اطلاعات روز

زندگی زنان در حاکمیت طالبان

یک‌سالگیِ خانه‌نشینی، بی‌کاری، دوری از مراکز آموزشی، خشونت خانگی و بی‌سرنوشتی زنان و دختران افغانستان

زنان افغان می‌گویند که در یک سال گذشته زندگی‌شان به بدترین شکل ممکن تغییر کرده است. آنان توضیح می‌دهند که با راکد شدن کار و افزایش گرانی مواد اولیه، زندگی برای همه به‌ویژه برای زنان دشوار شده است و این دشواری به آن‌جا رسیده که زنان هر لحظه مرگ را تمنا می‌کنند.

نبود کار

هدا ۴۰ ساله، یکی از هزاران‌ ‌زنی است که سرپرستی خانواده‌ی پنج نفری‌اش را به عهده دارد و در کابل زندگی می‌کند. او می‌گوید که تا قبل از فروپاشی حکومت مانند میلیون‌ها زن دیگر امید به بهبودی زندگی‌اش داشت اما این امید‌ها اکنون به یأس مبدل شده است. «در حکومت قبلی خوب بود؛ در بعضی از سروی‌ها کار می‌کردم و هم خیاطی می‌کردم و زندگی خود را پیش می‌بردم، امید داشتم، اما…»

هدا تنها فردی نیست که با بیکاری و فقر شدید دست به گریبان است. افغانستان یکی از کشورهای با سرانه بلند بی‌کاری در جهان است. تا قبل از فروپاشی حکومت اشرف غنی بدست گروه طالبان، از ۳۲.۲ میلیون نفوس کشور، ۱۸ میلیون نفر از بیکاری رنج می‌بردند. با آمدن طالبان بر سر قدرت، بیکاری و مصیبت‌های ناشی از آن در کشور تشدید یافته ‌است. زیرا با بدتر شدن اوضاع امنیتی و فروپاشی حکومت در طی سال گذشته، اکثریت مطلق بنگاه‌های اقتصادی از فعالیت باز مانده‌اند و به همین ترتیب بسیاری از نهادهای خارجی نیز فعالیت‌شان را در افغانستان متوقف و کشور را ترک کرده‌اند.

توقف این فعالیت‌ها بیشتر از پیش به بیکاری دامن زده و بسیاری‌ها کار شان را از دست داده‌اند. گسترش بیکاری فقر را نیز افزایش داده است.

تا پیش از شیوع همه‌گیری کرونا، ۵۴.۴ درصد نفوس افغانستان زیر خط فقر بود اما با وضع محدودیت‌ها و فروپاشی حکومت اشرف ‌غنی این آمار افزایش یافت.

سهیلا مددگار، یکی از هزاران کارمند نظام جمهوریت است. او تا سال گذشته دو خانواده را حمایت مالی می‌کرد و آرزوهای زیادی برای خانواده و هزاران زن و دختر افغان داشت. اما اکنون نه تنها کار و آرزوهایش را از دست داده است بلکه درگیر فقر شدید است.

این در حالی است که طبق آمار نهادهای امدادرسان، ۹۸ درصد مردم افغانستان زیر خط فقر اند؛ هیولایی که هر روز به مصیبت و گرفتاری زنان کشور می‌افزاید.

گسترش فقر و وضع محدودیت‌ها

 سهیلا مددگار می‌گوید که یک سال بیکاری و فقر او را به وضعی رسانده که اکنون برای تهیه یک وعده غذا برای خانواده‌اش حاضر به انجام هر کاری است. او سال‌ها در ستره محکمه ولایت کابل به‌عنوان قاضی کار کرده است. طالبان پس از بدست گرفتن اداره ‌امور کابل، او را منفک کرده‌اند. به باور این گروه زنان ناقص‌العقل اند و توان برقراری عدالت را ندارند.

اعتراضات زنان در حکومت طالبان
از سال گذشته تاکنون زنان در برابر سیاست‌های طالبان همواره اعتراض کرده‌اند و خواستار حقوق انسانی‌شان شده‌اند.
عکس: رسانه‌های اجتماعی

هیولای فقر بیشتر دامن‌گیر زنانی است که سرپرستی خانواده‌های‌شان را به دوش دارند. محدودیت‌های طالبان برای این زنان به محرومیت‌های آنان افزوده است. این زنان می‌گویند که بیکاری «آغاز شمارش برای مردن در اثر فقر است».

سمیه ۳۸ ساله و مادر سه فرزند است. او تا پیش از سقوط حکومت بدست طالبان در یک شفاخانه‌ شخصی در کابل کار و فرزندان قدونیم‌قدش را سرپرستی می‌کرد.

 به‌دنبال بدتر شدن اوضاع اقتصادی مردم و کاهش مراجعه مردم به شفاخانه و محدودیت طالبان برای زنان، محل کارش او را اخراج کرده است. اکنون او کاری برای انجام دادن و چیزی جز رنج برای خوردن ندارد. او می‌گوید: «رئیس شفاخانه گفت با توجه به اوضاع در توان ما نیست که مطابق به خواست طالبان عیار نشویم و کار هم نیست، بنابراین به‌کار نیایید. حالا اگر کالا‌شویی پیدا شد که نمی‌شود و یا یگان همسایه چیزی داد نان داریم؛ اگر نداد نداریم.»

سمیه شوهرش را در انفجار مکتب سیدالشهدا از دست داده است. او با دو دختر و یک پسرش در خانه‌ی کرایی در غرب کابل زندگی می‌کند.

او اضافه می‌کند که خودش عمرش را خورده است اما نمی‌داند که فرزندانش تا چه زمانی گرسنگی را تاب خواهند آورد.

براساس آمارهای تازه‌ی برنامه جهانی غذا، هم اکنون ۴.۷ میلیون زن و کودک افغانستان در معرض خطر سوءتغذی شدید قرار دارند.

هدا که شوهرش در یک رویداد ترافیکی معیوب شده نیز می‌گوید که در نبود زمینه کار اکنون تنها به امید سرآمدن زندگی‌شان اند. «حالا اگر کسی برای مان نان داد می‌خوریم و اما اگر نبود منتظر می‌مانیم؛ مثل حالا که سه روز است چیزی نداریم.»

اخراج زنان

مجموع تشکیل دستگاه خدمات ملکی کشور تا قبل از سقوط کابل بدست گروه طالبان، طبق معلومات ارائه شده‌ کمیسیون خدمات ملکی ۴۳۰ هزار نفر بود و  سهم آنان به  ۲۳ درصد رسیده بود. اما این آمار با آماری که بانک جهانی در هشتم مارچ ۲۰۲۱ ارائه کرده متفاوت است. طبق آمار ارائه شده یک سوم تمامی کارمندان ملکی افغانستان را زنان تشکیل می‌داد که در ادارات مختلف دولتی افغانستان کار می‌کردند.

گروه طالبان با بدست گرفتن قدرت در ۲۴ اسد سال گذشته، کارمندان زن بسیاری از نهاد‌های دولتی را اخراج کرده‌اند.

با فروپاشی حکومت بدست طالبان، فقر در افغانستان افزایش یافته است. زنان در صف دریافت نانِ نذری.
عکس: رسانه‌های اجتماعی

چنانچه به‌تازگی این گروه از کارمندان زن در وزارت مالیه نیز خواسته‌اند که مردان شان را برای کار بفرستند.

اکنون آماری از زنان شاغل در نهادهای حکومت سرپرست طالبان در دست نیست. به همین ترتیب هیچ زنی در سطوح رهبری نیز دیده نمی‌شود.

بلال‌ کریمی، معاون سخن‌گوی گروه طالبان اخراج زنان از کار را دور از واقعیت و پروپاگندای نهادهای خارجی می‌خواند و می‌گوید که اکنون نیز در بسیاری از نهاد‌هایی که به حضور زنان در آن نیاز بوده زنان کار می‌کنند. او که آماری از این زنان ارائه نمی‌کند می‌افزاید: «به‌طور دقیق آمار نیست، اما یک چیزی که واضح و مهم است این است که خانم‌ها و خواهران در ادارات مختلف مصروف کار خود هستند. از جمله وزارت صحت در تمام کشور؛ در تمامی شفاخانه‌ها و کلینیک‌ها خانم‌ها و خواهران ما بدون استثنا کار می‌کنند. همچنان در وزارت امور داخله در صفوف پلیس هستند. طوری که شما در جریان هستید در عملیات گسترده‌ای تلاشی که در شهر کابل و اطراف کابل آغاز شده بود، از پلیس زن استفاده می‌شد که در تلاشی خانه‌ها سهم داشتند. همچنان در ریاست پاسپورت. در میدان هوایی و در بخش‌های دیگری که نیازمندی به آن‌ها دیده می‌شود، مصروف کار‌های خود هستند. ما در این راستا چالش جدی نداریم.»

این در حالی است که در زمان تلاشیِ خانه‌های مردم در بسیاری جاها هیچ پولیس زن حضور نداشته‌ است.

به همین ترتیب شمار زیادی از کارمندان زن میدان هوایی کابل، ریاست پاسپورت و وزارت داخله از کار منفک شده‌اند.

نهادهای خصوصی نیز به‌دنبال وضع محدودیت‌های طالبان، شمار زیادی کارمندان‌ شان را اخراج کرده‌اند.

زهره دانش‌آموخته رشته مهندسی عمران است. او تا پیش از فروپاشی حکومت در یک شرکت ساختمانی به‌عنوان طراح (مهندس) در کابل کار می‌کرد. به‌دنبال وضع‌شدن محدودیت‌های طالبان برای زنان، محل کارش او را با چهار همکار دیگرش که همه خانم بوده‌اند، از کار اخراج کرده است.

زهره می‌گوید: «خوب ما دیگر اجازه رفتن به ساحه را نداشتیم. در دفتر نیز مکان جداگانه برای ما نبود، از همین رو به ما گفته شد که دیگر به ما نیازی نیست.»

ترس از گروه طالبان

ترس از گروه طالبان نیز باعث شده که شماری از زنان وظیفه را رها کنند.

جنگ‌جویان گروه طالبان در تاریخ ۱۲ حمل امسال (۱۴۰۱ خورشیدی) یک قابله‌ جوان را در شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ پس از شکنجه و قطع پاهایش، با شلیک ۱۲ مرمی به قتل رسانده‌اند. طالبان این قابله را به‌دلیل نداشتن محرم و صحبت و همراهی با نامحرم محکمه‌ی صحرایی کرده‌اند.

چنین رویکردی بیشتر از پیش ترس از این گروه را در میان زنان تقویه کرد و سبب شد که شماری از داکتران زن از ترس کارهای‌شان را رها کنند و به بیرون از کشور پناه بجویند.

جریان محاکمه صحرایی یک زن در افغانستان.
عکس: رسانه‌های اجتماعی

سلما رحمانی، یکی از ده‌ها داکتری است که افغانستان را بعد از بی‌ثباتی سیاسی رها کرده و  به یکی از کشورهای اروپایی پناه برده‌اند. او که اکنون به دور از خانواده‌اش زندگی می‌کند، می‌گوید: «در ولایت قندز در بخش‌ صحت با نهادهای مختلف کار می‌کردم و زندگی خوبی داشتم. گروه طالبان همه چیز را خراب کرد و از ما گرفت. حالا نمی‌توانم فرزندانم را ببینم…»  

تقویه باورهای مردسالاری

وضع محدودیت طالبان برای زنان نه تنها روی حضور زنان در اجتماع اثر کرده بلکه در یک سال گذشته سبب تقویه باورهای مردسالاری شده و تبعیض جنسیتی را افزایش داده است.

لیلا ۲۸ ساله، تا پیش از فروپاشی حکومت بدست طالبان در دو مکتب در شهر مزار شریف آموزگار بود و درآمدی خوبی داشت. او می‌گوید که با روی‎کارآمدن طالبان خانواده‌اش به او اجازه‌ی کار نداده ‌است. «خانواده‌ام به من گفتند که نیاز به کار من ندارند.»

فعالان حقوق زن نیز تأیید می‌کنند که وضع محدودیت‌های طالبان برای زنان، دوباره سبب رشد باورهای مردسالاری شده است. فیاض، خبرنگار، در ننگرهار می‌گوید که اکنون در این ولایت بسیاری از زنان حق کار در بیرون از خانه را ندارند و از سویی، صنایع دستی زنان که تنها امید زنان برای رهایی از فقر دانسته می‌شود نیز بازار ندارد. «در ننگرهار زنان از آموزش بازداشته می‌شوند و اجازه‌ی کار در بیرون را ندارند.»

نسیمه، خبرنگار و فعال حقوق زن از بلخ می‌گوید که هرچند در این ولایت اوضاع زنان اندکی بهتر است اما همچنان فقر و بیکاری زنان را زمین‌گیر کرده است. «در بلخ زنان حق آموزش را دارند اما با وجود فقر فراگیر، برای زنان کار نیست.»

به گفته‌ی او و شماری دیگر، زنان اما به‌دلیل ترس از اجتماعِ تحت تسلط طالبان از انجام وظیفه بازداشته شده‌اند.

رحمان، خبرنگار، از ولایت جنوبی قندهار می‌گوید که در این ولایت زنان حتا اجازه‌ی بیرون رفتنِ بدون محرم از خانه را ندارند. «در قندهار زنان از کارهای‌شان اخراج شده‌اند. فقر به‌صورت گسترده افزایش یافته است. افزون بر این، زنان اجازه‌ی بیرون رفتن بدون محرم‌شان را ندارند و حتا برای تهیه مایحتاج روزانه با مشکل مواجه‌اند.»

طالبان در اول حوت ۱۴۰۰ چهار زن بی‌سرپرست را در بغلان به‌دلیل نداشتن محرم هنگام خرید نیازهای روزانه‌ی‌شان محاکمه کرده‌اند.

آینده‌ی تاریک

نبود کار و اعمال سیاست‌های زن‌ستیزانه‌ی گروه طالبان، نه تنها روی حضور زنان شاغل در اجتماع اثر کرده است و آنان را در تنگنای فقر قرار داده است، بلکه با رشد باورهای مردسالاری شماری از دختران دانشجو را نیز از ادامه‌ تحصیل محروم کرده‌اند.

رخسار، که تا سال گذشته حقوق و علوم سیاسی می‌خواند می‌گوید که خانواده‌اش او را مجبور کرده که ترک تحصیل کند. «خوب آن‌ها گفتند که برای زنان کار نیست، بنابراین برای یک خانم خانه مدرک دانشگاهی نیز نیاز نیست!»

شماری نیز به‌دلیل نداشتن کار از ادامه تحصیل باز مانده‌اند.

کلثوم، مادر یک فرزند است و محصل سال آخر رشته قابلگی عالی در یکی از دانشگاه‌های خصوصی. او می‌گوید که توان تأمین هزینه‌های دانشگاه را ندارد. «شوهرم از بیکاری به ایران رفت و من اکنون مانده‌ام که چگونه از عهده‌ی مصارف خانه و دخترم بیرون شوم. در این وضع که نمی‌توانم تحصیل را ادامه بدهم. من حتا توان تأمین کرایه رفت‌وآمدم به دانشگاه را ندارم…»

پیش از این سازمان بین‌المللی کار اعلام کرده بود که حضور زنان در بازار کار افغانستان حدود ۱۶ درصد کاهش یافته است. این سازمان گفته بود که تا میانه‌ی سال جاری میلادی، میزان حضور زنان شاغل در بازار کار افغانستان به ۲۱ تا ۲۸ درصد کاهش می‌یابد.

وضع محدودیت‌ها در برابر زنان سبب شده است که حضور زنان شاغل تحت حاکمیت طالبان در افغانستان به پایین‌ترین حد ممکنش برسد. یک تحقیق تازه‌ی مجمع جهانی اقتصاد (WEF) با محوریت حضور زنان در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نشان می‌دهد که افغانستان به لحاظ شاخص شکاف جنسیتی بین زن و مرد در آخر لیست کشورهای جهان قرار دارد و بدترین کشور برای زنان است.

خشونت

افزون به گسترش فقر در بین زنان، خشونت در اثر فقر نیز افزایش یافته است. زنان می‌گویند که به‌دنبال تسلط طالبان و با بدتر شدن اوضاع اقتصادی حتا در درون خانه‌های‌شان مورد خشونت قرار گرفته‌ و می‌گیرند.

سها، تا پیش از فروپاشی حکومت اشرف غنی قابله بود. اکنون خانه‌نشین شده است. او می‌گوید: «در آن زمان خودم کار می‌کردم. شوهرم هم کار می‌کرد. او مدیر در یکی از دانشگاه‌های شخصی بود. زندگی خوبی داشتیم. اما با سقوط نظام کار مان را از دست دادیم و از مخارج خانه قرض‌دار شدیم و به زندگی شراکت رو آوردیم. اکنون به این دلیل با انواع آزار و اذیت مواجه هستیم.»

سها ابتدا با خانواده‌ی خسرش زندگی می‌کند، اما به گفته‌ی خودش به‌دلیل نبود جا با مشکل مواجه می‎شود و آن‌جا را به مقصد خانه پدرش ترک می‌کند تا با آنان یکجا زندگی کنند. این کار نیز به گفته‌ی او سبب بهتر شدن زندگی‌اش نشده است. او تأکید می‌کند که وضع موجود او را از زندگی‌اش بیزار کرده است.

زن دیگری می‌گوید که فقر موجب تمام بدبختی هاست. «کار که نبود اقتصاد هم نیست و همه‌چیز درهم و برهم است و هر روز جنگ و دعوا…»

زنان همچنان از بهره‌کشی و کاری اجباری توسط طالبان شاکی اند و می‌گویند که افزون بر دیگر مشکلات، جنگ‌جویان طالبان آنان را به‌کارِ بدون مزد وا می‌دارند.

مریم، باشنده‌ی ولایت بامیان می‌گوید: «طالبان با تهدید مجبورم می‌کنند که لباس‌شان را بشویم و برای‌شان سه وقت غذا بپزم.»

مریم با شوهرش تا پیش از فروپاشی نظام در کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی کار می‌کردند. بعد از آن‌که نتوانستند از افغانستان خارج شوند، به اطراف شهر بامیان پناه برده‌‌اند. جنگ‌جویان طالبان اما در بدل اختفای‌شان از آن‌ها غذا و باج می‌خواهند.

 با آن‌که موارد خشونت علیه زنان و قتل زنان در جامعه افغانستان پیش از این نیز زیاد بوده است اما اکنون گزارش‌ها می‌رسانند که با تسلط طالبان، زن‌کشی و خودکشی زنان در کشور شدیدا افزایش یافته است.

فروش کودکان دختر

در کنار این موارد، ازدواج اجباری، ازدواج زیر سن و فروش کودکان دختر نیز افزایش یافته است.

فروش کودکان دختر تا پیش از این تنها در ولایت‌ها گزارش می‌شد؛ اکنون در کابل نیز مواردی از فروش کودکان دختر اتفاق افتاده است. رقیه، باشنده‌ غرب شهر کابل می‌گوید که برای چندمین بار شاهد به لیلام گذاشتن کودکان دختر بوده است. «همین ماه پیش در پیش روی «بهارِ سراب» مادری دو کودک دخترش را برای فروش آورده بود. او زار زار می‌گریست و به مردم عذر می‌کرد. دل من نیز تکه تکه می‌شد، اما در توان نداشتم که…»حرفش را با گریه قطع می‌کند.

پیش از این سازمان حفاظت از کودکان در افغانستان نیز گزارش کرده بود که بحران اقتصادی افغانستان، والدین بی‌کار و بدهکار را مجبور به فروش فرزندان‌شان کرده است. طبق گزارش این نهاد، شماری از خانواده‌ها در پی بدتر شدن اوضاع اقتصادی حتا کودک متولدنشده را به فروش گذاشته‌اند.

بیماری روانی

در کنار این موارد، روان‌شناسان و فعالان حقوق زن می‌گویند که به‌دنبال تسلط طالبان و وضع‌شدن محدودیت‌ها در برابر زنان، زنان سرخورده شده و مبتلا به بیماری‌های گوناگون روانی شده‌اند.

نسیمه، فعال حقوق زن می‌گوید: «وضع محدودیت‌ها در برابر زنان، بیکاری و فقر شماری زیادی از زنان را سرخورده کرده است.»

سهیلا مددگار، که به‌عنوان قاضی در حکومت اشرف غنی کار می‌کرد نیز می‌گوید که او دچار افسردگی شدید شده است؛ اما دستی نیست که کمکش کند. «من نیاز به روان‌پزشک دارم، اما توان تأمین هزینه‌ی آن را ندارم.»

سوسن، آموزگار در یکی از مکاتب شهر کابل است. او می‌گوید که با کم‌شدن معاشش و بیکاری شوهرش،  توان تأمین نیازهای تنها فرزندش را ندارد و این مسأله او را روانی کرده است. «۴۰ درصد معاشم کاهش پیدا کرد. حالا نمی‌توانم نیازهای اساسی را تأمین کنم. افسرده و روانی شده‌ام.»

روان‌شناسان تأکید می‌کنند که سلب آزادی افراد، بیکاری، فقر، ناامنی و مهاجرت سبب افزایش اختلالات روانی در بین مردم به‌ویژه زنان شده است.

فریبا نورزایی، یکی از روان‌شناسان می‌گوید که از زمان روی‌کارآمدن طالبان آمار مراجعینی ‌که دچار اختلالات روانی هستند،۵۰ در صد افزایش یافته است: «در گذشته در هر ماه به‌گونه‌ی تقریبی ۱۰۰ مریض روانی داشتم؛ اما در ماه‌های اخیر که بررسی کردم در هر ماه حدود۲۶۰ مراجعه‌کننده نزد من مراجعه می‌کنند.»

این در حالی است که با تحولات سیاسی سال گذشته، بسیاری‌ها وظایف‌شان را از دست داده و خانه‌نشین شده‌اند و همچنان برای دختران بالاتر از صنف ششم نیز اجازه‌ی رفتن به مکتب داده نشده است.

طالبان گفته‌اند در صورتی که دانشجویان دختر در دانشگاه «حجاب اسلامی» را رعایت نکنند، دانشگاه‌ها را نیز به‌روی دختران مسدود خواهند کرد.

دسترسی نداشتن به خدمات صحی

فروپاشی حکومت بدست طالبان، سبب فروپاشی ساختاری وزارت صحت‌ عامه‌ی تحت کنترل این گروه شده و عرضه خدمات صحی را به‌شدت متأثر کرده است.

به‌گفته‌ی منابع، اکثریت کادر درمانی زنان وظایف‌شان را ترک کرده‌اند و در نبود آنان، مریضان نسایی ولادی برای درمان با مشکل مواجه شده‌اند.زنان در مناطق دور‌تر حتا از دریافت خدمات صحیِ مختص مادران و کودکان نیز بازمانده‌اند.

صندوق جمعیت ملل متحد نیز می‌گوید با آن‌که زنان باردار افغانستان به مراقبت‌های قبل و بعد از زایمان به‌صورت جدی نیاز دارند، قابله‌های ماهر کافی وجود ندارند. براساس برآورد این نهاد، با آن‌که ۴۵ درصد زنان باردار و ۸۰ درصد نوزادان اکنون به مراقبت‌های جدی اورژانسی نیاز دارند، اما حدود ۴۰ درصد از زنان باردار افغانستان از مراقبت‌های قبل از زایمان برخوردار نیستند و کارمندان صحی ماهر تنها در نیمی از زایمان‌ها حضور دارند. به این دلیل به گفته‌ی این نهاد، در هر ۴۸ ساعت یک زن در اثر حاملگی و زایمان مختلط جان خود را از دست می‌دهد و خشونت مبتنی بر رابطه جنسی از هر دو زن یک نفر را تحت تأثیر قرار می دهد و اختلال در خدمات درمانی این نرخ‌ها را نیز بیشتر می‌کند.

مؤسسه بین‌المللی care در گزارشی گفته است که زنان باردار در افغانستان به‌گونه‌ی کافی به مراقبت‌های صحی قبل از زایمان دسترسی ندارند.

براساس معلومات وزارت صحت عامه‌ طالبان، در تمام ولایات و در تمام بخش‌های صحی (داکتر، دندان‌پزشک، قابله، نرس و واکسیناتور) تنها ۱۱۶۲ کارمند زن فعالیت دارند. از این میان در شماری از ولایت‌ها یک داکتر خانم فعالیت دارد و در شماری دیگر هیچ داکتر زن فعالیت ندارد.

ولایت‌های ارزگان، نورستان و پکتیا از جمع ولایت‌های‌اند که تمامی کادر درمانی آن مردان‌اند. چیزی که روی درمان زنان به‌شدت اثر‌گذار است و زنان را از دریافت خدمات صحی محروم می‌کنند. زیرا این گروه محدودیت‌های زیادی بر زنان وضع کرده‌اند. یکی از این محدودیت‌ها، منع ارائه خدمات درمانی به زنان بدون محرم حتا توسط کادر درمانی زن است. گروه طالبان همچنان داکتران مرد را از درمان زنان منع کرده‌اند. این در حالی است که پیش از این نیز در شماری از ولایت‌ها بعضی از خانواده‌ها به داکتران مرد اجازه‌ی درمان زنان را نمی‌دادند. محدودیت طالبان حالا [در صورت نبود داکتر زن] تمامی زنان را از دریافت خدمات درمانی محروم می‌کند.


یادآوری: تمامی نام‌های درج‌شده در این گزارش به درخواست منابع، مستعار انتخاب شده است.