را تأمین کنند.»
دشواری صلح با طالبان
دکتر احمدی میگوید طالبان به بسیاری از گفتمانهای عدالتخواهانه باور ندارند و گمان میکنند که نیروهای غرب را در اینجا شکست داده و افغانستان را فتح کردهاند و حالا حق حاکمیت دارند: «این باور خشونتآمیز و بیرحمانه است و حقوق قربانیان جنگ در آن نادیده گرفته میشود.»
از نظر آقای احمدی طالبان با هر گروه جنگجوی دیگر در جهان متفاوت است. او میگوید که مقاومتهای مسلحانه در جهان معمولا براساس ادعاهای عدالتخواهانه و حقوق برابر بوده است؛ مثلا از اقتدار و هژمونیهای حکومتها خسته شدند، جداییطلب بودند یا سیستم فدرالی خواستهاند و یا هم جنگهای قومی بوده است: «در اینگونه نزاعها با گفتوگوهای صلح به عدالت بیشتر میرسیم. اما مورد طالبان برعکس است. طالبان عدالت و آزادی موجود را قبول ندارند. به باورشان دموکراسی و حقوق بشر ضد اسلام است. طالبان به افغانستان بهعنوان سرزمین «مفتوحةالعنوة» نگاه میکنند که گویا با جهاد فتح کردهاند و همه باید تسلیم شوند. مذاکره با این منطق و وادارکردن چنین منطق بسیار کار دشوار و سخت است.» دکتر احمدی تأکید میکند که این کار از توانایی حکومت افغانستان و تیم مذاکرهکننده خارج است، مگر اینکه تمام گروههای ذینفع اجتماعی مانند قربانیان جنگ را در گفتوگو و چانهزنی شریک کنیم تا طالبان را به قبول عدالت و حقوق بشر وادار کنیم.
حقوق قربانیان جنگ
دکتر احمدی میگوید بعد اخلاقی و حقوقی قربانیان جنگ در گفتوگوهای صلح اهمیت دارد: «جنایت اتفاق افتاده و در گفتوگوهای صلح ابعاد حقوقی پیدا کرده است؛ هم به لحاظ کیفری و هم مدنی. حداقل از لحاظ مدنی مورد توجه قرار گیرد. اگر توجه نشود، از نظر اسلام حقالناس را که بزرگترین حق است، نادیده گرفتهایم.»
به باور آقای احمدی قشر عظیم قربانیان جنگ از دو طرف (هم حکومت و هم طالبان) میتواند یک گروه ذینفع قوی را به نفع صلح عادلانه و پایدار و حقوق بشر تشکیل دهد: «حالا گفتوگوهای صلح دو طرف دارد. من پیشنهاد میکنم که طرف دیگر هم داشته باشیم و آن بازماندگان و قربانیان جنگ، نمایندگان گروههای اجتماعی مانند رسانهها و مطبوعات و نمایندگان قشر دانشگاهی و آکادمیک باشد.»
دکتر امین احمدی میگوید بهلحاظ حقوقی و سیاسی طرفهای جنگ ملزم به رعایت قانون جنگاند و اگر در نتیجهی رعایتنکردن قانون جنگ، غیرنظامیان ــ که شامل مردم عامه، کارمندان ملکی، قضات و دادستانها میشود ــ از طرف گروهی متضرر شده باشند، آن گروه به میزان شدت عمل مرتکب جرایم جنگی، جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت، ژنوساید (تصفیه قومی و مذهبی) شده است: «طرفی که قواعد را نقض کرده باشد، ذیل یکی از این عنوانها دستهبندی میشود و متهم شناخته میشود. در این صورت، حکومت افغانستان باید به قضیه رسیدگی کند، اگر نتوانست مسئولیت دادگاههای بینالمللی است.»
به باور آقای احمدی مشکلی که در افغانستان وجود دارد این است که تعقیب کیفری و صلح قابل جمع نیست؛ یعنی نمیشود همزمان مرتکبان نقض جنگ را هم پای میز دادگاه کشاند و هم صلح برقرار کرد: «عدالت انتقالی از نوع کیفری با صلح سازگاری ندارد، اما منکر انواع دیگر عدالت نیست. عدالت کیفری معمولا چرخه خشونت را پایان نداده است و به نوعی به تداوم و تکرار خشونت انجامیده است. برای اینکه از این مشکل پرهیز شود، از گزینههای دیگر استفاده کنیم.»
از نظر دکتر احمدی بهترین گزینه در این خصوص روش افریقای جنوبی است. در آنجا کمیسیون حقیقتیاب تشکیل شد و تمام حقایق را بررسی کرد. بعد، آنانی که مرتکب جنایت شده بودند، اعتراف و عذرخواهی کردند. در آخر عفو عمومی اعلام شد: «منتها مورد مهم این است که زیان بازماندگان قربانیان جبران شود. برای آنها زندگی آبرومندانه و محترمانه توأم با عزت و احترام تأمین شود. به زندگی مادی و معنوی آنان توجه شود و زخمهای آنان التیام داده شود.»
پیشتر شماری از قربانیان جنگ در گفتوگو با اطلاعات روز بر تأمین حقوق و شمولیت نمایندهشان در گفتوگوهای صلح تأکید کرده بودند. مریم حسینی که خواهر بزرگترش را در یک حملهی انفجاری گروه طالبان در کابل از دست داده است، میگوید صلحی که در آن حقوق قربانیان جنگ نادیده گرفته شود، برای او چیزی جز پا گذاشتن روی «خون» قربانیان نیست: «وقتی خبر صلح و یا آزادی زندانیان گروه طالبان را میشنوم، غم و غصهی از دستدادن خواهرم در دلم سنگینی میکند.»
برای شمولیت قربانیان جنگ در گفتوگوهای صلح درخواستهای گستردهای صورت گرفته است. گروه هماهنگی عدالت انتقالی که از ۲۶ سازمان حقوق بشری تشکیل شده است، ترکیب هیأت مذاکرهکننده را بدون نماینده قربانیان جنگ ناقص خواند و این نقص را مایه نگرانی بازماندگان قربانیان جنگ، مدافعان حقوق بشر و فعالان مدنی دانست. کمیسیون مستقل حقوق بشر نیز از طرفهای مذاکره خواسته است که زمینهی اشتراک قربانیان جنگ را فراهم کنند.
سازمان عفو بینالملل قبل از امضای موافقتنامه صلح میان امریکا و طالبان گفته بود که در روند صلح نباید صدای قربانیان جنگ نادیده گرفته شود. این سازمان بر اجراشدن عدالت، جبران غرامتِ متضرران تأکید کرده و حفاظت از دستآوردهای حقوق بشری را مهم دانسته است. داکتر سیما سمر، رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر افغانستان نیز از عدالت، حقوق قربانیان جنگ و آزادیهای بشری در مذاکرات صلح دفاع کرده است: «صلحی که در آن حق قربانیان جنگ، عدالت و پاسخگویی در نظر گرفته نشود، پایدار نیست.»